Mehrbod نوشته: آنکه بیشتر شوخی بود آزاد گرامی، ولی خوب در دریافت آدموار من از فرایند پریود و فرگشت سردرگمی فراوانی پیش میاید.
چرا دردناک باشد؟ چه سودی دارد یک دختر چند روز هر ماه به دیگران و mate خود بپرد؟ و پرسشهای اینچنینی.
از دیدگاه طراحی هوشمند که فرایند پریود یک چیزی ماست مالی کشکی فرگشته شده بیشتر نیست و سخنی در آن نمیرود، ولی هتا
در همان تراز فرگشتیک هم بیش از اندازه ناکارآمد میزند، مگر آنکه فرگشتوار سودی چیزی داشته باشد که از چشم ما پنهان مانده؟
جناب مهربد به نظر من علت بروز درد در اندام های جنسی و روحیه ی خشن در جنس ماده طی چند روز عاملی هست که باعث میشه از ایجاد را بطه ی جنسی جلوگیری شه و این برای سلامت جنس ماده مفید هست چون در این دوران محیط رحم به علت نابود شدن تخمک قبلی برای پذیرش اسپرم جدید مناسب نیست
azad نوشته: جناب مهربد به نظر من علت بروز درد در اندام های جنسی و روحیه ی خشن در جنس ماده طی چند روز عاملی هست که باعث میشه از ایجاد را بطه ی جنسی جلوگیری شه و این برای سلامت جنس ماده مفید هست چون در این دوران محیط رحم به علت نابود شدن تخمک قبلی برای پذیرش اسپرم جدید مناسب نیست
این همه نکته درخور نگرشی است، هر چند گمان نمیکنم یک مشت اسپرم کار چندانی آنجا
بکنند... جدا از گفتمان بیماریهای جنسی که اگر نه از این راه، از راه دیگری کارشان را انجام میدهند.
خدمت جناب ازاد و مهربد عزیز باید عرض كنم كه روحیه خشن شاید اصطلاح زیاد مناسبی نباشه بیشتر حالت نوسانات مود در این دوران قابل لمس تره والبته نزدیكتر به حالت دپرشن ؛در اكثر زنان در این دوره حالتهای بی حوصلگی ؛دپرشن و رفتارهای تكانشی دیده میشه البته میل جنسی چند روز قبل از شروع و حتی بیشتر مواقع در روزهای پریودی نه تنها كم نمیشه بلكه افزایش هم پیدا میكنه :))
دوستان فیزیکدان کسی میتواند برای من توضیح بدهد که اگر به راستی ماده و پادماده یکدیگر را نابود میکنند و همواره نیز همزمان پدید میآیند چرا و چگونه ماده وجود دارد؟
Ouroboros نوشته: دوستان فیزیکدان کسی میتواند برای من توضیح بدهد که اگر به راستی ماده و پادماده یکدیگر را نابود میکنند و همواره نیز همزمان پدید میآیند چرا و چگونه ماده وجود دارد؟
نمیدونم داستان پیش بینی پل دیراک از وجود پاد ذره رو میدونید یا نه. خیلی جالب و از بزرگترین دستاوردهای فیزیک قرن اخیره. پل دیراک خودش وجود پاد ذره رو فقط محتمل میدونست. نه اینکه در طبیعت وجود داره. مثل این که در روابط بین سیستم و محیط، همواره آنتروپی رو به افزایشه نه کاهش. این به این معنی نیست که آنتروپی رو به کاهش وجود نداره. بلکه باید ساختش. پاد ذره هم احتمالن به این دلیل که در طبیعت وجود نداره نمیتونه ذره رو از بین ببره. پرسش اینجاست که پس چرا پاد ذره وجود نداره؟ به نظر من اصل انسانی پاسخ خوبی میده: چون اگر وجود داشت ما اینجا نبودیم که این پرسش رو مطرح کنیم.
