دفترچه

نسخه‌ی کامل: اتهام دروغین تجاوز
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
Angela نوشته: که افراد دیگه در موقعیتهای مشابه از اعتراف کردن منصرف نشن!
منظورش افرادی هست که اتهام دروغ وارد کردند و حالا ترس از مجازات ممکنه جلوی اعترافشون رو بگیره, نه قربانیان اصلی تجاوز!

Ouroboros نوشته: بله مهربد اشتباه متوجه شده بود. کسانی که اتهام دروغ تجاوز می‌زنند را مجازات نمی‌کنند تا دیگرانی هم که دروغ گفته‌اند پا پیش بگذارند، یعنی مشکل را آفریده‌اند، اکنون آنرا حالت طبیعی و نظم عینی چیزها جا می‌زنند. مُشکل مشابهی برای مجرمانی که مرتکب دیگر انواع خباثت می‌شوند وجود ندارد.

آری من نادرست خوانده بودم.

همچنان ولی دگرسانی‌ای[sup][aname=rpa9845][[/aname][anchor=pa9845]1][/anchor][/sup] در نابخردانگی رفتار نمیدهد, سیستم میوانست بمانند دیگر جاها بوارونه پیشرفته و مجازات سنگینی هم برایِ
کسیکه اتهام دروغین زده ببرد تا دیگران به همین آسانی اتهام تجاوز نزنند (تا جاییکه به یاد داریم کارکرد مجازات بازدارندگی بود), ولی دستِ‌ آسان را اینجا گرفته (چرایش را هم که میدانیم)!

رویکرد روشن و منطقی پادافره[sup][aname=rpa338f][[/aname][anchor=pa338f]2][/anchor][/sup] دادن به دروغگو است, سیستم قضایی لغزش کرده که کرده, در اینجا تنها باید بگونه‌ای خود را ساماندهی کند که دیگر این لغزش‌ها پیش نیایند[sup][aname=rpa2a53][[/aname][anchor=pa2a53]3][/anchor][/sup].





----
[aname=pa9845]1[/aname]. [anchor=rpa9845]^[/anchor] digar+sân+i{pasvand}::Digarsâni <— Degarsâni || دیگرسانی: تفاوت ⚕Heydari difference
[aname=pa338f]2[/aname]. [anchor=rpa338f]^[/anchor] pâd+afrah::Pâdafrah || پادافره: سزایی که دربرابر بدی (افره) داده شود Ϣiki-En punishment
[aname=pa2a53]3[/aname]. [anchor=rpa2a53]^[/anchor] Niyudan || نیودن: نیایش کردن; عبادت کردن Ϣiki-En to pray
Ouroboros نوشته: کسانی که اتهام دروغ تجاوز می‌زنند را مجازات نمی‌کنند تا دیگرانی هم که دروغ گفته‌اند پا پیش بگذارند، یعنی مشکل را آفریده‌اند، اکنون آنرا حالت طبیعی و نظم عینی چیزها جا می‌زنند. مُشکل مشابهی برای مجرمانی که مرتکب دیگر انواع خباثت می‌شوند وجود ندارد.
مساله اینجاست که برای مشخص شدن بی گناهی عده ای که به اشتباه به جرم تجاوز توی زندان هستند راهی به جز اعتراف شاکی وجود نداره, به نظر شما الان مجازات مشکلی رو حل میکنه؟ به خصوص مثل این مورد که فردی توی دوران کودکی این اتهام رو وارد کرده باشه!
البته درسته باید سیستم قضایی رو اصلاح کنند... و بعید می دونم با وجود اتفاقاتی مثل این, این کارو نکنند.
Angela نوشته: مساله اینجاست که برای مشخص شدن بی گناهی عده ای که به اشتباه به جرم تجاوز توی زندان هستند راهی به جز اعتراف شاکی وجود نداره, به نظر شما الان مجازات مشکلی رو حل میکنه؟ به خصوص مثل این مورد که فردی توی دوران کودکی این اتهام رو وارد کرده باشه!
البته درسته باید سیستم قضایی رو اصلاح کنند... و بعید می دونم با وجود اتفاقاتی مثل این, این کارو نکنند.

