02-17-2013, 04:33 PM
viviyan نوشته: انتظار داشتن
بَـیـوسـیدن = Bayusidan
ڃشمـداشـتن
نقل قول:بیوسیدن . [ ب َ دَ ] (مص ) (از: بیوس + َیدن مصدری ) امید داشتن . (برهان ) (ناظم الاطباء). انتظار بردن . انتظار. چشم داشتن . چشمداشت . توقع. ترصد. امید داشتن . أمل . تأمیل . (یادداشت مؤلف ). تأمیل . (مجمل اللغة) :
که بیوسد ز زهر طعم شکر
نکند میل بی هنر به هنر ۞ .
بَیوسیدن = To expect
بَیوس = expect, expectation
بَیوسِش = expectation
بیوسان = expectantly
بَیوس = expect, expectation
بَیوسِش = expectation
بیوسان = expectantly
من از شما کاربرد این کارواژه را در آینده میبَـیـوسَم ≈ I expect you to use this verb in the future
ایرانبانو بیوسان از من خواست که ڃرایی بازنامیِ جُستار را روشن کنم ≈ Iranbanoo expectantly asked me to clarify the topic's renaming reason
Bibak نوشته: دوستان واژه های خوبی پیشنهاد دادند. در مورد "ولی" من جایی خونده بودم که فارسیه و "اما" عربیه! البته مال خیلی وقت پیشه شاید اشتباه کنم.
آری, «ولی» از "بیگ" میاید و پارسیکه, "اما" تازیست.
.Unexpected places give you unexpected returns