08-16-2012, 11:49 AM
٭٭٭٭
فهرستی از پیوستارهایی که دو اندام تن (دل، دست ، پا، چشم ، گوش، ...) در آن به کار رفته است. آیا شما کاربرد های دیگری میشناسید؟
Wall Photos | Facebook
فهرستی از پیوستارهایی که دو اندام تن (دل، دست ، پا، چشم ، گوش، ...) در آن به کار رفته است. آیا شما کاربرد های دیگری میشناسید؟
- بی دست و پا = بی عرضه، خجالتی
- دست و دل باز = بخشنده
- دست و دل لرزیدن = ترسیدن؟
- دست از پا دراز تر = خیط شده
- دست رو دست گذاشتن = تعلل کردن
- دست دست کردن = تعلل کردن
- چشم و همچشمی کردن = حسادت و رقابت
- دل و دماغ نداشتن = بی حوصله
- دست و پا گرم = با همت
- دست دستی = به دست خود
- چشم و دل سیر = وارسته
- چشم و گوش بسته = بچه مثبت
- بی چشم و رو = پررو
- سر به سر گذاشتن = اذیت کردن
- دست رو دل گذاشتن =
- دست وپا بسته = محدود
- سر و کله زدن = جر و بحث کردن، ور رفتن
- دست و پا چلفتی = بی عرضه
- دست به سر کردن = سر کار گذاشتن، مچل کردن
- بی سر و پا = بی کلاس، بی اتیکت
- پا روی دل گذاشتن = به حرف دل گوش ندادن
- دست رو سر (کسی دیگر)گذاشتن = رمز کامیابی خود را به دیگران آموختن
- چشم به دست دیگران داشتن = انتظار داشتن
- پا رو چشم گذاشتن = منت گذاشتن
- دست رو چشم گذاشتن = چشم پوشی کردن ، خود خواسته ندید گرفتن
- بی سر ودل = سرگشته، غمگین
- دست به دست دادن = همکاری ، همیاری
- دست از سر کسی برداشتن = رها کردن، آسوده گذاشتن، بیخیال کسی شدن
- پابه پا شدن = همراه شدن، آموزش گام به گام
- سرتو سر هم کردن = جر و بحث کردن
- چشم تو چشم هم کردن = به هم خیره شدن، محو همدیگر شدن، روبرو کردن
- چشم تو چشم هم شدن = روبرو شدن
- پا روی پا انداختن = کمک نکردن، بیکار نشستن
- پا روی پا ی دیگری گذاشتن = دخالت کردن، درگیر شدن
- پا جای پای کسی گذاشتن = دنباله روی کسی شدن
- دست به پشت دست زدن = سیگنال دادن، علامت دادن
- دست رو پشت دست گذاشتن = رابطه مخفیانه، پارتی بازی
- سر از سر کشیدن = رقابت کردن
- دست از دست کشیدن = پایان همکاری ، قطع رابطه
- دل از دل بریدن = قطع رابطه
- دل به دل راه داشتن = هم فکر بودن
- چشم از چشم دزدیدن = قطع امید
- سر تا پای کسی را شستن = حال طرف را بدجور گرفتن
- دل به سر سپردن = منطقی شدن
- سر به دل سپردن = احساساتی شدن
- دل به پا سپردن = پریشانی
- دل به چشم سپردن = رویا داشتن
- دست به دل سپردن = یک عمل احساسی انجام دادن
- دل به دست آوردن = مهر کسی را به دست آوردن
- دست به دل کسی زدن = به کسی مهر ورزیدن،
- سر و دست شکاندن = طرفدار چیزی بودن
- سر و دست بریدن = جنایت کردن، تنبیه کردن
- چشم و گوش کسی بودن = برای کسی از جایی اطلاعات آوردن
- دست و پا شکسته = ناقص ، نامرتب ، نامنظم
- سر از پا نشناختن = خیلی خوشحال بودن
- یک سرو گردن بالاتر بودن = پیشرفته تر بودن
- سرو گوش جنباندن = بازی گوش بودن
- دست و رو شسته = بی شرم
- پا به پا کردن = دست دست کردن
- سرتاسر = سراسر = همگی، هماگ
- سر و دست شکستن = اصرار ورزیدن
- سر تا پا گوشم = سراپا گوشم = همه توجهم به شماست
Wall Photos | Facebook
.Unexpected places give you unexpected returns