azad نوشته: دوستان این مطلب رو بخونید و نظرتون رو راجع بهش بفرمایید
آخرین دستاوردهای مهندسی ژنتیک: مگسهایی که بلدند بشمارند | نارنجی
سوالی که برای من پیش اومدا اینه که با وجود اینکه "لامارکیسم" مدت هاست که از نظر علمی رد شده نتایج همچین آزمایش هایی رو چطوری میشه توجیه کرد؟
البته این سایت منبع رو اعلام نکرده متاسفانه
به نظریات لامارک پیوندی ندارد، چند دانشمند آمدهاند شماری مگس سرکه را(که بدلیل کوتاه بودن دورهی زاد و ولد اغلب در این آزمایشها مورد استفاده قرار میگیرد)پروراندهاند که درک ِ بسیار ابتدایی عددی در ایشان وجود دارد. روش آزمایش هم این بوده که در دورههای بیست دقیقهای مگسها در شعاع دو، سه یا چهار تابش نور قرار گرفتهاند و در تابش دوم و چهارم تکانهایی با یک مسواک برقی به محل قرار گیری آنها وارد آمده. پس از مدتی استراحت، تکرار مجدد عمل نشان میداد که هیچکدام قادر به برقرار کردن ارتباط میان شمارهها و تکانها نبودند. چهل نسل بعدتر اما، بخشی از جمعیت نوادگان مگسهای اول، پس از تکرار مداوم آزمایش در هر نسل، میتوانستند میان تکانها و تابشها ارتباط برقرار بکنند. حال مانده تا بفهمند چه دگرگونی در ساختار عصبی/خزانهی ژنی باعث بوجود آمدن تغییر شده. چیزی که هدف گرفته شده برسی دلیل و چگونگی بهرهمندی از توانایی درک عددی از جهان در موجودات زنده است. هرچند نتایج این تحقیق هنوز منتشر نشده، و احتمال چرند بودن آن زیاد است زیرا اخباری که منتشر شده شرح نمیدهد دقیقا چطور به تداعی معنی پرداختهاند، یعنی چطور به حذف مگسهایی که توانایی برقرار کردن ارتباط میان تکانها و تابشها را نداشتهاند اقدام ورزیدهاند و تراکم جمعیت در هر نسل چگونه بوده و ...
یکچیزی شبیه به شماردن هم کوکوها هنگام نابود کردن تخمها میزبان و جایگزینی تخمهای خود انجام میدهند.جالب است چطور اینکار را انجام میدهند،و امیر کلا رابطه مفاهیم انتزاعی و حیوانات چگونه است؟
Russell نوشته: یکچیزی شبیه به شماردن هم کوکوها هنگام نابود کردن تخمها میزبان و جایگزینی تخمهای خود انجام میدهند.جالب است چطور اینکار را انجام میدهند،
سمندر، ماهی و زنبور هم انواع ابتدایی از درک عددی دارند:
سمندرها میتوانند بشمرند
آیا ماهی میشمرد؟
درک عددی در زنبور عسل
Russell نوشته: امیر کلا رابطه مفاهیم انتزاعی و حیوانات چگونه است؟
خیلی کمتر از انسان، وانگهی به نحو شگفتانگیزی خوب. شامپانزه و دلفین میتوانند مفهوم «صفر» را درک بکنند، و به تازگی کشف شده که نژادهای باهوشتر سگها(مثل بوردر کالی)میتوانند چیزها را دستهبندی و طبقهبندی بکنند.
این مقالهی خوبی به نظر میرسد.
اینکه مگس ها یا سگ ها یا سایر حیوانات توانایی شمردن دارن چیز عجیبی نیست چیزی که در این آزمایش عجیبه اینه که توانایی که مگس ها در دوران زندگیشون به دست آوردن به نسل بعدی منتقل شده و این همون نظریه ی لامارکیسم هست که مدت هاست منسوخ شده , به عبارتی در این آزمایش "صفات اکتسابی , ارثی شدند"!!!!!
azad نوشته: اینکه مگس ها یا سگ ها یا سایر حیوانات توانایی شمردن دارن چیز عجیبی نیست چیزی که در این آزمایش عجیبه اینه که توانایی که مگس ها در دوران زندگیشون به دست آوردن به نسل بعدی منتقل شده و این همون نظریه ی لامارکیسم هست که مدت هاست منسوخ شده , به عبارتی در این آزمایش "صفات اکتسابی , ارثی شدند"!!!!!
نه ژن آن وجود داشته، این آزمایش باعث شده جمعیت کسانی که حامل آن بودهاند بیشتر بشود.
این اتفاق در چهل نسل حذف آنهایی که توانایی یادگیری شمردن نداشتند افتاده نه در طول حیات یک نسل.
بله حتما در اثر این آزمایش جمعیت مگسهایی که ژن شمردن را داشته اند بیشتر شده اما اصل سوال هنوز باقیه:
چرا مگس های جدید بدون اینکه قبلا هیچ چراغی رو دیده باشند میدونستن که بعد از چشمک زدن چراغ محفظه تکون میخره؟!
مثل این میمونه که پدر یه بچه یه بیت شعر رو حفظ کنه و بعد بچه اش وقتی که متولد میشه اون شعر رو توی حافظه اش داشته باشه!
azad نوشته: بله حتما در اثر این آزمایش جمعیت مگسهایی که ژن شمردن را داشته اند بیشتر شده اما اصل سوال هنوز باقیه:
چرا مگس های جدید بدون اینکه قبلا هیچ چراغی رو دیده باشند میدونستن که بعد از چشمک زدن چراغ محفظه تکون میخره؟!
مثل این میمونه که پدر یه بچه یه بیت شعر رو حفظ کنه و بعد بچه اش وقتی که متولد میشه اون شعر رو توی حافظه اش داشته باشه!
نه همچو اتفاقی رخ نداده مگس سرکه به کلی از تکانها بیزار است و آن تکانها در هر آزمایش یکبار تکرار میشده. میخواستند ببینند که آیا این مگسها میدانند در کدام مقطع باید عکسالعمل عادی در برابر تکان را نشان بدهند یا خیر.. بخشی که تغییر کرده توانایی برقرار کردن ارتباط میان تعداد دفعات نورهای تابیده شده و تکانها بوده، اگرنه همراهی تکان و نور هر بار در آزمایشها تکرار میشده!
من خیلی وقت پیش یک مقاله در همین مجله nature دیدم درباره چند موضوع که معما مانده اند در علم یکی از اونها چگونگی جنسی شدن تولید مثل بود،این هم موضوع جذابیست برای دانستن.
چطور؟ چندین تز و تئوری برای این مسئله هست که، راسل جان؟
Ouroboros نوشته: چطور؟ چندین تز و تئوری برای این مسئله هست که، راسل جان؟
نمیدونم روی چه حساب بود برای همین پرسیدم،البته تئوری که برای مابقی سوالات هم وجود داشت ولی انتخاب نویسنده بوده که لابد کافی و قوی نیست به حد لازم.
بگمانم یکی از گامهای بزرگ در فرشگت یکی همین جنسی شدن بوده یکی هم ایجاد سلولهای پیچیده از ساده بوده که در مورد آخری آنطور که یدم هست تئوری انقلابی و خوبی هست،حالا اینها رو گفتم که امیر گرامی توضیحات بیشتر رو بده