04-22-2013, 01:04 PM
Sotude نوشته: veerداشتم با واژگان در اندیشه بازی می کردم که به واژه ی "پرواز" رسیدم. با خود گفتم که از آن یک کارواژه ی برساخته بسازم، که "پروازیدن" به نگرم رسید. چیزی که به نگرم گیرا (جذاب) آمد این بود که واژه ی "پرواز" به شایش (احتمال؟) بسیار می تواند از "پر"+"واز" ساخته شده باشد که دو چم(معنی) را به نگر یک پارسیکزبان می رساند:
1- پرواز = پر + واز = پر + باز = پر باز کردن = پر گُستراندن (برای پرواز!!!!)
2- پرواز = پر + واز = پَرَ para (اوستا؛ پیرامون، در پیرامون) + واز (اوستا؛ پریدن)
واژه نامه ی ریشه شناسی را برای واژه ی "پَر" بررسیدم که یافته های زیر را به من نمایاند:
(Proto IndoEuropean= *pot-/pet-/pt=fly/flow (English
(par (pahlavi) = par (persian
(fether /fedher/ (middle english) = feather /fidher/ (modern english
(federa (old high German) = feder (modern German
(veer (dutch
(fjäder (swedish
(φτερό /ftero/ (Greek
آری من هم چند روز پیش دقیقا به همین واژهیِ پرواز میاندیشیدم و اینکه شاید همان پر+باز باشد (که در فرتور[sup][aname=rpaebcc][[/aname][anchor=paebcc]1][/anchor][/sup] زیر نیز همینه).
«پر» هم که نیاز به ریشهشناسی نداشت, همان پریدن است:
پس کارواژهیِ[sup][aname=rpa8a11][[/aname][anchor=pa8a11]2][/anchor][/sup] پرواز کردن میشود —> پرواختن[sup][aname=rpa6cec][[/aname][anchor=pa6cec]3][/anchor][/sup]
----
[aname=paebcc]1[/aname]. [anchor=rpaebcc]^[/anchor] Fartur || فرتور: عکس; بگرایند برگرفته از پرتو loghatnameh.com picture
[aname=pa8a11]2[/aname]. [anchor=rpa8a11]^[/anchor] kâr+vâže::Kârvâže || کارواژه: فعل Dehxodâ verb
[aname=pa6cec]3[/aname]. [anchor=rpa6cec]^[/anchor] par+vâxtan::Parvâxtan || پرواختن: پرواز کردن Ϣiki-En to fly
.Unexpected places give you unexpected returns