نامنویسی انجمن درست شده و اکنون دوباره کار میکند! 🥳 کاربرانی که پیشتر نامنویسی کرده بودند نیز دسترسی‌اشان باز شده است 🌺

رتبه موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

پراکنده‌نویسی
#61

مشکل آن اینست که طبق معمول زیادی خوش‌باورانه است. میل را نه می‌توان ارضاء کرد و نه می‌توان نابود کرد، و نه حتی می‌توان به طرزی معنادار آنرا تحت کنترل درآورد، میل را تنها می‌توان از صورتی به صورت دیگری بدل کرد. قدمای ما به این می‌گفتند «نفس سرکش» و «طمع سیری‌ناپذیر»... روانکاوی کاشف رانه‌ای در انسان بود که تحریک میل تا سرحد بدل شدن آن به درد را «ژویی‌سانس» نام‌گذاری کرد.

مسأله حداکثری کردن تذلذ نیست، مسأله حداقلی کردن ژویی‌سانس است، مسأله پُر کردن لیوان نیست، جلوگیری از لبریز شدن آنست. و برای این منظور ما دو راه داریم: رها کردن تمام افسارهای پابند ِ میل و آزادی مطلق آن(=خودویرانگری)، هزار بند جدید و «انتزاعی» و غیرضروری به پای آن بستن و نبش قبر خدا و پرهیزگاری مطلق(«دگرویرانگری»؟). اولی از طریق حرکت مداوم ابژه‌ی میل(دادن حق انتخاب به آن برای ارضاء نشدن)آنرا زنده نگه می‌دارد و دومی از طریق سلب اجازه‌ی تکان خوردن از میل ابژه‌ی واحد آن را «مقدس» و تا قدری دست‌نیافتنی می‌کند که شما تلاش برای بدست آوردن آنرا رها نمی‌کنید، اما در عین حال هرگز هم حقیقتا به آن نمی‌رسید.

زنده باد زندگی!
پاسخ
#62

اگر خانواده، کشور و کیستی خودتان را «تحمیلی» می‌بینید و از این بابت در عذاب هستید، خبر بد برای شما اینست که نه تحمیل کذایی، که چیز دیگری باعث بیزاری و پیرو آن فلاکت شماست. زیباترین، گرامی‌ترین، ارزشمندترین و برجسته‌ترین داشته‌های ما در این عالم به ما تحمیل شده‌اند، اینکه از آنها بیزارید نه بدلیل ذات تحمیل‌شده‌ی آنها که بدلیل کیفیت و کمیت نامطلوبشان است.

زنده باد زندگی!
پاسخ
#63

ما به ندرت چیزهایی را تحسین می‌کنیم و گرامی می‌داریم که شخص در آنها نقشی داشته یا حتی شایستگی و لیاقت آنرا دارد: زیبایی، هوش، استعداد...

زنده باد زندگی!
پاسخ
#64

کسی که خردورزی، آزادی، ثروت، علم‌اندوزی و... را «هدف» می‌گیرد وقتی به آنها رسید نمی‌داند که با ایشان چه بکند. مثلا شخص لیبرال اگر به ازادی رسید می‌خواهد با آن چه بکند؟!

زنده باد زندگی!
پاسخ
#65

احساس بی‌چارگی به معنای تحت‌الفظی کلمه می‌کنید نه بدلیل «کمبود آگاهی» که بدلیل نبود مقصود عینی در زندگی روزمره‌تان، نبود دیگری بزرگی که پدروار به شما راه اندیشیدن و عمل کردن را فرمان بدهد و شما فرزندوار از او پیروی بکنید. احساس کرختی و درخودماندگی و «تحمیل مطلق»ی که در جهان یافته‌اید نه خاصیت ذاتی اشیاء که نظم کنونی ِ آنهاست، و نتیجه‌ی مستقیم تلاش برای یافتن زنجیره‌ی استدلالی پنهان در پس هر نوعی از موجودیت، که عارضه‌ی بیماری مدرنیته است. خردگرایی نه درمان بیماری شما، که خود بیماری‌ست!

زنده باد زندگی!
پاسخ
#66

نادانی، فرمان‌برداری، سکوت، محدودیت، تسلیم، احترام و سلسله‌مراتب قادر هستند شرارت انسانی را تضعیف و نیک‌سرشتی انسانی را تقویت بکنند، دانایی، فردیت، به سخن درآوردن اندیشه، آزادی، سرپیچی، گفتمان و برابری به همین کویر بی‌آب و علف اجتماعی و توده‌ی بی‌حالت انسانی وارفته و واداده منتهی می‌شوند. سوژه‌ی از هم گسسته‌ی آواره در پی ذره‌ای احساس یقین و تعلق با یک فردیت بادشده‌ی کاذب که هیچ نمود عینی برای آن متصور نیست، این است دستاورد غایی خردگرایی!

من نمی‌گویم راه شما به برون‌رفت از بندگی نمی‌انجامد، می‌گویم بندگی تنها راه پیموده و آزموده‌ی سعادت است، و برون‌رفت از بندگی برای چیزی مقدس همچون خدا ما را به بردگی برای چیزهای دم‌دستی و پیش‌پا افتاده انداخت. ما ایده‌ی خدا را پائین کشیدیم و بتی به مراتب از آن پست‌تر را جایگزین آن کردیم.

زنده باد زندگی!
پاسخ
#67

این استدلال هدانیستی که سرکوب مایه‌ی افراط است امروز بی‌نهایت درست به نظر می‌رسد، ولی نه آنچنان که هدانیست دلش می‌خواست. سرکوب مایه‌ی پیدایش میل است، سرکوب زیادی مایه‌ی افراط در آن، عدم سرکوب و «آزادی» اما باعث محو شدن اشتیاق می‌شود.

وقتی نُرم ِ اجتماعی اینست که «لذت ببر»، لذت بردن غیرممکن می‌شود.

زنده باد زندگی!
پاسخ
#68

«به این چیز دست نزن»،
تاکنون جمله‌ای از این زورمندتر برای تشویق سوژه به دست زدن به آن چیز آفریده نشده!

زنده باد زندگی!
پاسخ
#69

برخلاف تصور ایوان کارامازوف، امروز چنان به نظر می‌رسد که گویا در نبود خدا، هیچ چیز مجاز نیست!

زنده باد زندگی!
پاسخ
#70

اینهمه درپی رسیدن به «فردیت مستقل» زمین خوردیم، یک فرصت دوباره هم به «پیروی کورکورانه» بدهیم!

زنده باد زندگی!
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 12 مهمان