07-31-2013, 01:08 PM
Alice نوشته: خودت همهچیز را لو میدهی؛ اگرنه من در جریان اینکه اکنون کجا هستی و اینها نیستم!همینهایش کیف میدهد دیگر آلیس جان! البته اگر چند بار کی جا بروی، کم کم از هیجاناش کاسته میشود، اما خب بازهم خیلی خیلی بیشتر از زندگی روزمره دچارِ هیجان و غافلگیری میشوی.
خلاصه حواست باشد راهِ برگشت را گم نکنی تا سر از جزایر گمشده و آرتیستبازیها و
اینها در بیاوری!
Alice نوشته: ولی جدا از شوخی شبهنگام آنجا باید ترسناک بشود؛ من از دو چیز همیشه هراسانمن آنقدر شب، مخصوصا آنجا که آبادیای نباشد را دوست میدارم که خود را فرزندِ شب نامیدهام! به ویژه که به گاه نیمه شب میشود و صدای حیواناتِ وحشی(از قبیل جغد و گرگ) هم از دوردستها به گوش رسد. یکی به شب اینچنین علاقهمندم، آن یکی را یادم نیست
بودم : یکی تاریکی (البته جایی که آبادی نباشد)، دیگری هم محفوظ بماند.
کسشر هم تعاونی؟!