01-18-2013, 01:21 AM
تاکنون این اندازه خسته نبودم ! ساعت سه رسیدم خونه ؛ بی اینکه
پوشاکم رو change کنم همینجور با شال و مانتو افتادم رو تخت ! در
یک آن چشمانم رو بستم ، و باز کردم دیدم همه جا تاریک شده ،
ساعت نه و نیم شبه ! سابقه نداشت تاکنون این همه بخوابم !
خوبی ممد ؟ تو هم کم پیدایی !
من دو سه بُرش از پیتزا بیشتر نمی تونم بخورم ؛ برماندشو میدم به دوس
پسرم بخوره ؛ لعنتی کم و بیش همیشه، هم واسه خودشو هم واسه من
رو تماماً میخوره ! این پسرها عجب موجوداتی ان ! تو هم حتماً یه دل
سیر خوردی ؟
پوشاکم رو change کنم همینجور با شال و مانتو افتادم رو تخت ! در
یک آن چشمانم رو بستم ، و باز کردم دیدم همه جا تاریک شده ،
ساعت نه و نیم شبه ! سابقه نداشت تاکنون این همه بخوابم !
mamad1 نوشته: نه از الیس خبری هست نه از شیرین
--
امروز رفتیم یه دکون پیتزا فروشی پیدا کردیم
اینم بد بختی ما
خوبی ممد ؟ تو هم کم پیدایی !
من دو سه بُرش از پیتزا بیشتر نمی تونم بخورم ؛ برماندشو میدم به دوس
پسرم بخوره ؛ لعنتی کم و بیش همیشه، هم واسه خودشو هم واسه من
رو تماماً میخوره ! این پسرها عجب موجوداتی ان ! تو هم حتماً یه دل
سیر خوردی ؟
Catwoman: from here, Bane's men patrol the tunnels. And they're not your average brawlers
Batman: Neither am I
Batman: Neither am I