12-14-2012, 01:19 AM
٭٭٭ واژگان یکآرِش (synonym)
به نام خدا
دقیق = باری = Bâri
باصره = بینایی
عصیان = osyaangar' = رفوشه = Rafuše
مسخرگی = رفوشه
اضطراب = ezteraab = تلواسه = Talvâse
واهی = vaahi = سُست
مخالف = mokhaalef = کیاگن = Kayâgen
وسواس = vasvaas = دودلی
سقطِ جنین = saght e janin = آفگانه = Âfgâne
طبقه = tabagh (e)a = آشکوبه = škube
خطا = khataa = لغزش = آشکوخ = škux
بهمن
به نام خدا
دقیق = باری = Bâri
آموزه های کنفسیوس کوتاه ولی بسیار باری (دقیق) است.
رای دانا سر سخن ساری است/نیک بشنو که این سخن باری است/عنصری
رای دانا سر سخن ساری است/نیک بشنو که این سخن باری است/عنصری
باصره = بینایی
او در اثر یک ضربه ی سنگین بر سرش، قدرت باصره یک چشمش را از دست داد = او با دریافت یک زنش سنگین بر سرش، نیروی بینایی یک چشمش را از دست داد.
عصیان = osyaangar' = رفوشه = Rafuše
آدم با رفوشه (عصیان) کردن در برابر خدا آدم شد.
مسخرگی = رفوشه
دلقک با رفوشه بیندگان را بسیار خندانده بود.
اضطراب = ezteraab = تلواسه = Talvâse
تلواسههای بیآوندش (بی دلیلش) او را از خواب و خوراک انداخت.
واهی = vaahi = سُست
او با سخنان سست (واهی) پروای (حوصله ی) شنوندگان را سر برد.
مخالف = mokhaalef = کیاگن = Kayâgen
او با من دشمنی می ورزید و همیشه کیاگن (مخالف) نگر من بود.
وسواس = vasvaas = دودلی
او نمی توانست خوب پیشرفت کند چونکه دودلیهایش (وسواس هایش) به گونه ی بیماری در آمده است.
سقطِ جنین = saght e janin = آفگانه = Âfgâne
همسرِ آبستن او با شنیدن سدای هراسناکی از ترس آفگانه کرده است (سقط جنین کرده است).
طبقه = tabagh (e)a = آشکوبه = škube
شهرداری می خواهد یک ساختمان سی آشکوبه (طبقه) در دل شهر برپاکند.
وین چارطاق ششدر هفت آشکوب چرخ/یک تابخانه حرم کبریای اوست/خواجو
وین چارطاق ششدر هفت آشکوب چرخ/یک تابخانه حرم کبریای اوست/خواجو
خطا = khataa = لغزش = آشکوخ = škux
اگر او کارهایش را اندیشیده و سنجیده انجام می داد هرگز دچار این آشکوخهای (خطاهای) بچگانه نمی شد.
بهمن
.Unexpected places give you unexpected returns