kourosh_bikhoda نوشته: نمیدونم داستان پیش بینی پل دیراک از وجود پاد ذره رو میدونید یا نه. خیلی جالب و از بزرگترین دستاوردهای فیزیک قرن اخیره. پل دیراک خودش وجود پاد ذره رو فقط محتمل میدونست. نه اینکه در طبیعت وجود داره. مثل این که در روابط بین سیستم و محیط، همواره آنتروپی رو به افزایشه نه کاهش. این به این معنی نیست که آنتروپی رو به کاهش وجود نداره. بلکه باید ساختش. پاد ذره هم احتمالن به این دلیل که در طبیعت وجود نداره نمیتونه ذره رو از بین ببره. پرسش اینجاست که پس چرا پاد ذره وجود نداره؟ به نظر من اصل انسانی پاسخ خوبی میده: چون اگر وجود داشت ما اینجا نبودیم که این پرسش رو مطرح کنیم.
بله با نظریه آشنا هستم، من میخواهم بدانم توضیح فیزیکدانان چیست برای این تناقض؟ اگر ماده و پادماده همواره یکدیگر را نابود میکنند و موجودیت آنها نیز بصورت آینهای و برابر با یکدیگر است، چگونه ماده میتواند وجود داشته باشد؟ آیا برای ماده تا وجود داشته باشد لازم نیست که فراوانی آن بیشتر از پادماده شده باشد؟ ساخاروف دربارهی این موضوع
چیزهایی نوشته که(تا آنجاکه من فهمیدم)در آغاز جهان میزان بسیار فراوانی ماده و پادماده یکدیگر را نابود کردند و آنچه اکنون وجود دارد پسماندهی آن واقعه است، اینکه عدم تقارن میان ماده و پادماده ناشی از آنست که جهان مادی وضعیتیست که پس از این نابودیهای مداوم رخ میدهد، وضعیتی که به آن لقب
baryogenesis را دادهاند. اینرا هم میدانم که چگونگی این وضعیت میتواند برآمده از(و قابل توضیح با)نقض سیپی باشد که برطبق آن اگر آزمایشی را با ماده بکنید و سپس آنرا در شرایط آینهای و یکسان با پادماده تکرار بکنید نتیجهی یکسان نمیگیرید(در شرایطی که باید بگیرید)و جهان ما میتواند نتیجهی آزمایشی همسان بوده باشد که متفاوت تمام شده، اما سوال اینست که «چرا»؟ آیا نظریهای در اینباره هست یا هنوز پاسخی برای آن نداریم؟
آیا میتوان ادعا کرد که پس از بیگبنگ ماده بر پادماده غلبه کرد؟ یعنی پس از نابودی هنوز ماده باقی مانده بود اما هیچ پادمادهای در کار نبود؟
Ouroboros نوشته: آیا میتوان ادعا کرد که پس از بیگبنگ ماده بر پادماده غلبه کرد؟ یعنی پس از نابودی هنوز ماده باقی مانده بود اما هیچ پادمادهای در کار نبود؟
ظاهرن فرض شما بر اینه که قبل از اون هم ماده بوده و هم پاد ماده. این فرض ممکنه دارای اشکالاتی باشه به دلیل اینکه همجواری هر ذره با پاد خودش همونطور که میدونید منجر به تابش انرژی و تغییر ماهیت اون ذرات میشه و همونطور که میدونید پیش از مهبانگ، تکینگی وجود داشته و تکینگی جاییه که در اون قوانین علم فرو میپاشه و احتمالن وجود ماده و پاد ماده در کنار هم کنشی به همراه نداشته. از طرفی ذرات در لحظات بعد از مهبانگ بوجود اومدند و این یعنی قبلش وجود نداشتند یا داشتند و در تکینگی به شکلهای دیگه ای بودند.
از طرفی من با مراجعه به یکی از جزواتم یادم افتاد که استیون هاوکینگ هم یک مدلی برای پیدایش پاد ذره پیشنهاد کرده. به این شکل که در نزدیکی سیاهچاله هر جای تهی تقسیم به یک ذره و یک پاد ذره میشه که یکی از این دو لنگه به درون سیاه چاله میفته و دیگری میگریزه. این مدل به تابش هاوکینگ معروفه.
