10-04-2012, 11:36 PM
Alice نوشته: اون اوایل تو نبودیـــ... :)
تو اومدی بهتر شد ؛
من برای شمار بسیار اندکی از کسان احترام و ارزشی درخور بیان قائلم. کم و بیش تمام کاربران اینجا برایم محترم هستند و فارغ از موضعی که میگیرند میکوشم با آنان فضایی برای همدلی بیابم. دلیل این نیست که ایشان با من همنظر هستند یا با یکدیگر دارای تشابه افکار هستیم، بل اینست که در جهان امروز کمتر کسی جرئت ایستادن به روی موضعی محکم را دارد. در فضای مجازی فارسیزبان شماری هراسانگیز از مردمان ژستی تهوعبرانگیز و نمایشی از منورالفکری اتخاذ کردهاند که در آن لباس، از گرفتن هر موضعی پرهیز میکنند و دورادور به چیزها دست میزنند، اوج انحطاط خُلقیات ِ لیبرالی. اینجا هیچکس چنان نیست، همه معتقدند حقیقتی در جهان واقعی هست قابل دست یافتن، و بخشی از آنرا یافتهاند که ارزش بیان کردن، دفاع کردن و حتی هزینه کردن و مبارزه کردن دارد. اینجا بیشینهی کاربران آنقدر بزرگ هستند که در عین پایبندی و باورمندی به حرمت انسانی میگویند گور پدر ِ فلان عقیده و اندیشه. آنچنان انسانهای شجاعی هستند که موضعی میگیرند و میگویند «من اینجا میایستم». اینجا آدمها واقعی هستند با اندیشهها و باورهای واقعی، اینجا هرگز عقایدی برآمده از «کمی از فوکو، کمی از دریدا و کمی از دلوز» نخواهید یافت، و این چیزیست بسیار نایاب در این زمانه. باید مایهی خوشحالی و افتخار شما باشد که توانستهاید در این فروم دوام بیاورید، شمار اندکی قادر به این کار میشوند چراکه در اینجا ماندن، مستلزم «باور» داشتن به چیزی، به نحوی منطقی و محکم است.
Mehrbod نوشته: اکنون امیر جان این شور و انگیزه به شترنگ را از کجا آوردهای؟
من براستی نمیتوانم چندان بازی کنم، احساس دور ریختن زمان به من دست میدهد... خندهداره هرچند، چون میاندیشم یکی از آماج شترنگ همین بالا بردن شکیب (صبر) و دوراندیشی باشد!
من از سن پائین بطور حرفهای شترنگ بازی میکردم، تنها استعدادی که آنرا دوست داشتم همین بود. چند مقام و عنوان پراکنده هم آوردهام. اگر دوستان مایل باشند جستاری برای آموزش آن براه میاندازم.
وانگهی علاقهمند کردن کسی به شترنگ کاریست دشوار. باید به آن به مثابهی برترین بازی آفریدهی انسان نگریست، و هر بازی را شرح نبردی دلیرانه دید که در آن پیاده فدای اسب میشود تا تعادل استراتژیک را حفظ بکند، اسب بر زمین میافتد چه مایه فیل موقعیت اندکی بهتر پیدا کرده بتواند به قلعههای دشمن بتازد، وزیر خود را در برابر شاه میافکند و تیری که به سمت او هدف گرفته شده را به جان میخرد، شاید در نهایت به پیروزی جناح خود منجر بشود. من بازیهایی داشتهام که به پای آنها گریستهام. یا ماهها مرا درگیر به خود کردهاند. باور دارم اکنون در میان غمانگیزترین لحظات تاریخ بشر است زیرا به نحوی ابلهانه شترنگ در جایگاه چیزی نه چندان مهم رد شده، چون بهترین بازیکن به بهترین رایانه باخته. چنانکه بگوییم کار بهترین دوندهی جهان ارزشی ندارد زیرا فولکس پدربزرگ من میتواند از او پیشی بگیرد!
زنده باد زندگی!