03-19-2014, 03:37 PM
Mehrbod نوشته: از دید روانشناسیک خوبه, ب.ن. یک چیزی ما داریم به نام درد وازنش (rejection pain) که فرگشتوار روشن شده چرا این اندازه دردناکه (در گروهها و تیرههایِالبته این هم که میگی به نظر من تاثیر قابل توجهی داره ولی من در عین حال از این فرایند درخواست نکردن "لذت" هم میبرم:))
کوچک اگر یک پیشنهاد دوستیای داده میشد و وازدگی رخمیداد, همهیِ تیره این را درمیافتند و گرایندیِ جفتگیری/همسری بیاندازه کاسته و ...
اینکه بتوانیم اینها را زیر کنترل بگیریم خود اش بخشی از بازیه و گیرا, هر چند انگار امیر این را هم سرانجام فرونپیچیده بود و نوشته بود هنوز دردناکه.
همـ... خوشیِ کم, هراس از بیماریها, همچنین پتنسیال خوبی هم برای دلباختگی دارم که ناجور دردسرآفرینه.
ها ها،پس تو هم یهو عاشق دلخسته میشی:)))من هم این پتانسیل رو دارم البته به شدت تحت کنترلم هست(و به همین خاطر زیاد بهم آسیب نمیزنه) و حتی قبل این وضعیت روانی جدیدم باز هم ناپایداری احساسی زیادی داشتم،یعنی یه مدت زیاد میشه و باز کم میشه،البته سیسنوسی نیست به فاکتورهای دیگه ای ربط داره
To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
Tacitus-