همیشه ختم به اعتراف نمیشود !
پس تحقیق برای چیست ؟ این همه دانش ژنتیک و کوفت و درد زهر مار که برای مشخص کردن شخص متجاوز است برای چیست ؟
ای وقاحتی که اگر زنی به دروغ بگوید از شخصی بچه دار شده ! در برخی از کشورهای اروپایی حتا اجازه تست ژنتیک هم نمیدهند برای چیست ؟
همه اش برای کلاه برداری است و بس .
Ouroboros نوشته: زن پرستی یعنی همین که اتهام دروغ تجاوز به مردان «واقعا ناجور است، اما...»، ولی «شرم‌دادن لاشی‌ها»(Slut Shaming)یک تراژدی‌ست.
خیر هر ۲ فاجعه آمیز است. اتهام تجاوز دروغ زندگی‌ یک نفر را در زندان سیاه می‌کند و bully کردن هم باعث ناراحتی‌‌های روانی‌ تا مرز خود کشی میشود. یک نکته را باید درک کنید که دفاع از حقوق مرد‌ها به ضّد فمینیسم نیست ، فمینیسم برای برابری جنسیتی برای همه است. یک فمینیست واقعی‌ اگر جایی می‌بیند که ظلمی به ضّد یک مرد شده باید از او دفاع کند مثل آنطور که از زن دفاع می‌کند. شما وقتی‌ یک ایدئولوژی را می‌خواهید نقد کنید باید به معنی‌ آکادمیک آن مراجعه کنید ، نه اینکه افرادی که ادعای فمینیست بودن میکنند چگونه هستند و غیره. من در همان دانشگاه تورنتو که یک فیلم از آن گذاشتید لیسانس گرفتم ، و این جانوران که اوباش گری کردند آنجا را امثالشان را از نزدیک دیدم ، به اینها می‌گویند 'معترضین اجاره‌‌ای' هر جا که یک عده در مورد یک چیزی اعتراض میکنند اینها میروند آنجا و داد و بیداد میکنند و به اعتراض می‌پیوندند بدون اینکه اندازه یک جلبک اطلاعات داشته باشند. مثلا یک سری گروه‌های همجنس گرا در تورنتو هستند تنها کارشان این هست که به اسرائیل گیر بدهند ، در حالی‌ که اسرائیل تنها کشور آزاد و امن برای همجنس گرایان در خاورمیانه است ، وقتی‌ من به آنها اعتراض کردم در campus گفتند که تو homophobic هستی !! ، یکی‌ نیست آخر بگوید ابله‌ها آن فلسطینی که شما ازش حمایت می‌کنید شما را اعدام می‌کند ، خیلی‌ از فلسطینی‌های همجس گرا به اسرائیل پناهنده میشوند حتی! آدم اعصابش بهم میریزد!E40d
Theodor Herzl نوشته: خیر هر ۲ فاجعه آمیز است. اتهام تجاوز دروغ زندگی‌ یک نفر را در زندان سیاه می‌کند و bully کردن هم باعث ناراحتی‌‌های روانی‌ تا مرز خود کشی میشود. یک نکته را باید درک کنید که دفاع از حقوق مرد‌ها به ضّد فمینیسم نیست ، فمینیسم برای برابری جنسیتی برای همه است. یک فمینیست واقعی‌ اگر جایی می‌بیند که ظلمی به ضّد یک مرد شده باید از او دفاع کند ...

:))

No true Scotsman - WiKi
Real Programmer


این مادینگرایی[sup][aname=rpa5db5][[/aname][anchor=pa5db5]1][/anchor][/sup] شما بیشتر به cult میخورد تا چیز دیگر, اینکه یک مادینگرای[sup][aname=rpaa22b][[/aname][anchor=paa22b]2][/anchor][/sup] راستین باید دربرابر ستم‌هایِ مردانه چیزی بگوید را دیگر از کجایتان درآوردید؟
نکند برای همینه بیچاره‌ها شباروز برای برچیدن ستم سربازیِ مردان در تکاپو هستند؟ :دی:





----
[aname=pa5db5]1[/aname]. [anchor=rpa5db5]^[/anchor] mâd+in{miyânvand}+gerây+i{pasvand}::Mâdingerâyi || مادینگرایی: فمینیسم feminism
[aname=paa22b]2[/aname]. [anchor=rpaa22b]^[/anchor] mâd+in{miyânvand}+gerâ::Mâdingerâ <— Mâdingerây || مادینگرا: فمینیست Ϣiki-En feminist
Theodor Herzl نوشته: خیر هر ۲ فاجعه آمیز است. اتهام تجاوز دروغ زندگی‌ یک نفر را در زندان سیاه می‌کند و bully کردن هم باعث ناراحتی‌‌های روانی‌ تا مرز خود کشی میشود!

