11-29-2012, 01:38 AM
Alice نوشته: نادرست !
برای همین هم درباب کارواژگان آموده یک پژوهش زبان شناسیک از شما خواسته بودم !
هر واژه ای که با کارواژگان "کردن و داشتن و..." آمد را که نمیتوان زدود و از واژه ی پیشین یک
کارواژه خودسر ساخت ؛ خُب اینجا بایسته می بینم بیشتر روشنگری کنم ؛ ما سه گونه
کارواژه داریم ؛ کارواژه ساده، کارواژه پیشوندی (بازگشتن ، فرو پیچیدن ، در آمدن و... )
و کارواژه آموده !
کارواژه آموده از ترکیب کارواژه ساده با تکواژ ناوابسته بدست می اید :
چشم پوشیدن ؛ فراموش کردن و...
ولی باید در نگر بگیریم که در کارواژه آموده، وند پیشتاز با وند پیشین نباید پیوند
فراشناسایی ( رابطه نحوی) داشته باشد ؛ این دستاورد مهند را می شود به گونه
زیر بازنمود :
در بررسی کارواژه آمایشی ، بی برو برگرد باید در خود گزاره آن را بررسی کرد !
1- من جزوه ی دوستم را از او وام گرفتم ! (قرض گرفتم)
2- مهربُد وام گرفت !
کارواژه یکم آموده است ، ولی کارواژه دوم نه ، چرا ؟
برای اینکه در آن "مهربُد" کارور است و "وام" کارگیر ( نه اینکه وندی از کارواژه به شمار رود)
در این گزاره "وام" در گروه نامواژه ها می باشد و می توان با افزودن وابسته هایی آن را
گسترش داد ! (مهربُد وام های بسیاری گرفت ، مهربُد هیچ وامی نگرفت، مهربُد وام ها
گرفت و...) در گزاره یکم ولی وام گسترش پذیر نیست و نمی شود هیچ وابسته ای را بدان
افزود ! افزون بر اینها "وام" نیز با "گرفتن" هیچ پیوند فراشناسایی ندارد و در کارواژه تنیده است !
بهمان کس من را بسیار دوست دارد ! ( چنین کارواژه ای آموده است و گسترش پذیر نیست ،
نمی شود وابسته ای بدان افزود، "دوست" با "دارد" هیچگونه پیوند "نحوی" ندارد)
پیشتر در پیام خودینه نیز در این باره اندکی رایزنی داشتیم که چون دیرتر آن گفتمان نیمه کاره رها
ماند، در اینجا آن را به قلم میاورم !
درباره "افعال مجهول" میگفتی برای نمونه نسک نوشته شد ، نامه فرستاده شد و...
را چگونه با زدودن کارواژه کمکی (= شد) بدست بیاوریم ؟
"نامه فرستادید" را پیشنهاد دادی !
در دستور زبان پارسی برخی کارواژگان را کارواژه کمکی می نامند ، این نام از اینرو برای آنان
گزیده شده که در ساخت گذشته پیشترین، بایان گذشته، گذشته پیوسته و کنون پیوسته و...
(ماضی بعید و ماضی التزامی و ماضی مستمر و مضارع مستمر و ...)
از یاری آنان سود می جوییم !
گفته بودم، داشتم میگفتم، دارم می گویم، گفته شد و ...
کارواژه های آبی رنگ را در دستور "معیار"، "افعال کمکی" نام گذاریده اند و بدین ترتیب این فرایند را
را اینگونه باز می نمایند که اگر کارواژه ساده ای با کارواژگان کمکی درآمیخته شود ، باز هم کارواژه
را ساده می دانیم ! (= این کارواژه ها آموده نیستند)
بر این پایه تا زمانی که کران نمایی روشنی از کارواژه آموده نداری، نمی توانی در گزاره هایت به
دلخواه بهمان کارواژه را آموده بخوانی و یک کارواژه ی پیمانی ِ خودسر از آن بسازی !
همچنان پافشاری میکنم اگر از سرور آریا و... نوشتمانی زبان شناسیک در اینباره داری به من
بده تا بخوانم ؛
من که چیزی روی هم رفته نگرفتم! اگر فردیدت این بود که بجای «ببرسیم» باید گفت «بر برسیم»،
نادرسته، «بر» یک پیشوند به شمار میرود نه یک واژه دیگر که کارواژه آموده (=ترکیبی) ساخته باشیم.
خود کارواژگان آموده هم اگر زمان درازی گذشت و پر کاربرد بودند را میتوان به هم چسبانده و یکجا "صرف" کرد، چنانکه در آلمانی میکنند.
پس:
بررسیدن —> بررس = بِبررس = do check
نمونه کارواژه آموده که میتوان یکجا صرفید:
کاربردن -> میکاربرم = کار میبرم.
اگر اندکی هم بیاندیشید، میدریابید که همین وندهای کنونی هم در زمان خودشان "واژگان" دیگری بودهاند و درازنای زمان کم کم به وند دگریستهاند.
اگر نه چند هزار سال و اندی پیش، نیاکان ما گرد هم ننشستهاند و از خودشان "در (دریافتن) = اندر"، "بر (بررسیدن) = راستا"، "نِ (نگاه) = پایین، زیر" و .. را در نیاوردهاند که سپس بگویند به اینها بگوییم "وند"
در کنار آن، ما همه این کارواژگان را بشیوه دلخواه دوست تازهامان «ستوده» با "-یدن" میسازیم
که به ساختار واژه آسیب نمیرساند، پس از "میکاربرم" میتوان همیشه به "کاربردن" رسید.
.Unexpected places give you unexpected returns