07-21-2013, 08:04 AM
با این بچه با این پیش فرض ذهنی باید صحبت کرد که تو مانند خیلی کارهای دیگر که دوست نداری از این هم بدت می آید مثلاً از نقاشی با رنگ روغن خوشت نمی آید از دریا و آب و رودخانه و حوض هم بدت می آید ؛می دانی برای اینکه این بچه را با آب آشتی داد ، نیاز به محبت عاطفی دارد نه محبت مادری که همه مادرها دارند یک حس ویژه دوستی که بفهمد درکش می کنی بگوییش (مستقیم ، غیر مستقیم حتی با چشمانت ) و بفهمانیش که عزیزم من هم از آب می ترسم بیا تن خشک و بی روح خود را به آغوش پر مهر آب بدهیم و با ملکه آب ها دوست شویم او از ما نگهداری می کند او در آب ها مراقب ما هست ، سعی نکنید از واژه هایی استفاده کنید که ذهن ناخودآگاه او را فعال می کند و دوباره در خودش فرو می رود .