01-24-2011, 07:26 PM
مهربد نوشته: به کوتاهی اینکه در آنارشیسم ما با یک همبود (اجتماع) هرج و مرج بینظم روبرو نیستیم،
بلکه با همبودی روبرو هستیم که نظم خود را نه از یک هسته مرکزی (دولت)،
که از کنش و واکنش منظم خود مردم و از پایین و بدون هیچ مرکزیتی بدست میآورد.
ما در حال حاضر در مورد انسان ها صحبت میکنیما!، همین هایی که در کوچه و خیابان میبینیم.
آیا چنین چیزی امکان پذیر است؟،من این را(کنش و واکنش منظم و خود جوش) برای دو نفر (بدون هیچ ضمانت اجرایی برای قانون)نیز نمیتوانم درک کنم چه برسد به سطح کلان.دیگر خیلی خوش بینانه به ذات انسانی توجه شده است.دست کمونیست ها از پشت بسته شد.
ولی در مجموع اگر به نظر شما چنین چیزی امکان پذیر است لطفا بیشتر توضیح دهید.
Ouroboros نوشته: طبق این آموزه انسانها موجوداتی ذاتا مایل به زندگی ِ اجتماعی و همکاری با یکدیگر هستند نه دزدها، متجاوزان، قاتلان و راهزنانی که اگر پلیس نباشد مشغول به غارت ِ یکدیگر می شوند. بر این اساس، ما معتقدیم اگر قانونی نباشد، قانونی شکسته نخواهد شد، اگر مالکیت نباشد، دزدی نخواهد شد، و اگر دولت نباشد سرکوبی اتفاق نخواهد افتاد.
من به شخصه نه انسان ها را کاملا دزد و قاتل میدانم و نه انسان ها را کاملا متمایل به زندگی اجتماعی و همکاری با یکدیگر، با توجه به شرایط هر دو حالت برای هر انسانی ممکن است رخ دهد که یقینا هم میدهد.
و سوال دیگری که برایم به وجود آید این که آیا چنین امری بدون وجود دیکتاتوری موقتی مانند دیکتاتوری پرولتاریا ی کمونیست ها امکان پذیر است زیرا آن ها نیز مدعی بودند که در مدینه ی فاضله ی خود (کمونیسم)خبری از این دیکتاتوری نیست و این امر به دلیل سابقه ی بورژوازی الزام یافته است.
نقل قول:آنارشیسم در برابر اخلاقیات ِ انتزاعی و مبتنی بر نفع باوری و سودجویی، اخلاقیات ِ عینی و مبتنی بر رضایتمندی و اعتلای ِ نیک سرشتی انسانی را موعظه می کند. از این جهت در توضیح ِ رفتار کسی که شنا بلد نیست اما برای نجات جان ِ یک کودک در حال غرق شدن به رودخانه می زند دچار کمبود ِ استدلال نمی شود، و بجای تلاش برای برقرار کردن ِ «نظم» جامعه را به برقراری ِ «هماهنگی» دعوت می کند.
با این تفسیر پس من از مخالفان آنارشیسم محسوب میشوم چون به اخلاقیات بر مبنای سود مادی اعتقاد دارم و از دیدگاه من به هیچ وجه دچار کمبود استدلال نیز نمیشود ،البته فکر نکنم اخلاقیات عینی لزومه ی آنارشیسم باشد ، اگر هست که...
نقل قول:پیرامون ِ «هرج و مرج» و «آشوب طلبی» دیدگاه های ِ بسیار متفاوتی میان آنارشیستها وجود دارد، اغلب این دیدگاه ها خشونت را رد می کنند، و تقریبا تمامی ِ آنها جامعه ی ِ ایده آل خود را عاری از هرگونه خشونتی، در هر بُعد و حالتی تصویر می کنند.اگر «تقریبا»تمام آن ها در جامعه ی ایده ال خود خشونت را رد میکنند یعنی عده ی اندکی نیز وجود دارند که در جامعه ی «ایده آل خود» نیز خواهان خشونت هستند!!!چه جالب!
در مجموع خالی از لطف نبودن آنارشیسم را منکر نمیشوم،همانطور که کمونیسم و سوسیالیسم را خالی از فایده نمیدانم ولی در کاربردی بودن آن شک دارم. مگر این که دوستان زحمت بکشند و اطلاعات بیشتری در اختیار ما بگذارند.