با توجه به این موضوعات قضیه پیچیده تر میشه. آیا پس از مهبانگ که ذرات کم کم شکل گرفتند و پاد ذرات هنوز سانش وجود نداشتند؟ اگه اینطور باشه تابش هاوکینگ میتونه مدل خوبی باشه. یا آیا به قول شما پاد ذرات در مهبانگ از بین رفتند و انرژی شدند و ذرات موندند؟ باز هم مدل هاوکینگ سر جای خودشه. ولی موضوع جالب برای من اینه که در اینجا آیا میشه در نظر گرفت که خود تکینگی مهبانگ شامل فضاهای تهی متشکل از ماده و پاد ماده بوده که یکی آزاد شده و دیگری گیر افتاده؟ البته هر پاسخی به این پرسش باز هم منو گیج میکنه و پرسش های بیشتری بوجود میاره.
kourosh_bikhoda نوشته: ظاهرن فرض شما بر اینه که قبل از اون هم ماده بوده و هم پاد ماده. این فرض ممکنه دارای اشکالاتی باشه به دلیل اینکه همجواری هر ذره با پاد خودش همونطور که میدونید منجر به تابش انرژی و تغییر ماهیت اون ذرات میشه و همونطور که میدونید پیش از مهبانگ، تکینگی وجود داشته و تکینگی جاییه که در اون قوانین علم فرو میپاشه و احتمالن وجود ماده و پاد ماده در کنار هم کنشی به همراه نداشته. از طرفی ذرات در لحظات بعد از مهبانگ بوجود اومدند و این یعنی قبلش وجود نداشتند یا داشتند و در تکینگی به شکلهای دیگه ای بودند.
اینکه بگوییم پیش از بیگبنگ «وجود» نداشته چیزی بجز همانگویی نیست. البته من با آن مخالف نیستم، بیشتر اینست که آنرا نمیفهمم. بیشک باید نوعی از زمان وجود میداشته، درست است که زمان برپایهی تاثیر بر ماده قابل درک است و در صورت عدم وجود ماده تاثیری هم بر آن متصور نیست که بخواهد مبنای زمانی باشد، اما به هر حال چیزی میان «هیچ» و «هست» وجود داشته و این فاصله میان نبودن ماده تا بودن آن میتواند زمان باشد. تصور بکنید که من یک فیلم از یک فضای مطلقا خالی به شما نشان میدهم که در آن هیچ چیز نیست، و از شما میپرسم که آیا فیلم درحال پلی است یا استاپ، بدیهیست که شما نمیتوانید پاسخی بدهید. سپس همان فیلم را نشانتان میدهم اما در حالی که شیئی در آن درحال حرکت است، اکنون شما میتوانید ببینید که در قیاس با ویدیوی سابق در این یکی زمان به یک معنا سپری شده، اگر در این مثال فرض بگیریم که فضای خالی همان هیچ است و شیء در حال حرکت بیگبنگ، چگونه نمیتوان پیش از آنرا تصور کرد؟ چرا فیلم ثابت نمیتواند پیش از آن باشد؟ آیا نمیتوان گفت که پیش از سیزده میلیارد سال قبل هیچ چیز وجود نداشته؟ آنچه مرا به شگفتی انداخته وجود کنش و واکنش میان ماده و پادماده است، طبق نظریه تا پیش از بیگبنگ «میزان» آنها یکسان بوده(حالا هر معنایی میخواهد داشته باشد)و در نتیجه هیچکدام به معنای قابل درکی وجود نداشتهاند، پس از بیگبنگ بوده که تنها یکی باقی مانده و بر دیگری چیزه شده و به وجود معنا داده .
این از پیش از بیگبنگ.
kourosh_bikhoda نوشته: از طرفی من با مراجعه به یکی از جزواتم یادم افتاد که استیون هاوکینگ هم یک مدلی برای پیدایش پاد ذره پیشنهاد کرده. به این شکل که در نزدیکی سیاهچاله هر جای تهی تقسیم به یک ذره و یک پاد ذره میشه که یکی از این دو لنگه به درون سیاه چاله میفته و دیگری میگریزه. این مدل به تابش هاوکینگ معروفه.
