10-02-2012, 02:11 PM
Ouroboros نوشته: دوست داشتن جایی که در آن بدنیا آمدهاید و بزرگ شدهاید و دل سوزاندن برای آن چیزیست از بنیاد متفاوت با ناسیونالیسم. اولی را تقریبا تمام انسانها، بدلیل کارکرد فرگشتیک آن دارند، دومی اما یک ایدئولوژی راستگرای مهاجم است که اول ملت را دستچین میکند(آنهم اغلب با معیارهایی شدیدا سیاسی-ایدئولوژیک)و سپس آنرا درجایگاه چیزی انتزاعی و خیالی مورد ستایش قرار میدهد، تا از طریق تحریک عواطف، ساختن دشمنان فرضی و طرح مفاهیم دروغین تودهها را برپاد منافع طبقاتی خودشان بسیج کرده، در برابر یکدیگر قرار بدهد. من امیدوارم این آتش همانقدرکه سریع افروخته شده، سریع هم فروبنشیند و با چشیدن طعم دموکراسی و جامعهی مدنی، خیلی زود از میان برود. راستش راهکار به خصوصی بجز گسترش آگاهی و نقد مداوم نمیشناسم.بنظر میرسه تفاوت تنها بر سر تعریف واژه و نامگذاری باشه،در حالی که ریشه هر دو یکیه،فرگشتی بودن قبیله گرایی هم خیلی ربطی به اخلاقی بودنش نیست،بنظر میرسه جنس قبیله گرایی و مذهب خیلی مفید نباشه و اتفاقا اگر قرار هست جوابی هم میداده در گذشته نوع افراطی آن با ایجاد انگیزه برای کشته شدن و جنگیدن کارکردی داشته.
مگر خود قبول چیزی بنام کشور مفهومی ناسییونالیستی در خود ندارد،حالا میشود گفت که نوع نابخرد آن میشود آن ناسیونالیستی که شما میگویی امیر جان ولی تا آنجا که من فهمیدم در جنس و اساس تفاوتی نیست.
"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound