03-16-2013, 07:17 PM
Mehrbod نوشته: به اسپاگتی من تا همین سال پیش خودم را مادینگرا میدانستممن هرگز فمنیست نبودم ولی تا پارسال فکر میکردم برآیند نهاییِ آن حداقل در ایران مثبت است چرا که میپنداشتم حداقل اگر زنان هم بتوانند در این وانفسا و لجنزارِ جمهوری اسلامی به بخشی از حقوق خود برسند ، خود غنیمتیست و مصداقی خواهد بود برای ضربالمثل که «یک مو کندن از تنِ خرس هم غنیمت است» . به نظرم میآمد که اگر چه مشکلات و عیوبی هست، اما در حال حاضر بهتر است از تفرقه بپرهیزیم و بگذاریم زنان کار خودشان را بکنند . تا اینکه چندبار با دو نفر از فامیلهای فمنیست، که برای خود در فامیل کلی اعتبار روشنفکری و دانشمندی دست و پا کرده بودند(هر دو در اروپا تحصیل کرده بودند )، بحث کرده و در برابرِ دروغهایشان مقاومت کردم . چشمتان روزِ بد نبیند مهربد جان . خلاصی نداشتم از دست اینها . همه جا به دنبال من بودند :e108: و چه حرفها ، کنایهها و فحشها خوردم (یکیشان فامیل درجه یک من است و خانهی ما زیاد رفتوآمد داشت! ).در نتیجهی همان بحثها مجبور شدم قدری بیشتر در این مورد تحقیق کنم . قبلا صرفا از مردان دفاع میکردم و سعی میکردم توجه را به سمت آنچه در اینسو رخ میدهد نیز معطوف کرده و بگویم قربانی هم مرد است و هم زن . اما آن تحقیقها و وقاحتهای بیپایان فمنیستها باعث شد تا اینبار از موضع دفاعی خارج شده و حمله کنم .
من هرگز علاقهای به بحثهای فمنیستی و حقوق زن و مرد نداشتم (هنوز هم ندارم ) و از کنار این بحثها همیشه با بیتفاوتی رد میشدم . و باور کنید هنوز هم سعی میکنم تا جایی که دروغ و وقاحت آنچنان غنی شده نباشد، چیزی نگویم .
اما دلیل اینکه هرگز فمنیست نبودم این است که از روز اول نوعی نابرابری و تبعیض ، دگرگون کردن حقیقت و پنهان کردن بخشی از حقیقت چه در ذاتش ، یعنی در خود اسمش، تعاریفش و نوشتههای پیرامونش و چه در عمل از سوی فمنیستها،میدیدم . فرض کنید در یک بازی خاص قرار است شخصی از بین ده نفر ، یک نفر را برگزیند تا به او جایزه بدهیم . بخشی از تماشاچیان از آن سو به انتخابگر با فریاد تذکر میدهند : "حواست به فلانی هم باشد"، "نکند فلانی را فراموش کنی" و ... . اینجا در واقع هرگز نمیگویند آنهای دیگر را نبین . بلکه به طور ضمنی میگویند "این یکی را بیشتر ببین". این روشی بسیار زیرکانه است که کاربرد وسیعی در رسانهها، تبلیغات دولتی (آنگاه که بخواهند کارهای منفی بزرگ خود را با تبلیغات وسیع زیر کار مثبت کوچک خود مخفی کنند ) و بسیاری از جنبشها بکار برده میشود (اینجا بد نیست از جنبش همجنسگرایان یادی کنم که یکی از تنها جنبشهاییست که علارغم اینکه واقعا از سوی دیگر گروهها به آنها به طور سیستماتیک ظلم شده، اما همچنان با پرهیز از نفرتپراکنی، راه خود را برای برسمیت شناساندن حقوق خود میروند). این مقاله را ببینید . پاراگراف نخست :
نقل قول:فریبا داوودی مهاجر از فعالین حقوق زنان درباره انواع خشونت های موجود علیه زنان در ایران می گوید: "خشونت هایی که علیه زنان توسط نیروهای نظامی و قضایی اعمال می شود، رفتارهای تند با زنانی که برای رفع تبعیض تلاش می کنند و چه زنانی که در کوچه و خیابان تردد می کنند، از موارد دیگر خشونت علیه زنان است. بازدداشتهای فعالین حقوق زنان، احضار ها، تهدید های تلفنی، بازجویی ها، اعمال محدودیت برای فعالیت های اجتماعی، بستن وبلاگ های زنان و قوانینی مثل سنگسار زنان، از جمله این موارد است. ضرب و شتم هایی که زنان در خیابانها به دلیل نوع پوشش خود تحمل می کنند و یا خشونت هایی که زنان به اسم برقراری قانون با آن مواجه هستند. "آدم با خود میماند که اینها واقعا نمیبینند یا خود را به آن راه میزنند . در همین پاراگراف نخست، همه نتیجهگیریها شد و خواننده نیازی به خواندن ادامه مقاله ندارد . در حالی که تمام موارد برشمرده نه تنها برای مردان نیز هستند ، بلکه در اکثر موارد برای مردان با شدت و وسعت بیشتری انجام میشود:
زنانی که در کوچه و خیابان تردد می کنند: انگار مردانی که در کوچه و خیابان راه میروند از خشونت در امان هستند :
زورگیری در تهران
زورگیری در تهران
قتل روحالله داداشی در خیابان
و چه کسی میتواند انکار کند که قربانی اصلی نزاعها و دعواهای خیابانی مردان هستند ؟ (باز بفرمائید مرد بیگناه و بیآزاری که در خیابان در اندیشه گرفتاریهای خود در حال تردد است و ناگهان چند وحشی "مرد" ِ دیگر به او بیخود حمله کرده و مورد ضرب و شتم قرار میدهد؛ ربطی به ما ندارد، میخواست مرد نباشد ؛ اگر زن به او حمله کرده بود آنوقت حرفت درست بود.) . چه کسی انکار میکند کودکان پسر قربانیان اصلی تجاوز جنسی در مدارس ابتدایی و راهنمایی، کوچهها ، خیابانها و باغهای خلوت هستند؟
بازدداشتهای فعالین حقوق زنان، احضار ها، تهدید های تلفنی، بازجویی ها، اعمال محدودیت برای فعالیت های اجتماعی، بستن وبلاگ های زنان و قوانینی مثل سنگسار زنان، از جمله این موارد است : همه موارد برای مردان با شدت و وسعت چند برابر اعمال میشود ؛ جز سنگسار که آنهم برای هر دو برابر است .
ضرب و شتم هایی که زنان در خیابانها به دلیل نوع پوشش خود تحمل می کنند : نویسنده فراموش کرده که تا همین چند سال پیش که شلوار جین را اگر مردان میپوشیدند ، به آنها میگفتند شلوار «کوننما» پوشیده؛آرایش و پوشیدن لباسهای شیک ومد ، جواهرات و ... همه از مصادیق بارز «کونی» بودن بود (و هست).این انکار و تحقیر اجتماعی هزار برابر مخربتر از نوع سیاسیاش است .
در تمام موارد و دیگر مقالههایی که بررسی کردم، چنین چیزهایی به وضوح به چشم میخورد . این گفتمان فاسد چنان در رواج یافته و به جامعه قالب شده، که شگفت آور است . اذهان در برابر هجمه وسیع دروغها و نفرتپراکنی دچار نوعی شک و هیپنوتیزم شده است که نمیتواند آنچه میشنود باور نکند.
از سویی :
سازمان ملل خواستار پایان خشونت علیه زنان شد
روز جهانی رفع خشونت برای زنان . در عوض نتیجه جستجو برای عبارت «روز جهانی رفع خشونت»:
[ATTACH=CONFIG]1502[/ATTACH]
بان گیمون: به خشونت علیه زنان پایان دهید - رادیو فردا
اعلامیه رفع خشونت علیه زنان - کتابخانه حقوق بشر
و .... ؟(من عمدا از منابع فارسی مطلب آوردهام)
در عمل هم خیلی جالب است نتایج این جنبش که دیگر آنقدر امیر و شما نمونه آوردید که نیازی نیست من چیزی بگویم. یعنی در واقع، همان شعارهای ساده و خفیف، مثل تمام جنبشهای اینچنینی ، عملا دستاویز عدهای عقدهای،بیمار، تندرو ، رادیکال و فریبگر قرار میگیرند که زیر پوشش دفاع از حقوق زنان و جنبش فمنیسم بکنند آنچه که میخواهند بکنند و بگویند آنچه میخواهند بگویند و در نهایت کنترل و مرکزیت جنبش را از آن خود کنند طوری که در نهایت مشخص نیست که از روز نخست هدفِ این شعارها و این جنبش همین بوده یا خیر (البته هست).
کسشر هم تعاونی؟!