خیر نیستند، در نظر من و شما را کاری ندارم، از بُعد اجتماعی یکسان نیستند. برای براندازی یکی جنبشی هست گسترده، با نفوذ و آگاهی ِ همه‌جانبه پیرامون آن، اما برای دیگری یکی دو وبسایت مهجور در اینترنت که در دم مُهر «Rape Apologist» و « Misogynistic» و ... می‌خورند و در فرینج جامعه قرار دارند.

Theodor Herzl نوشته: یک نکته را باید درک کنید که دفاع از حقوق مرد‌ها به ضّد فمینیسم نیست ، فمینیسم برای برابری جنسیتی برای همه است. یک فمینیست واقعی‌ اگر جایی می‌بیند که ظلمی به ضّد یک مرد شده باید از او دفاع کند مثل آنطور که از زن دفاع می‌کند. شما وقتی‌ یک ایدئولوژی را می‌خواهید نقد کنید باید به معنی‌ آکادمیک آن مراجعه کنید ، نه اینکه افرادی که ادعای فمینیست بودن میکنند چگونه هستند و غیره


اینرا چندبار پیشتر پاسخ داده‌ایم و گفته‌ایم که چیزی بجز یک ترکیب غریب از دو سفسطه‌ی «هیچ اسکاتلندی راستین» و «توسل به مرجعیت»(مرجعیتی که اینجا دیکشنری باشد)نیست و منطقا نباید هیچ مفهومی را از حافظه‌ی تاریخی و عینی آن تهی کرد و به معنای آن در دیکشنری تقلیل داد زیرا روش درستی برای شناخت و برسی چیزها نیست و اغلب به نادیده گرفتن واقعیت به سود ذهنیت می‌انجامد:

> مسیحیت میلیونها انسان بی‌گناه را در قرون وسطی به جرایم واهی به کشتن داده.
> مسیح هرگز تبلیغ این کار نکرده، انجیل را بخوانید. چنین چیزی در آن وجود ندارد.

> اسلام مایه‌ی نکبت و بدبختی ایران شده و جنایاتی هولناک در این سرزمین انجام داده.
> اسلام واقعی این نیست که آخوندها بوجود آورده‌اند، بروید قرآن را بخوانید ببینید کجا گفته سنگسار بکنید.

> کمونیسم به کشتار میلیونها انسان در قرن بیستم منجر شده.
> در آثار مارکس و انگلس و لنین بگردید، هرگز چیزی نیست که کشتن مردم را تبلیغ و ترویج بکند. اینها همه انحراف است.

> فمینیسم با انکار موقعیت عینی مرد در جهان و زن به نابرابری‌های جنسیتی بسیار گسترده برپاد مردان انجامیده و در بطن خود چیزی بجز مردستیزی نیست.
>بروید دیکشنری را نگاه بکنید، فمینیسم یعنی برابری میان زن و مرد. هرچیزی بجز آن فمینیسم نیست. اینها که می‌بینید دارند ادا در می‌آورند و ...

پس بله، مارکس و مسیح مقصر جنایات طرفداران و پیروان خود نیستند، اما «مسیحیت» و «مارکسیسم» چرا، و «فمینیسم واقعا موجود» هم نشان داده که به راستی چیست و «برابری» که منظور دارد کدامست. علاوه بر این ما اینجا نشان داده‌ایم که فمینیسم جنبشی‌ست از بنیان برمبنی نفرت از مردان، زیرا با تحریف جایگاه و موقعیت مرد در جامعه آغاز می‌شود و با باژگونی حقایق تاریخی و اجتماعی آنها را نوک قله‌ای قرار می‌دهد که وجود خارجی ندارد، سپس خواستار «برابری» با آن مردان دارای مزیت ِ خوشبخت ِ آسوده‌خاطر بر فراز آسمانها می‌شود. در نتیجه این ارجاع به دیکشنری سفسطه‌ای نیم‌بند و آبکی بیش نیست.

