05-26-2013, 11:10 AM
[h=4]معاویه شراب خورده و آن را به میهمان تعارف می کند!!![/h] معاویة بن أبی سفیان از كسانی است شراب میخورده است . امام احمد بن حنبل به نقل از عبد الله بن بریده مینویسد :
دَخَلْتُ أَنَا وَأَبِی عَلَى مُعَاوِیَةَ فَأَجْلَسَنَا عَلَى الْفُرُشِ ثُمَّ أُتِینَا بِالطَّعَامِ فَأَكَلْنَا ثُمَّ أُتِینَا بِالشَّرَابِ فَشَرِبَ مُعَاوِیَةُ ثُمَّ نَاوَلَ أَبِی ثُمَّ قَالَ مَا شَرِبْتُهُ مُنْذُ حَرَّمَهُ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ.
مسند أحمد بن حنبل ج5 ص347 ش 22991 - سیر أعلام النبلاء ج5 ص52 - تاریخ مدینة دمشق ج27 ص127
روزى با پدرم بریده بر معاویه وارد شدیم از ما احترام كرده و طعام آوردند و تناول كردیم سپس مشروب آورد و خودش نوشید و به پدرم تعارف كرد . پدرم گفت : از روزى كه پیامبر اكرم ـ صلى الله علیه و سلّم ـ آنرا حرام كرده من به آن لب نزدم .
هیثمی در مجمع الزوائد بعد از نقل این روایت می گوید :
رواه أحمد ورجاله رجال الصحیح
مجمع الزوائد ج5 ص42
این روایت را احمد نقل کرده و راویان آن ، همان راویان صحیح بخاری و مسلم هستند .
[h=4]معاویه و تجارت شراب !!![/h] ابن عساكر در تاریخ مدینه دمشق مینویسد :
عن محمد بن كعب القرظی قال غزا عبدالرحمن بن سهل الأنصاری فی زمان عثمان ومعاویة امیر على الشام فمرت به روایا خمر تحمل فقال الیها عبدالرحمن برمحه فبقر كل راویة منها فناوشه غلمانه حتى بلغ شأنه معاویة فقال دعوه فإنه شیخ قد ذهب عقله فقال كذب والله ما ذهب عقلی ولكن رسول الله صلى الله علیه وسلم نهانا ان ندخل بطوننا وأسقیتنا واحلف بالله لئن انا بقیت حتى أرى فی معاویة ما سمعت من رسول الله صلى الله علیه وسلم لأبقرن بطنه أو لأموتن دونه
تاریخ مدینة دمشق ج34 ص420- فیض القدیر ج5 ص463- الإصابة فی تمییز الصحابة ج4 ص313
عبد الرحمن بن سهل انصاری (از صحابه جلیل القدر) در زمان عثمان به جنگ رفت در حالیکه معاویه امیر بر شام بود ؛ کاروان شتری از کنار او گذشت که بار شراب حمل می کرد ؛ پس وی با نیزه خویش بر آن هجوم برده و تمام مشک ها را درید !!! شتربانان او را گرفتند ؛ خبر به معاویه رسید و گفت : او را رها کنید ؛ او پیرمردی است که دیوانه شده است !!!
وی پاسخ داد : قسم به خدا که معاویه دروغ گفته است !!! من دیوانه نشده ام ولی از رسول خدا شنیدم که ما را از نوشیدن شراب و حتی ریختن آن در ظرف هایمان نهی نمود ؛ و قسم به خدا اگر زنده بمانم که معاویه را ببینم که کلام رسول خدا در مورد او محقق شده است ( اگر معاویه را بر منبر من در مدینه دیدید او را بکشید) یا شکم او را خواهم درید و یا در این راه کشته خواهم شد !!!
دَخَلْتُ أَنَا وَأَبِی عَلَى مُعَاوِیَةَ فَأَجْلَسَنَا عَلَى الْفُرُشِ ثُمَّ أُتِینَا بِالطَّعَامِ فَأَكَلْنَا ثُمَّ أُتِینَا بِالشَّرَابِ فَشَرِبَ مُعَاوِیَةُ ثُمَّ نَاوَلَ أَبِی ثُمَّ قَالَ مَا شَرِبْتُهُ مُنْذُ حَرَّمَهُ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ.
مسند أحمد بن حنبل ج5 ص347 ش 22991 - سیر أعلام النبلاء ج5 ص52 - تاریخ مدینة دمشق ج27 ص127
روزى با پدرم بریده بر معاویه وارد شدیم از ما احترام كرده و طعام آوردند و تناول كردیم سپس مشروب آورد و خودش نوشید و به پدرم تعارف كرد . پدرم گفت : از روزى كه پیامبر اكرم ـ صلى الله علیه و سلّم ـ آنرا حرام كرده من به آن لب نزدم .
هیثمی در مجمع الزوائد بعد از نقل این روایت می گوید :
رواه أحمد ورجاله رجال الصحیح
مجمع الزوائد ج5 ص42
این روایت را احمد نقل کرده و راویان آن ، همان راویان صحیح بخاری و مسلم هستند .
[h=4]معاویه و تجارت شراب !!![/h] ابن عساكر در تاریخ مدینه دمشق مینویسد :
عن محمد بن كعب القرظی قال غزا عبدالرحمن بن سهل الأنصاری فی زمان عثمان ومعاویة امیر على الشام فمرت به روایا خمر تحمل فقال الیها عبدالرحمن برمحه فبقر كل راویة منها فناوشه غلمانه حتى بلغ شأنه معاویة فقال دعوه فإنه شیخ قد ذهب عقله فقال كذب والله ما ذهب عقلی ولكن رسول الله صلى الله علیه وسلم نهانا ان ندخل بطوننا وأسقیتنا واحلف بالله لئن انا بقیت حتى أرى فی معاویة ما سمعت من رسول الله صلى الله علیه وسلم لأبقرن بطنه أو لأموتن دونه
تاریخ مدینة دمشق ج34 ص420- فیض القدیر ج5 ص463- الإصابة فی تمییز الصحابة ج4 ص313
عبد الرحمن بن سهل انصاری (از صحابه جلیل القدر) در زمان عثمان به جنگ رفت در حالیکه معاویه امیر بر شام بود ؛ کاروان شتری از کنار او گذشت که بار شراب حمل می کرد ؛ پس وی با نیزه خویش بر آن هجوم برده و تمام مشک ها را درید !!! شتربانان او را گرفتند ؛ خبر به معاویه رسید و گفت : او را رها کنید ؛ او پیرمردی است که دیوانه شده است !!!
وی پاسخ داد : قسم به خدا که معاویه دروغ گفته است !!! من دیوانه نشده ام ولی از رسول خدا شنیدم که ما را از نوشیدن شراب و حتی ریختن آن در ظرف هایمان نهی نمود ؛ و قسم به خدا اگر زنده بمانم که معاویه را ببینم که کلام رسول خدا در مورد او محقق شده است ( اگر معاویه را بر منبر من در مدینه دیدید او را بکشید) یا شکم او را خواهم درید و یا در این راه کشته خواهم شد !!!