03-21-2014, 03:06 PM
[MENTION=14]Mehrbod[/MENTION]
درود گرامی ؛ به نگر من واژه هایی همچون پاکزاد یا نیکزاد بیشتر صبغه (رنگ) و بوی دینی دارند تا فلسفی از این رو همان به چم : کسی که "پاک زاده" می شود خواهد بود نه کسی که "ذات ِنیکی" دارد؛ بدین گونه در نگاه مذاهب کسی که از نطفهای نامشروع(خلاف شرع ادیان) منعقد نشده باشد میشود پاکزاد یعنی بر اساس موازین مذهبی زاده شده است و پاک است. وجهه ای دیگر از آن که پنهانی تر و عمیق تر است میشود "نیک ذات" در اینجا به وارونِ ادیان، فلاسفه ی اخلاق که به هیچ یک از ادیان باور ندارند و به نوعی خداناباور هستند باید این نگاه را داشته باشند که چون نطفهی مشروع و نامشروع اساساً نداریم و یا حداقل در بحث از آن استفاده نمیکنیم پس این ذات است که مهم است نه زاده شدن کسی به صرف بیرون آمدن از شکم یک زن مؤمن) و کمی جلوتر هم این بحث بر سر اینکه چه کسی "نیک ذات" و چه کسی "بد ذات" است پیش می آید (فارغ از اینکه با نام خدا نطفه منعقد شدهاست/نشدهاست) ب.ن هیتلر، هایزنبرگ، هیچنز، محمد، باخ ، کوری و .. . همه را در کنار هم فارغ از این نگاه که از شکم یک زن مؤمن بیرون آمدهاند/نیامده اند یا اینکه مذهبی بودهاند/نبودهاند مینهند. در اصل فلاسفه چیزی به اسم "نیکزاد" نباید برایشان مهم باشد شاید هم بهتر باشد به وارون ادیان اگر دانستند که باخ نیک ذات بود پس حکم به نیک زاد بودن او هم بدهند.
درباره دوقلوها هم قطعاً همزاد درست است اما هم ذات خیر؛ چرا که بی شک هیچ دو نفری یک نفر نیست، دوقلو ها هم دو ذات ِگوناگون دارند[چون احساسات و هوش و خرد یکسانی ندارند] هرچندکه در نگاه دانش زیست شناسی دوقلوی همسان باشند.
درود گرامی ؛ به نگر من واژه هایی همچون پاکزاد یا نیکزاد بیشتر صبغه (رنگ) و بوی دینی دارند تا فلسفی از این رو همان به چم : کسی که "پاک زاده" می شود خواهد بود نه کسی که "ذات ِنیکی" دارد؛ بدین گونه در نگاه مذاهب کسی که از نطفهای نامشروع(خلاف شرع ادیان) منعقد نشده باشد میشود پاکزاد یعنی بر اساس موازین مذهبی زاده شده است و پاک است. وجهه ای دیگر از آن که پنهانی تر و عمیق تر است میشود "نیک ذات" در اینجا به وارونِ ادیان، فلاسفه ی اخلاق که به هیچ یک از ادیان باور ندارند و به نوعی خداناباور هستند باید این نگاه را داشته باشند که چون نطفهی مشروع و نامشروع اساساً نداریم و یا حداقل در بحث از آن استفاده نمیکنیم پس این ذات است که مهم است نه زاده شدن کسی به صرف بیرون آمدن از شکم یک زن مؤمن) و کمی جلوتر هم این بحث بر سر اینکه چه کسی "نیک ذات" و چه کسی "بد ذات" است پیش می آید (فارغ از اینکه با نام خدا نطفه منعقد شدهاست/نشدهاست) ب.ن هیتلر، هایزنبرگ، هیچنز، محمد، باخ ، کوری و .. . همه را در کنار هم فارغ از این نگاه که از شکم یک زن مؤمن بیرون آمدهاند/نیامده اند یا اینکه مذهبی بودهاند/نبودهاند مینهند. در اصل فلاسفه چیزی به اسم "نیکزاد" نباید برایشان مهم باشد شاید هم بهتر باشد به وارون ادیان اگر دانستند که باخ نیک ذات بود پس حکم به نیک زاد بودن او هم بدهند.
درباره دوقلوها هم قطعاً همزاد درست است اما هم ذات خیر؛ چرا که بی شک هیچ دو نفری یک نفر نیست، دوقلو ها هم دو ذات ِگوناگون دارند[چون احساسات و هوش و خرد یکسانی ندارند] هرچندکه در نگاه دانش زیست شناسی دوقلوی همسان باشند.