Theodor Herzl نوشته: من در همان دانشگاه تورنتو که یک فیلم از آن گذاشتید لیسانس گرفتم ، و این جانوران که اوباش گری کردند آنجا را امثالشان را از نزدیک دیدم ، به اینها می‌گویند 'معترضین اجاره‌‌ای' هر جا که یک عده در مورد یک چیزی اعتراض میکنند اینها میروند آنجا و داد و بیداد میکنند و به اعتراض می‌پیوندند بدون اینکه اندازه یک جلبک اطلاعات داشته باشند. مثلا یک سری گروه‌های همجنس گرا در تورنتو هستند تنها کارشان این هست که به اسرائیل گیر بدهند ، در حالی‌ که اسرائیل تنها کشور آزاد و امن برای همجنس گرایان در خاورمیانه است ، وقتی‌ من به آنها اعتراض کردم در campus گفتند که تو homophobic هستی !! ، یکی‌ نیست آخر بگوید ابله‌ها آن فلسطینی که شما ازش حمایت می‌کنید شما را اعدام می‌کند ، خیلی‌ از فلسطینی‌های همجس گرا به اسرائیل پناهنده میشوند حتی! آدم اعصابش بهم میریزد!

بله مشتی بچه‌ی سفیدپوست طبقه‌ی متوسط به بالای ِ مایه‌دار کاندایی مدعی هستند که مورد «سلطه» و «کهتری» و «بندگی» و «اسارت» مردسالاری نامرئی و تبعیض لاوجود شده‌اند. مواضع آنها هم ترکیبی‌ست بسیار ارتجاعی از مارکسیسم، جامعه‌شناسی‌ و فمینیسم که به آن لقب «مارکسیسم فرهنگی» داده‌اند.
Angela نوشته: مساله اینجاست که برای مشخص شدن بی گناهی عده ای که به اشتباه به جرم تجاوز توی زندان هستند راهی به جز اعتراف شاکی وجود نداره, به نظر شما الان مجازات مشکلی رو حل میکنه؟ به خصوص مثل این مورد که فردی توی دوران کودکی این اتهام رو وارد کرده باشه!
مجازات شخصی که به دستگاه قضایی دروغ می‌گوید و مایه‌ی محاکمه‌ی ناعادلانه‌ی کسی می‌شود امری‌ست بدیهی و بی‌نیاز از بحث، اگر کسی را آنقدر بالغ و عاقل می‌دانیم که حرف او را باور بکنیم، باید بتوانیم در صورت دروغ بودن آن حرف او را مسئول نگه بداریم، یا حداقل مکانیزمی برای جلوگیری از این شرایط داشته باشیم.

راه‌حل اصلی اینست که شخص را تا زمان اثبات جرم بی‌گناه تلقی بکنند و اگر جرم اثبات نشد آنرا به معنای بی‌گناهی او از نظر قانونی تلقی بکنند! یا به عبارت دیگر: دقیقا همان برخوردی که یک جامعه‌ی متمدن با تمام دیگر انواع جرایم دارد. نه اینکه به اتهام‌زنندگان جوایز نقدی بی‌قید قرعه تعلق بگیرد و آمار ادعاهای دروغین تحریف بشود و «بار اثبات» را بیاندازند به دوش متهم و ...

Angela نوشته: البته درسته باید سیستم قضایی رو اصلاح کنند... و بعید می دونم با وجود اتفاقاتی مثل این, این کارو نکنند.

بله مردان اگر بپا خیزند و جنبشی که براه افتاده را گسترش بدهند و در برابر هجمه‌ی فمینیسم از خود دفاع بکنند و عدالت را به دستگاه قضایی برگردانند حتما تغییری اتفاق خواهد افتاد، در غیر اینصورت قربانیان حرفه‌ای که مشکل را بطور سیستماتیک و عامدانه و آگاهانه بوجود آورده‌اند و هر روز آنرا تقویت می‌کنند به فکر همه چیز هستند بجز «درست» کردن وضع.
Ouroboros نوشته: > مسیحیت میلیونها انسان بی‌گناه را در قرون وسطی به جرایم واهی به کشتن داده.
> مسیح هرگز تبلیغ این کار نکرده، انجیل را بخوانید. چنین چیزی در آن وجود ندارد.

