11-09-2013, 06:38 PM
Mehrbod نوشته: من با آموزش تنها زمانیکه نیازین باشد همنگرم. مدرسهها و ... مانند مکتبخانهها کم کم باید برچیده شوند و همهیِ آموزش
به کودکان در این بکوتاهد که «بیاموزند چگونه بیاموزند» و دیگر آموزشها به همان آموزش فرهنگ و رفتار بسته شود.
من خودم هم در همهیِ زندگی هیچ آموزشگاهی چه زبان, چه رایانه و ... نرفته ام بجز همان مدرسهیِ (آنهم تا جاییکه توانستهام پیچاندهام) زوری — ولی خندهدار است کارآموزی کردهام — دانشگاه را هم بخشی برای دل
خوش مادرم و بخشی از روی وابستگی به پول رفتم, که آنهم دیرتر در نخستین دستیافتی که توانستم هزینههای زندگیم را جور کنم بیهوده یافته و ول کردم, زیرا زندگی کوتاه و زمان باارزش و گرانبهای مرا دورمیریخت.
این روشهایِ آموزشیک بسیار کهنه و ناکارآمد هستند, بویژه اینکه تنشزای (stressor) بیرونی ندارند. دانش تنها زمانی ارزش دارد که در کُنش به کار بیاید یا از روی نیازِ راستین (نه برساخته, مانند پاس کردن آزمون) باشد.
نمونهوار من یک مشت آت و آشغال در دانشگاه از مزدائیک ازویر بودم که چون هیچ سودی و بازنمودی در زندگی روزانه نداشتند, امروز هتّا ١٠% هم به یاد نمیاورم اشان, بجایش در راستای کار کنشیک و برنامهریزی رایانه نیاز به مزدائیک دیگری پیدا کرده بودم که اینها را براه خودآموختگی
دریافتم و بسیار ارزشمند بودند; که همینها را هم تنها تا زمانی در ویر و یادم نگه میدارم که کاربردی در اندیشه یا زندگی دارند, در نخستین
زمانیکه نداشتند به فراموشی خواهم سپرد, زیرا تنها چیزیکه باید بدانید این است که چگونه اگر نیازید دوباره در کوتاهترین زمان بازیادآورید اشان.
پارسیگر
براستی برخی مطالب ناکار آمد و گاه مضحک هست ولی روال جامعه بعضی کارها را مجبور می کند انجام دهی
اگر قرار بر این باشد که همه چون شما فکر کنند براستی چند درصد از کودکان موفق می شوند؟به نظر من نیمی از کمتر آنها
یکی از دوستانم میگفت با همسرم چندین سال زندگی کردم بدون عقد نامه و ثبت در شناسنامه ولی مجبور شدم زمانی که برای فرزندانم شناسنامه بگیرم عقدمان را ،قانونی ثبت کنم
گاهی مجبوری کاری انجام دهی که عرف جامعه ست حال درست یا اشتباهش برای هر کس متفاوت ست.
هنگامی که کسی آگاهانه افکار تو را نمی فهمد
خودت را برای توجیه خسته نکن . . .