12-04-2012, 03:14 AM
٭٭٭٭٭ برخی پیشوند های كارواژه ای (فعل)
خاستن و برخاستن، داشتن و برداشتن، آوردن و برآوردن
آهی از سینه برآورد. چنان تاخت تا گرد از زمین برآمد. چون بزرگمهر را دانا یافت، او را بركشید و وزیر كرد.
دادن و فرودادن (بلع)، رفتن و فرو رفتن، نوشتن و فرونوشتن، شدن و فروشدن (غرق شدن)
١- دوباره و چند باره كردن: بازگو، بازجو، بازپرداخت، بازسازی، بازگشت
٢- گشودن و ازهم باز كردن : واگرایی، وانمود، واكاوی ، وامانده
١- بدر (pad dar) ، از درون به بیرون
٢- اندر (en dar)، از بیرون به درون
كندن و پراكندن (= چیزی را كه یكجا است به این جا و انجا پخش كردن)
هیختن و پرهیختن (هیختن= هشتن = گذاشتن) = گذاشتن چیز ها به جای های دور از خود = پرهیز كردن.
پرداختن ، پراش..
انبار = یكجا بار كردن، اندوختن = یكجا دوختن، هنباختن، هنباز = هم بازی = شریك
سرآمدن، سررسیدن، سر رفتن، ..
AS
بر: از پایین به بالا
خاستن و برخاستن، داشتن و برداشتن، آوردن و برآوردن
آهی از سینه برآورد. چنان تاخت تا گرد از زمین برآمد. چون بزرگمهر را دانا یافت، او را بركشید و وزیر كرد.
فرو: از بالا به پایین
دادن و فرودادن (بلع)، رفتن و فرو رفتن، نوشتن و فرونوشتن، شدن و فروشدن (غرق شدن)
وا / باز:
١- دوباره و چند باره كردن: بازگو، بازجو، بازپرداخت، بازسازی، بازگشت
٢- گشودن و ازهم باز كردن : واگرایی، وانمود، واكاوی ، وامانده
در
١- بدر (pad dar) ، از درون به بیرون
(به) درآوردن، (به) درآمد، ( به) درخواست
٢- اندر (en dar)، از بیرون به درون
اندر شدن (داخل شدن)، (ان) دریافتن = درك كردن
پر، پا: از میانه به پیرامون و اینور و آنور
كندن و پراكندن (= چیزی را كه یكجا است به این جا و انجا پخش كردن)
هیختن و پرهیختن (هیختن= هشتن = گذاشتن) = گذاشتن چیز ها به جای های دور از خود = پرهیز كردن.
پرداختن ، پراش..
هم، هما، هن، ان: یكجا و باهم و در كنار هم آوردن
انبار = یكجا بار كردن، اندوختن = یكجا دوختن، هنباختن، هنباز = هم بازی = شریك
سر : به پایان و مرز
سرآمدن، سررسیدن، سر رفتن، ..
AS
.Unexpected places give you unexpected returns