Nikzad Mehrazmanesh نوشته: گیاهخواران می گویند پرورش دام یکی از منابع اصلی گرمایش زمین است
اگر هم بپذیریم که گرمایش زمین واقعیست، کشاورزی صنعتی هم آسیبهای زیستمحیطی خود را دارد که هیچ کمتر از آثار منفی دامپروری نیستند، از شوری آب استفاده شده برای آبیاری در کشورهایی مثل ایران گرفته تا فرسایش خاک زمین، از نابودی جنلگلها و تبدیل آنها به زمین کشاورزی گرفته تا متانی که کشت برنج آزاد میکند و انواع مواد شیمیایی موجود در کودها که ترکیب طبیعی این مواد در زمین را برهم میزنند و ...
Nikzad Mehrazmanesh نوشته: از جنبه اخلاقی که نه ولی از جنبه تاثیری که بر زندگی انسان می گذارد مهم است مساله انقراض گونه ها . از بین رفتن سنجاب های زاگرس در اثر شکار در خشکسالی ایران نقش دارد.
دوست ما Nilftrondheim خواستند از روشی غیر از انسانمداری اثبات بکنند که انقراض گونههای جانوری برای طبیعت یا زیستبوم بد است و پاسخ من خطاب به ایشان بود، چنانکه نشان دادم امروز نه در آستانهی «آخرالزمان» هستیم انقراض گونهها یکی از پائینترین سطوح خود را تجربه میکند - برخلاف هشدارهای آلارمیستی نشریات زرد که روزی نمیدانم پنجاه میلیارد گونه پرنده منقرض میشوند -، و اینکه اصلا اگر نصف گونههای زیستی زمین هم منقرض بشوند اولین بار نخواهد بود و اهمیتی ندارد. من از این قبیل استدلالها قبلا شنیده بودم و میدانستم که به دلیل ضعف شدید بلافاصله رها میشوند و ما دوباره باز میگردیم به همین استدلالهای به قولی «آنتروپوسنتریک» که نمونهاش را شما اکنون مطرح کردهاید.
دربارهی سنجاب و شکار و ... من هیچ اطلاعی از آنچه که میگویید ندارم اما همینطور ندانسته ۹۹.۹۹٪ احتمال میدهم که این ادعا در یک تحقیق یا مطالعهی peer review شده به اثبات نرسیده و حداکثر یک تئوری شخصی با شواهد بسیار اندک یا ناموجود است(فلان سنجابی در فلان جا مشغول فلان کار مشاهده شده و به فلان چیز مربوط شده که به فلان چیز وصل میشود به فلان چیز اثر میگذارد و …)!
دلیل این اطمینان من از غیرعلمی بودن این فرضیه آنست که تمامی مدلهای آب و هوا – و زیستبوم تا اندازهای کمتر – بر اساس دادههای موجود تعریف میشوند و این دادهها هرگز آنقدر کامل نیستند که توانایی وصل کردن علیتی پدیدهها به یکدیگر را داشته باشند و دست بالا میتوانند از ارتباط صحبت بکنند، و همانطورکه ما میدانیم Correlation doesn't mean causation، مگر آنکه شواهد آنقدر باشند که رابطهی علیتی را نیز اثبات بکنند. چنین شواهدی وجود ندارد، و اگر شما به م
نابع تردیدگران به گرمایش زمین رجوع بکنید (که برخلاف تصور عمومی هیچ هم «دیوانه» و «تحت استخدام ابرشکرتهای چند ملیتی» نیستند) میبینید که هیچکس چرایی گرمایش زمین را نمیداند.
سندیت این قبیل ادعاها آنچنان اندک است که در بسیاری موارد حتی یک ارتباط ساده را هم نمیتوان از دل آنها بیرون کشید و از زیر پنج دقیقه تفکر انتقادی جان سالم به در نمیبرند. این قبیل مواضع بیشتر استوار هستند به احساس گناه شما، احساس گناه بابت نرمال بودن، احساس گناه بابت غذایی که میخورید، احساس گناه بابت مرد بودن، احساس گناه بابت باهوش و ثروتمند و زیبا و قدبلند و … بودن. شما اگر یک لحظه احساس گناه نکنید و مقاومت نشان بدهید و پرسشگری بکنید، میبینید که سوی مقابل بجز اتهام و انگ و دشنام و شوکه شدن از اینهمه خباثت هیچ استدلال قانعکنندهای برای ارائه ندارد. این است که ما باید با میزان مشخصی از بدبینی به این قبیل مباحث بنگریم، اینهمه بحث از حقوق همجنسگرایان و حیوانات و زنان و اقلیتها و دگرباشان و … کلکیست برای آنکه شما دفاع از حقوق و زندگی خودتان را فراموش بکنید و آنچه دارید را برای دزدان بیمراقب رها بکنید. پیشنهاد من این است که به جای برخورد با این قبیل مسائل از طریق مسئولیتپذیری اخلاقی از راه بررسی آگاهانه وارد بشویم، تا هم راه بر سوء استفادههای احتمالی از این عواطف اخلاقی را بسته باشیم، و هم بتوانیم برای «مشکل» چنانکه به راستی هست چارهای بیاندیشیم. هیچکس منکر بهتر بودن هوای پاک، حفظ طبیعت برای اثر زیباییشناسی آن بر ما و نگهداری از محیط زیستمان برای نسلهای بعدی نیست، مراسم زنجیرزنی عمومی برای فلان شیری که در آفریقا شکار شده اما گواه مشکلی بسیار ریشهدار و سازمانیافته در جامعه است که نیازمند نگاهی دقیق است.
Nikzad Mehrazmanesh نوشته: نفرت از هم نوع از این دیدگاه معنی دارد یعنی بیان خواست مجازات شکارچی غیر قانونی سنجاب زاگرس
نوعدوستی، عشق، محبت و ... به طور کلی عواطف انسانی فرافکن هستند، شما تا پدر خودتان را دوست نداشته باشید نمیتوانید عاشق پدر کس دیگری باشید، تا به خودتان احترام نگذارید احترام شما برای دیگران بیمعنی و از سر ضعف و بیارزش است، تا به خانوادهی خودتان احترام نگذارید هرگونه صحبت از «احترام به نهاد خانواده» ریا و کذب است... این است که من به تمام این قبیل «نوعدوستی»های چپ به شدت بدبینم و آنها را چیزی بجز یک نمایش عمومی و پیشنیاز برای دریافت کارت عضویت در کلاب آنها نمیبینم. علاوه بر این نفرت یک احساس بسیار شخصیست و شما اگر از همنوع خود «نفرت» داشته باشید مشکل از جای دیگریست و اکنون دارد سر شکار سنجاب فرصتی برای بیان موجه خود پیدا میکند.