Theodor Herzl نوشته: شما یا انگلیسی حالیت نیست یا ما رو سر کار گذاشتی! در یهودیت ارتدکس تلمود اندازه تورات مقدس و صاحب قدرت هست ، آیا در اسلام مثلا اصول کافی با قران برابر هست؟ خیر! Oral Law از زمان کوه سینا در دین یهودیت وجود داشته که در یک زمانی تصمیم گرفته میشه اینها نوشته بشه که اون زمان نگارش تلمود هست.
نمی خواستم پاسخ شما را بدهم زیرا ادبیاتتان به میزان دانشتان است و برای بنده جالب نیست
قضیه تلمود همانطور که بیان شد قوانین فقهی و البته چند داشتان و ماجرا و غیره در خود دراد
یعنی دقیقا شما در اسلام که تاویل قران و احادیث سنتپیامبر و بقیه اصحاب و اصول فقه را که جمع کنید و میشود تلمود یهود
همینطور که در این کتب تقدسی برای شخص دیندار وجود ندارد و انها را کلام خدا نمی داند در تلمود نیز اینگونه است
یعنی متعصبترین فرقه یهود که همان ربانیان در قرن نخست و دوم میلادی بروی تلمود بودند نیز نمی گفتند این قوانین گفته های خداست
بلکه بیان میکردند اینها را کاهنان نوشتند و البته قوانینی است که برای حفظ شزیعت یهود باید به ان پایبند بود
ان چیزی که شما می گوید توضیح شریعت و تورات است
یعنی دقیقا همانند قران که ما تفسیر داریم انها احکام تورات را تفسیر می کردند در تلمود و البته احکام جدیدی نیز اریه میدادند تلمود(بابلی) گویا تا قرن 4 میلادی نیز حتی ویرایش میشده.
و البته در تورات نیز که کتاب مقدس یهودیان هست هیچ ادعای بر اینکه اینها گفته های خداست نیست
اینها را حتی خود متعصبین یهود اینگونه می گفتند که این پیامبران برگزیده یهوه هستند و البته برخی از انها با توجه به تورات با یهوه ملاقاتهایی داشته اند
ما در تاریخ یهود میدانیم که در برههای کلا رجوع به تلمود در برخی از فرق نه تنها تاکید نشده بلکه کاری ناشایست گفته می شود و باز می گردند به تورات و بیان می کنند تنها تورات است که باید خوانده و عمل شود و تفسیر شریعتی که در تلمود امده کاری ناپسند است و تلمود را نکوهش می کنند
ولی تورات را که شما بخوانید می بینید از ابتدا شروع کرده بر توضیح فرق سامی و قضیه لوت و ابراهیم و دیگران
و البته هیچ کاهنی از یهود مدعی نبود که اینها را مستقیا و کلمه به کلمه خدا به پیامبران یهود ابلاغ کرده و انها تناه بیان میدارند خدا گفته
تورات شامل نصایح پیامبران بر امت و داستانها و پیش بینی ها و نهی از منکرات است و پیامبران ان وظیفه خود را تغییر میدانند و البته بجز یکی که اشکارا می گوید نه من از طرف یهوه هستم بقیه خود را برگزیده می نامند
البته در عهد جدید نیز همچین ادعایی کسی نکرد(در مسیحیت)
و این قضیه که در مورد تلمود و یهود اتفاق افتاد در مسیحیت در قرن 14 میلادی نیز صورت گرفت چنانکه لوتر می گوید انجیل باید بدست مردم رسیده و انها بخوانند نه اینکه روحانیون انها را برای مردم تفسیر کنند
اما
تنها کسی که بیان داشت که گفته های من گفته های خداست در قران پیامبر اسلام بود
وی مبانی وجود رابطه ای مستقیم از طریق وحی را بیان می دارد و مشخصا اشاره می کند.این کلمات کلامات ایزد است که برزبان من جاری میشود بدون کم و کاست.
البته در اسلام نیز ما در اینگونه مبانی در همان ابتدا در فقه می توانیم از ابن عباس سخن گوییم و البته کسانی که کار نوشتن حدیث را در شامات و یمن میکردند و البته سنت نویسان و البته مفسرین
چنانکه در اسلام نیز انن اتفاق بالا یعنی بازگشت به کتاب مقدس و خارج شدن از فقه و تفسیر و تاویل نیز داشته ایم
این عمل در اسلام بارها اتفاق افتاده که البته اخرین ان شخصی بود به نام احمد کسروی که پاکدینی را بنیان نهاد و حدیث و تفسیر و تاویل را باطل میدانست و رجوع به خود قران را توصیه میکرد
تنها تفاوت در یهود و اسلام و مسیح این سه دین سامی در موردی که بیان شد این است که تلمود نسبت به تفاسیر انجیل و تفاسیر و احادیث اسلام جایگاه بالاتری در نزد یهود داشت به گونه ای که در زمانهای رجوع به تلامود در نزد عوام بیش از تورات بود
البته در امروز نیز این قضیه را مشاهده می کنیم در نزد شیعیان ایران چنانکه احادیث و تفاسیر و تاویل از ایات قرن خواندنش برتری بر خود کتاب قران دارد
و این کار را با توجه به حکومت دینی روز به روز نشر می دهند زیرا دکانداران دین مردم را بی خرد میپندارند که باید برای انها تعالیم دینی را توضیح و تقسیر کنند و بسویی پیش می رود که کم کم خواندن قران در نزذ عوام برای بهره بردن به چیزی نزدیک به صفر رسیده و در دست شیعیان توضیح المسایل و تفسیر و حدیث بیشتر دیده می شود
این قضیه همواره بوده دوست عزیز