یعنی چه؟ یعنی پادماده همان ماده است که در جهتی مخالف زمان حرکت میکند؟ مگر میتوان نمودار فاینمن را گرفت و با بالعکس کردن تمام فلشها از راست به چپ وضعیت را تغییر داد؟!
kourosh_bikhoda نوشته: با توجه به این موضوعات قضیه پیچیده تر میشه. آیا پس از مهبانگ که ذرات کم کم شکل گرفتند و پاد ذرات هنوز سانش وجود نداشتند؟ اگه اینطور باشه تابش هاوکینگ میتونه مدل خوبی باشه. یا آیا به قول شما پاد ذرات در مهبانگ از بین رفتند و انرژی شدند و ذرات موندند؟ باز هم مدل هاوکینگ سر جای خودشه. ولی موضوع جالب برای من اینه که در اینجا آیا میشه در نظر گرفت که خود تکینگی مهبانگ شامل فضاهای تهی متشکل از ماده و پاد ماده بوده که یکی آزاد شده و دیگری گیر افتاده؟ البته هر پاسخی به این پرسش باز هم منو گیج میکنه و پرسش های بیشتری بوجود میاره.
بله سوالات بسیار جالبی هستند. به گمان پاسخ کنونی سوال اول اینست که مهابنگ یک چگالی انرژی بسیار بزرگ را گرفت و سپس فضا و زمان را گسترش داد به طوری که چگالی انرژی به سردی گرایید و از طریق E=MC2 تبدیل به ماده شد.
Ouroboros نوشته: اینکه بگوییم پیش از بیگبنگ «وجود» نداشته چیزی بجز همانگویی نیست. البته من با آن مخالف نیستم، بیشتر اینست که آنرا نمیفهمم. بیشک باید نوعی از زمان وجود میداشته، درست است که زمان برپایهی تاثیر بر ماده قابل درک است و در صورت عدم وجود ماده تاثیری هم بر آن متصور نیست که بخواهد مبنای زمانی باشد، اما به هر حال چیزی میان «هیچ» و «هست» وجود داشته و این فاصله میان نبودن ماده تا بودن آن میتواند زمان باشد. تصور بکنید که من یک فیلم از یک فضای مطلقا خالی به شما نشان میدهم که در آن هیچ چیز نیست، و از شما میپرسم که آیا فیلم درحال پلی است یا استاپ، بدیهیست که شما نمیتوانید پاسخی بدهید. سپس همان فیلم را نشانتان میدهم اما در حالی که شیئی در آن درحال حرکت است، اکنون شما میتوانید ببینید که در قیاس با ویدیوی سابق در این یکی زمان به یک معنا سپری شده، اگر در این مثال فرض بگیریم که فضای خالی همان هیچ است و شیء در حال حرکت بیگبنگ، چگونه نمیتوان پیش از آنرا تصور کرد؟ چرا فیلم ثابت نمیتواند پیش از آن باشد؟ آیا نمیتوان گفت که پیش از سیزده میلیارد سال قبل هیچ چیز وجود نداشته؟ آنچه مرا به شگفتی انداخته وجود کنش و واکنش میان ماده و پادماده است، طبق نظریه تا پیش از بیگبنگ «میزان» آنها یکسان بوده(حالا هر معنایی میخواهد داشته باشد)و در نتیجه هیچکدام به معنای قابل درکی وجود نداشتهاند، پس از بیگبنگ بوده که تنها یکی باقی مانده و بر دیگری چیزه شده و به وجود معنا داده .
اگر منظورتون اینه که من گفتم قبل از مهبانگ هیچ وجود داشته، خیر من اینو نگفتم و منطقی هم نیست.
Ouroboros نوشته: یعنی چه؟ یعنی پادماده همان ماده است که در جهتی مخالف زمان حرکت میکند؟ مگر میتوان نمودار فاینمن را گرفت و با بالعکس کردن تمام فلشها از راست به چپ وضعیت را تغییر داد؟!
چرا فلش ها رو برعکس کنید؟ من متوجه نشدم.