> اسلام مایه‌ی نکبت و بدبختی ایران شده و جنایاتی هولناک در این سرزمین انجام داده.
> اسلام واقعی این نیست که آخوندها بوجود آورده‌اند، بروید قرآن را بخوانید ببینید کجا گفته سنگسار بکنید.

> کمونیسم به کشتار میلیونها انسان در قرن بیستم منجر شده.
> در آثار مارکس و انگلس و لنین بگردید، هرگز چیزی نیست که کشتن مردم را تبلیغ و ترویج بکند. اینها همه انحراف است.

> فمینیسم با انکار موقعیت عینی مرد در جهان و زن به نابرابری‌های جنسیتی بسیار گسترده برپاد مردان انجامیده و در بطن خود چیزی بجز مردستیزی نیست.
>بروید دیکشنری را نگاه بکنید، فمینیسم یعنی برابری میان زن و مرد. هرچیزی بجز آن فمینیسم نیست. اینها که می‌بینید دارند ادا در می‌آورند و ...

من این سنجش را نمیپذیریم, در مارکسیسم ما سخنی از کشتن مخالف نداریم, ولی در اسلام داریم.
در مسیحیت (عهد عتیق) نیز از زدایش فیزیکی میخوانیم.

در کنار اینها, مارکسیسم یک ایدئولوژی چسبیده و کتابمند است, اسلام یک دینِ آسمانی و قران‌دار است, ولی مادینگرایی یک «جنبش»
است و هیچ سرچشمه‌ای از خود ندارد بجز ایدئولوژی‌هایِ پراکنده و گوناگون درباره‌یِ چیزهای گوناگون (دین, همبودین, اقتصادی, ...).

همسنجی مادینگرایی با اسلام —> سنجش نابرابر (قیاس مع الفارق)
Mehrbod نوشته: من این سنجش را نمیپذیریم, در مارکسیسم ما سخنی از کشتن مخالف نداریم, ولی در اسلام داریم.
در مسیحیت (عهد عتیق) نیز از زدایش فیزیکی میخوانیم.

در کنار اینها, مارکسیسم یک ایدئولوژی چسبیده و کتابمند است, اسلام یک دینِ آسمانی و قران‌دار است, ولی مادینگرایی یک «جنبش»
است و هیچ سرچشمه‌ای از خود ندارد بجز ایدئولوژی‌هایِ پراکنده و گوناگون درباره‌یِ چیزهای گوناگون (دین, همبودین, اقتصادی, ...).
همسنجی مادینگرایی با اسلام —> سنجش نابرابر (قیاس مع الفارق)
مقایسه‌ای اتفاق نیافتاده مهربد جان، من «مثال»هایی زدم تا اشتباه بودن استدلال را نشان بدهم. اساسا تطابق یا عدم وجود آن میان «اصل» و «نمود» ِ یک ایدئولوژی یا مکتب(یا هرچه)زمانی که ما از مشکلات ِ پیرامون تاویل‌پذیری متن و عدم سنجه‌ی مستقل اطلاع داریم فاقد موضوعیت است. اما حتی اگرهم باشد، توصیف دانشنامه‌ای ِ یک واژه «تنها» روایت معتبر از آن نیست.
من فکر می‌کنم یازده ساله بچه است و نباید «همچون یک بزرگسال» محاکمه بشود، اما محاکمه‌ی او همچنان می‌تواند با در نظر گرفتن شرایط سنی او منطقی باشد. این «بچه‌»ای که ذهنی چنان بالغ و منحرف و بیمار داشته که پیرامون تجاوز جنسی پدرش خیال‌پردازی و دروغ سازی بکند نمی‌تواند به اندازه‌ی هر بچه‌ی یازده ساله‌ی دبستانی «معصوم» و «پاک» و «بی‌گناه» باشد. کسی نمی‌تواند اینها باشد، وقتی از اینها تنزل کرد و مرتکب معصیت و ناپاکی و گناه شد! در این مورد به نظر من عادلانه که هرگز نه، اما حداقل امکان ِ بازیابی این می‌بود که دختر را وادار می‌کردند باقی‌مانده‌ی دوران محکومیت پدر خود را در زندان سپری بکند.

علاوه بر این من فکر می‌کنم اتهام زنندگان تجاوز جنسی را باید با شدتی دقیقا مشابه همانکه در صورت اثبات انتظار قربانیان آنهاست محاکمه و حبس و زندانی کرد.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10