01-19-2014, 11:43 PM
Mehrbod نوشته: خوشی و درد بتنهایی برای من بیارزش هستند و هر دو تنها یک نِشال[٣]. یکی میگوید چه خوب است, یکی میگوید چه بد, ولی در این میان من و شما پیوستهمگر بیتابیهای ما برای یافتنِ پاسخها به پرسشهایمان خود از بزرگترین لذتها نیست؟
داریم از خود امان میپرسیم "چرا یک چیزی باید خوب یا یک چیزی بد باید باشد". این میتواند یک "لغزش" در فرگشت[٢] ما هومنان[٤] بوده باشد که کنجکاوی
امان برای نمونه در چیزیکه بی پاسخ است — زیرا پرسش invalid بوده و جهان آماجی[٥] ندارد که بخواهد چرایی داشته باشد — دارد همچنان
بیخود کنجمیکاود, ولی خب میتواند هم نباشد و شاید پشت هستیِ ما یک انگیزه و آماج[٥] پنهانی هم بود که ما توانستیم یکروزی, سرانجام دربیاوریم.
دیگر اینکه رابطهی خوشی و درد و درستی و نادرستی، رابطهای یک طرفه نیست، چنانکه گرچه آنچه خوشی میدهد خوب مینماید و آنچه درد است بد، اما بسیار پیش میآید که درستی خوشی میزاید و نادرستی درد.
کسشر هم تعاونی؟!