04-17-2013, 04:20 PM
یک ادعا: همهی شرایط دیگر برابر، سقط جنین نکردن بهتر از سقط جنین کردن است.
بله ما پدید نیاوردهایم اما وجود دارد، و بازشناسی آن در مقام یک نابرابری به ما کمک میکند که اولا روابط میان زن و مرد و کنشهای اجتماعی میان آنها را بهتر درک بکنیم، و ثانیا تلاش برای برطرف کردن آنرا به نحوی سیستماتیک بیاغازیم(با سرمایهگذاری به روی رحم مصنوعی و آلترناتیوهایی که ما را از دستگاه تولید مثل جنسی زن بینیاز میکنند). ثالثا هم باعث بوجود آمدن یک گزارهی «اخلاقی» میشود که بر طبق آن سقط جنین وقتی پدر بچه مخالف است غیراخلاقیست، زیرا شما با بهره بردن از «حق» خود بر بدنتان، دارید «حق» او بر بچهی خود را ضایع میکنید.
این دیگر چگونه استدلال مضحکیست؟ «به سود زن نیست پس اخلاقا میتواند آنرا انجام ندهد»؟ مگر مرز اخلاقیات سود و زیانیست که یک سوی معامله دریافت میکند؟ «زیان اقتصادی، عاطفی، روانی و عینی نگهداری از اشخاص مبتلی به نشانگان داون خیلی بیشتر از سود آنست، پس کشتن آنها اخلاقیست».
گفتگوییست ملالآور و بیسرانجام که چه چیز «انسان» محسوب میشود و از چه لحظه، من علاقهای به ورود به آنرا ندارم. فقط جهت توجیه اینکه چرا از لفظ «قتل کودک به دنیا نیامده» استفاده کردهام(و در آینده هم چنان خواهم کرد)لینک یک خبر را برای شما میگذارم که در آن پدری برای تلاش جهت واداشتن زن به سقط جنین با تهدید اسلحه بخاطر «سوء قصد به جان» (Attempted Murder)محکوم به ۱۳ سال زندان شد. سوءقصد . به. جان. بچهی. به. دنیا. نیامده.
این چگونه ریاکاریست که وقتی زن آنرا به میل خود انجام میدهد «سقط جنین است» اما وقتی به تهدید صورت میگیرد میشود «سوءقصد به جان بچهی به دنیا نیامده»؟
Mehrbod نوشته: این نابرابری را که ما پدید نیاوردهایم, زن با داشتن زهدان توانایی بارداری دارد, ولی نیازمند اسپرم پدر میباشد.
بله ما پدید نیاوردهایم اما وجود دارد، و بازشناسی آن در مقام یک نابرابری به ما کمک میکند که اولا روابط میان زن و مرد و کنشهای اجتماعی میان آنها را بهتر درک بکنیم، و ثانیا تلاش برای برطرف کردن آنرا به نحوی سیستماتیک بیاغازیم(با سرمایهگذاری به روی رحم مصنوعی و آلترناتیوهایی که ما را از دستگاه تولید مثل جنسی زن بینیاز میکنند). ثالثا هم باعث بوجود آمدن یک گزارهی «اخلاقی» میشود که بر طبق آن سقط جنین وقتی پدر بچه مخالف است غیراخلاقیست، زیرا شما با بهره بردن از «حق» خود بر بدنتان، دارید «حق» او بر بچهی خود را ضایع میکنید.
Mehrbod نوشته: این دقیقا همانجایی است که نگرش ما روبروی هم میایستد. در سدهای که ما زندگی میکنیم انداختن بچه که آسیبی کمیده[4] و نزدیک به 0 دارد,
ولی واداشتن[5] مادر به هزینه کردنِ سنگین یک سال از زندگی اش برای بزرگ کردن بچهای که شاید تنها روی یک سکس گذری بدست آمده آسیبی بیگمان بسیار بیشتر از 0 دارد.
من اینجا نه قانونوار نه اخلاقوار نمیتوانم پیوندی میان خویشکاری[6] زن در بارداری و زاییدنِ بچهای ببینم که روی یک سکس ساده میتواند پدید آمده باشد.
این دیگر چگونه استدلال مضحکیست؟ «به سود زن نیست پس اخلاقا میتواند آنرا انجام ندهد»؟ مگر مرز اخلاقیات سود و زیانیست که یک سوی معامله دریافت میکند؟ «زیان اقتصادی، عاطفی، روانی و عینی نگهداری از اشخاص مبتلی به نشانگان داون خیلی بیشتر از سود آنست، پس کشتن آنها اخلاقیست».
Mehrbod نوشته: همچنین, «به قتل رساندن بچه» هم واژهای[2] است برای گرفتن احساس همدردی, یک مشت یاختهیِ[3] نادان
این داستانها را ندارند, زمانیکه مغز کودک ریخت گرفت آنگاه آری, میتوانیم آنرا قتل هم بنامیم.
گفتگوییست ملالآور و بیسرانجام که چه چیز «انسان» محسوب میشود و از چه لحظه، من علاقهای به ورود به آنرا ندارم. فقط جهت توجیه اینکه چرا از لفظ «قتل کودک به دنیا نیامده» استفاده کردهام(و در آینده هم چنان خواهم کرد)لینک یک خبر را برای شما میگذارم که در آن پدری برای تلاش جهت واداشتن زن به سقط جنین با تهدید اسلحه بخاطر «سوء قصد به جان» (Attempted Murder)محکوم به ۱۳ سال زندان شد. سوءقصد . به. جان. بچهی. به. دنیا. نیامده.
این چگونه ریاکاریست که وقتی زن آنرا به میل خود انجام میدهد «سقط جنین است» اما وقتی به تهدید صورت میگیرد میشود «سوءقصد به جان بچهی به دنیا نیامده»؟