09-28-2012, 08:27 PM
٭٭
کارواژۀ «دِگـَـریستن/دگریدن/ دیگریدن» میتواند دارای چم «تغییر کردن، تحوّل یافتن، تبدیل شدن، تطوّر یافتن» باشد.
این هم برخی از برساختههای این کارواژۀ ساده:
با افزودن پیشوند و پیشوندواره میتوان چمهای دیگری هم از این کارواژۀ ساده گرفت (که در اینجا تنها برخی از برساختهها را میآوریم)؛ برای نمونه:
و هزاران واژۀ دیگر که در زمان نیاز میتوان از این کارواژۀ ساده ساخت. در اینجا تنها نمونههای از وندها و وندوارهها بهکار گرفته شدند.
-----
فرهنگنامه ی این تاربرگ:
Facebook
کارواژۀ «دِگـَـریستن/دگریدن/ دیگریدن» میتواند دارای چم «تغییر کردن، تحوّل یافتن، تبدیل شدن، تطوّر یافتن» باشد.
این هم برخی از برساختههای این کارواژۀ ساده:
دگرش/ دگرمان = تغییر، تغیّر، تحوّل، تطوّر، تبدیل، ...
دگرنده/ دگرند/ دگرا/ دگران/ دگریدار/ دگریدگر = متغیّر، تغییرکننده، مبدِّل ...
دگریده = تغییریافته، متطوّر..
دِگـَـریسته = متحوّل، مبدَّل، ...
دگرنده/ دگرند/ دگرا/ دگران/ دگریدار/ دگریدگر = متغیّر، تغییرکننده، مبدِّل ...
دگریده = تغییریافته، متطوّر..
دِگـَـریسته = متحوّل، مبدَّل، ...
با افزودن پیشوند و پیشوندواره میتوان چمهای دیگری هم از این کارواژۀ ساده گرفت (که در اینجا تنها برخی از برساختهها را میآوریم)؛ برای نمونه:
بازدگرش/ بازدگری = تغییر مجدّد، تغیّر دوباره، تحوّل دوباره، تطوّر مجدّد، ...
بازدگریده = مجدّداً تغییریافته، دوبارهمتحوّلشده، ...
خوددگرش = «تغییر و تبدیل خود»
خوددگرنده = «تغییردهندۀ خود، autochange»
خوددگریده = «آنچه/ آنکه خودش را متحول ساخته است»، ...
پیشدگریده = ، ...
دُشدِگری = «تغییر به وضعیت بدتر»، ...
دروندگریده = «آنچه درونش دگرگون شده»، ...
بروندگرش = «آنچه بیرونش دگرگون شده»، ...
فرادگرانی = «باید دگرگون کردن بیش از حد»، ...
کمدگریده = «آنچه تغییرات اندک داشته»، ...
بیشدگرش = «تغییرات زیاد (داشتن)»، ...
ریزدگرش = «تغییرات جزئی (داشتن)»، ...
دیردگرنده = «آنچه دیر تغییر مییابد»، ...
وادگریده = «آنچه به چیزهای متفاوت تبدیل شده»، ...
همدگرانش = «تغییر دادن همدیگر؛ با هم و گروهی تغییر دادن»، ...
سختدگرنده = «آنچه سخت تغییر میکند»، ...
بازدگریده = مجدّداً تغییریافته، دوبارهمتحوّلشده، ...
خوددگرش = «تغییر و تبدیل خود»
خوددگرنده = «تغییردهندۀ خود، autochange»
خوددگریده = «آنچه/ آنکه خودش را متحول ساخته است»، ...
پیشدگریده = ، ...
دُشدِگری = «تغییر به وضعیت بدتر»، ...
دروندگریده = «آنچه درونش دگرگون شده»، ...
بروندگرش = «آنچه بیرونش دگرگون شده»، ...
فرادگرانی = «باید دگرگون کردن بیش از حد»، ...
کمدگریده = «آنچه تغییرات اندک داشته»، ...
بیشدگرش = «تغییرات زیاد (داشتن)»، ...
ریزدگرش = «تغییرات جزئی (داشتن)»، ...
دیردگرنده = «آنچه دیر تغییر مییابد»، ...
وادگریده = «آنچه به چیزهای متفاوت تبدیل شده»، ...
همدگرانش = «تغییر دادن همدیگر؛ با هم و گروهی تغییر دادن»، ...
سختدگرنده = «آنچه سخت تغییر میکند»، ...
و هزاران واژۀ دیگر که در زمان نیاز میتوان از این کارواژۀ ساده ساخت. در اینجا تنها نمونههای از وندها و وندوارهها بهکار گرفته شدند.
-----
فرهنگنامه ی این تاربرگ:
.Unexpected places give you unexpected returns