01-30-2013, 11:12 AM
undead_knight نوشته: چند نکته هست،بعضی چیزها قابل جداکردن از فرد نیست،مثلا باورها جزئی از فرد به حساب نمیاند(حتی اگر با شخصیتش کاملا عجین شده باشند)ولی در مقابل چهره یک بخشی از فرد حساب میشه.
خب اینجا اگر شخصیت مهم باشه،وقتی ما از باورهای اون فرد متنفریم از شخصیت اون فرد هم متنفر میشیم،اگر هم از چهره فرد متنفر باشیم هرچند باز هم به نوعی از اون فرد متنفریم ولی میتونیم از شخصیتش متنفر نباشیم.
حالت دیگه ای هم هست که انسانیت فرد رو یک چیز جداگانه از شخصیت و ظاهرش در نظر بگیریم و تنفر از این دو رو معادل تنفر از انسانیت فرد در نظر نگیریم.
تنفر معادل نپسندیدن نیست،میشه شخصیت،چهره، فیزیک و... یک انسان رو نپسندید ولی ازش متنفر نبود.
این البته دو حالت داره یا ما از ویژگی های اون شخص متنفریم(مثلا شخصیتش یا ظاهرش)یا اینکه فقط اونها رو نمیپسندیم.حتی در حالت تنفر باز هم میشه از انسانیت شخص متنفر نبود :)
من پیشنهاد میکنم از این پنج کارواژه برای باریکنمایی سود ببریم:
پسندیدن / نپسندیدن
پذیرفتن / نپذیرفتن
دوسیدن* / ندوسیدن
بیزاریدن / نبیزاریدن
ستیزیدن / نستیزیدن
پذیرفتن / نپذیرفتن
دوسیدن* / ندوسیدن
بیزاریدن / نبیزاریدن
ستیزیدن / نستیزیدن
MacKenzie - A Concise Pahlavi Dictionary, p. 27
dōst [dwst' I = M, N -] friend.
~ih: friendship, love. = دوستی
dōsidan, dōs- [dwl-ytn'] like, love. = دوسیدن
با این 5 کارواژه میتوان بباریکی گفت که نگرش ما درباره یک چیز چگونه است.
.Unexpected places give you unexpected returns