10-07-2012, 06:44 PM
٭٭٭ گاه: پسوند جای و زمان
زبان پارسی پویا است؛ زیرا فرآیند واژه سازی بر پایه کالبدها شدنی است.
کالبدهای پارسی از روی بُنها، واژههای نو میآفرینند.
مغز یک ایرانی بایستی با دانستن بن ها، بتواند از روی کالبد واژههای دلخواهش را بیافریند.
چند نمونه آشنا:
زبان پارسی پویا است؛ زیرا فرآیند واژه سازی بر پایه کالبدها شدنی است.
کالبدهای پارسی از روی بُنها، واژههای نو میآفرینند.
مغز یک ایرانی بایستی با دانستن بن ها، بتواند از روی کالبد واژههای دلخواهش را بیافریند.
ساختار: +ش+ گاه (جای +ش)
% نشاندهنده بن کنون (مضارع) است.چند نمونه آشنا:
پالایشگاه = تصفیه خانه نفت,تصفیه خانه
دانشگاه = آکادمی,University
گردشگاه = تفرجگاه,تفریح گاه
آزمایشگاه = لابراتوار
دوزشگاه = خیاط خانه
زایشگاه
پرورشگاه = [شیرخوارگاه]
ورزشگاه = استادیوم
نکوهشگاه = ندامتگاه
آسایشگاه
آموزشگاه = مدرسه
خوانشگاه
نیایشگاه = معبد
ستایشگاه
پژوهشگاه = مرکز تحقیقات
نمایشگاه = [تماشاخانه,تالار]
پذیرشگاه = [مهمانسرا,کاروانسرا]
آرایشگاه
پرستشگاه
چرخشگاه = عطف,نقطه عطف
++++++++++++++
نویسنده باور دارد، واژگان زیر نیز می توانند جای یک واژه بیگانه را بگیرند و به بارور شدن بن های پارسی یاری رسانند:
بافشگاه
ربایشگاه
تابشگاه
انگارشگاه
جویشگاه
کاوشگاه
توپشگاه
خمشگاه
مکشگاه
چالشگاه
رامشگاه
اندوزشگاه
رویشگاه
پویشگاه
سپارشگاه
شورشگاه
فرستشگاه = خط انتقال,خطوط نیرو
آهنجشگاه = محل خروج,اگزوز
آکنشگاه = خازن,مخزن,محل جمع آوری
لغزشگاه
زدایشگاه
شمارشگاه
انجامشگاه = محل اجرا
گوارشگاه = جهاز هاضمه
رویشگاه
پراکنشگاه = پست برق
لرزشگاه
یابشگاه
پخششگاه = مرکز پخش,انتشارات
گیرشگاه
نوازشگاه
ارزشگاه
مالشگاه
خورشگاه
کنشگاه
خیزشگاه
تازشگاه
گدازشگاه
اندازشگاه
پوششگاه
سوزشگاه
مانشگاه
روشگاه
کنشگاه
گویشگاه
ریزشگاه
زیرشگاه
پایشگاه
بازبینشگاه = منظر
سازشگاه
گرایشگاه
افزایشگاه
تنشگاه
گزارشگاه
سرایشگاه
دارشگاه
توانشگاه
بخشایشگاه
بخششگاه
جوششگاه
رانشگاه
نگرشگاه
جنبشگاه
گشایشگاه
گزینشگاه
پیمایشگاه
گزشگاه
بارشگاه
کششگاه
آمیزشگاه
بینشگاه
پرشگاه = سکو
پردازشگاه
بُرشگاه
برازشگاه
چرزشگاه
دمشگاه
گرانشگاه
پرسشگاه
دانشگاه = آکادمی,University
گردشگاه = تفرجگاه,تفریح گاه
آزمایشگاه = لابراتوار
دوزشگاه = خیاط خانه
زایشگاه
پرورشگاه = [شیرخوارگاه]
ورزشگاه = استادیوم
نکوهشگاه = ندامتگاه
آسایشگاه
آموزشگاه = مدرسه
خوانشگاه
نیایشگاه = معبد
ستایشگاه
پژوهشگاه = مرکز تحقیقات
نمایشگاه = [تماشاخانه,تالار]
پذیرشگاه = [مهمانسرا,کاروانسرا]
آرایشگاه
پرستشگاه
چرخشگاه = عطف,نقطه عطف
++++++++++++++
نویسنده باور دارد، واژگان زیر نیز می توانند جای یک واژه بیگانه را بگیرند و به بارور شدن بن های پارسی یاری رسانند:
بافشگاه
ربایشگاه
تابشگاه
انگارشگاه
جویشگاه
کاوشگاه
توپشگاه
خمشگاه
مکشگاه
چالشگاه
رامشگاه
اندوزشگاه
رویشگاه
پویشگاه
سپارشگاه
شورشگاه
فرستشگاه = خط انتقال,خطوط نیرو
آهنجشگاه = محل خروج,اگزوز
آکنشگاه = خازن,مخزن,محل جمع آوری
لغزشگاه
زدایشگاه
شمارشگاه
انجامشگاه = محل اجرا
گوارشگاه = جهاز هاضمه
رویشگاه
پراکنشگاه = پست برق
لرزشگاه
یابشگاه
پخششگاه = مرکز پخش,انتشارات
گیرشگاه
نوازشگاه
ارزشگاه
مالشگاه
خورشگاه
کنشگاه
خیزشگاه
تازشگاه
گدازشگاه
اندازشگاه
پوششگاه
سوزشگاه
مانشگاه
روشگاه
کنشگاه
گویشگاه
ریزشگاه
زیرشگاه
پایشگاه
بازبینشگاه = منظر
سازشگاه
گرایشگاه
افزایشگاه
تنشگاه
گزارشگاه
سرایشگاه
دارشگاه
توانشگاه
بخشایشگاه
بخششگاه
جوششگاه
رانشگاه
نگرشگاه
جنبشگاه
گشایشگاه
گزینشگاه
پیمایشگاه
گزشگاه
بارشگاه
کششگاه
آمیزشگاه
بینشگاه
پرشگاه = سکو
پردازشگاه
بُرشگاه
برازشگاه
چرزشگاه
دمشگاه
گرانشگاه
پرسشگاه
.Unexpected places give you unexpected returns