04-15-2013, 09:01 PM
Russell نوشته: من از بچهها کلا چندان بدم نمیاید و رابطهام با آنها خوب است،ولی پدری اصلا برایم جذابیت ندارد بگمانم تماما مسئولیت باشد.من با بچهها هم رابطه ی خوبی ندارم و بیش از 10 دقیقه نمیتوانم تحملشان کنم.معمولا آنها هم از من بیزار هستند و بیش از همان ده دقیقه نمیتوانند مرا تحمل کنند (خوشبختانه).اما من خواهری دارم که او را تقریبا خودم بزرگ کردم (یعنی همهی کارهایی که مادرش میبایست میکرد من از چند ماهگیاش میکردم)چنانکه برایم به مانند فرزندم میماند.اما پدر شدن را به هیچ رو نمیپسندم از آن جهت که هیچ نمیدانم باید او را چگونه بار آورم، به او چه بگویم و اساسا این موضوع که ناخواسته به این دنیا بیاورمش هنوز که هنوز است برایم ناجور است.مگر من از بودن در این جهان خرسندم که کس دیگری را هم به این وضع دچار کنم؟ البته شاید این هم دلیل اصلی نباشد و دلیل اصلی این باشد که همهاش مسئولیت است و هیچ چیز نسیب آدم نمیشود.
کسشر هم تعاونی؟!