09-09-2015, 11:39 PM
سارا نوشته: چرا برای من تعریف سرماخوردگی همانا سرفه می باشد !! این چند صباح باقی مانده از عمرم در این فروم را دوست دارم دیگر مثل خودتان باشم مثل خودتان بحث کنم چون واقعا ......
پس کسیکه سرفه میکند و گلودرد گرفته, ولی سرما نخورده کیست؟!
یا کسیکه سرفه میکند چون فلفل توی گلوش پریده چیست, سرما خورده؟
سارا نوشته: مغالطه + سفسطه
کار ِ همیشه ی شما!!
دربارهیِ ژرمنستان و دیگرها بیشوخی گفتم, ولی اگر شما هم جدی گفتید که لاجکیستان نادرست
است چون یک واژهیِ بیگانه به -ستان چسبیده, خب فلسفهیِ زبان را از بیخ و بن نگرفتهاید و
تازه یکی باید همین را برگردد به خود شما بگوید که نمونهوار "تحلیلگر" را ساختهاید.
سارا نوشته: بسیار هم عالی است :))) نیچه یا همون نیچه ی شماها راست گفته که هرچه که بیشتر اوج بگیری در نظر مردمی که پرواز را نمی فهمند حقیرتری!!!
همین است دیگر, به یک سخنی دست میآوزید و از آن بالا میروید و احساس کنترل بیهوده میکنید.
کسیکه اکس زده هم اوج میگیرد و دیگران در چشم او خوار میشوند,
کسیکه روانگسیختگی (شیزوفرنی) دارد هم خودش را خدا میبیند!
اینجا سنجه برای اینکه ببینیم کسی براستی اوج گرفته یا نه در عالم هپروت
فرورفته چیست؟ اینکه خوش خوشانش میشود و درویش سرخوش است؟
.Unexpected places give you unexpected returns