10-02-2012, 04:43 PM
Mehrbod نوشته: من هم متوجه نشدم!باز هم ربطی به بار اثبات ندارد،بعد هم قبیله گرایی کجا سودمندیش ثابت شده؟در جنگهای بین قبیله ای مثلا؟
من گفتم سودمندی فرگشتیک میهندوستی یا بهتر بگوییم، تیرهگرایی (tribalism) آشکار است، پیشتر داویده شده (-> مهاد هر شبکه طبیعی است) و خوبی آن نیز اثبات شده (طبیعت).
اکنون برخی میگویند این درست نیست، اینها باید بروند داو ما را بپوچند که نه، تیرهگرایی خوب نیست به این و آن بهمان.
عجیب است این حرفها از تو مهربد جان،خوب دین و تجاوز و بچه کشی هم میتواند ریشه فرگشتی داشته باشند.دلیل نمیشود که.
Mehrbod نوشته: . هدف نهایی چرا این است؟هدف نهایی از نظر اخلاقی اینست،چرا که دوست داشتن همه نژادها بجای یک نژاد اخلاقی تر از نژاد پرستی و دوست داشتن همه جانداران و همزیستی با آنها بجای آزار آنها بهتر از آزار سایر جانداران و محدود شدن تنها به انسان است.
2. پیشرفت چگونه به این سو میرود؟
3. پایبندی چه پیوندی به بودن یا نبودن این همپیوندگیها (associations) دارد؟
مساله پایبندی نیست،مساله کارایی است،در مثالی که من زدم خروجی بدون در نظر گرفتن اخلاق همانست.
Mehrbod نوشته: من که نشان دادم، نه تنها یک چیز من در آوردی نیست، که در هر شبکهای (natural network) این گرهها خود به خود ساخته میشوند. برای ما:هم استانیان و هم میهنان با سایرین متفاوت هستند و قراردادی هستند،در حالی که در سایر موارد اینطور نیست.دوستی قرار داد نیست که مثلا امروز فسخ شود فردا دیگر دوستی وجود نداشته باشد خیلی خیلی متفاوت است با هم میهن،چطور فرقی ندارند؟
خویش
خویشاوندان
نزدیکان
دوستان
همسایگان
همشهریان
هماستانان
هممیهنان
همگونگان (=بشریت)
همزیستان (=جانوران)
کسی اینها را از خودش در نیاورده، خود به خود ساخته میشوند.
دو اینکه، مگر کسی داویده که اینها باید جایگزین ناپذیر یا نافروپیچشمند (non-overridable) باشند؟
شما دوستتان را هم میتوانید بدگرانید، آیا این به این چم است که فرایافتی بنام «دوست» من در آوردی است و واقعیت ندارد!؟
"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound