11-01-2010, 05:09 PM
atila نوشته: با سلام
در زبان عربی لهجه های مختلفی وجود داره از قبیل عراقی ، مصری، لیبی،عبری، اسپانیولی، لیبی، اردنی،خلیجی، خوزستانی و........ که لهجه چهاردم اون فارسیه و از همه لهجه های دیگه عربیش کمتره (60% عربی)
زبان فارسی یک زبان سبک و آسان میباشد که ضعفهای زیادی دارد ولی چون یک زبان روان و جذابیه همیشه ضعفاش پنهان موندن
در اینجا به بعضی از این ضعفها و ایرادها اشاره میکنم:
1-یکی از بزرگترین ضعفهای زبان فارسی نداشتن مونث و مذکر می باشد (تو ،شما ، اینها و.......) معلوم نیست شخصیت مونثه یا مذکر
2-ضعف دیگر فارسی اسم یکسان کلماته مثلا شیر ! (معلوم نیست حیوانه یا شیر اب یا شیر خوردنی)
در حالی که در لهجه های دیگر عربی فقط حیوان شیر چندین اسم داره (اسد، سبع، ابوخمیس و....)
3- کلمات فارسی معمولا یک معنی میدهند و نمیتونیم یک کلمه به کار ببریم که چند معنی رو در هم خلاصه کنه ،واضحتر بگم تفسیر کلمات فارسی خیلی راحت و آسانه (اگه یک زبان دیگر بلد باشین میدونید چی میگم)
4- متاسفانه مشکل دیگر زبان فارسی در آهنگ و موسیقیه که بیشتر از دو سبک نمیشه بیشتر پیش بریم
5- یکی از مهمترین ضعف های فارسی به کار نبردن لحن بعضی از حروفه که به کل معنی کلمه رو تغییر میده
مثلآ حرفهای (س-ص-ث) همگی با لحن سین خونده میشن
(ز-ذ-ظ-ض) فقط با لحن ز خونده میشن
(ت-ط) ت خونده میشن
(ح-ه) ه خونده میشن
یعنی در واقع حروف(ص-ث-ذ-ظ-ض-ط-ح) در زبان فارسی اضافه هستن چون هیچ کاربردی ندارن و فقط نوشته میشن در هیچ زبان دیگری اینطور نیست و همه کلمات صدا و لحن خاصی دارند
مثلآ معنی اسم میثم در فارسی به معنی سم اسب می باشد
و در عربی به معنی آب جاری ( می :آب و ثم :جاری ) می باشد
---------- ارسال جدید اضافه شده در 12:28 pm ---------- ارسال قبلی در 12:22 pm ----------
سلام علیک
اولا اینو باید بدونید یا مخترع چند سال زحمت میکشه تا یه شی اختراع کنه کمترین کاری که میتونیم براش بکنیم اینکه اسم اون رو باسم مخترع بزاریم مثلا هلی کوپتر-اوتوموبیل..........
اما در زبان ترکی به هوا+پیما میگن اوچاق که یه کلمه کاملا واحده
قطار که خودش یه کلمه کاملا ترکیست
به خود+رو میگیم ارابا که بازم وحدانیتش رو ملاحظه میکنید
به رایانه هم که معنی نمیده لطفا ترجمه کنید اینرو میگیم بیلگی سایار همون مخزن اطلاعات
زبان پارسی لهجهای از زبان عربی است بیسواد؟ تاکنون به
گوش شما چیزی به نام زبانشناسی و ریشهیابی واژگان خورده است؟
زبان پارسی نه لهجهای از زبان تازی (عربی) است نه ریشه این دو به یکدیگر میرسد, بلکه از
خانواده زبانهای هندو-اروپایی بوده و در رده زبانهایی مانند آلمانی, انگلیسی و لاتین جای میگیرد.
جدای از آن, اگر تنها اندکی فکر میکردید میتوانستید به روشنی ببینید که زبان پارسی چهار نویسه (حرف)
دارد که عربزبانها با این زبان بنابگفته کاملشان حتی توانایی واگویی و تلفظ آنها را ندارند: پ, ژ, گ و چ
1- درباره شماره نخستین, این از دید شما که همه چیز را جنسیتی میبینید یک سستی است. از دید ما, یکی از
زیباترین ویژگیها و زابهای زبان پارسی همان نداشتن جنسیت است و در حقیقت, این یکی از چیزهایی است
که زبان پارسی را یکتا و منحصر به فرد میکند.
بیشتر زبانها, حتی زبانهایی که از خانواده هندو-اروپایی هستند با گذر زمان جنسیتی شدهاند و
ناکارآمدترین آنها را میتوانید در زبانهای هلندی, آلمانی و فرانسوی ببینید که حتی اشیاء نیز جنسیت پیدا کردهاند.
2- در این باره اندکی حق با شما است, اما آنچه شما نفهمیدهاید این است که هر زبان بنا به مقتضیات زمان
خود واژهسازی میکند. برای نمونه, در زبان پارسی و یا انگلیسی, برای برف تنها یک واژه میباشد, ولی اسکیموها
برای همان بیشتر از چهل واژه دارند که گونههایی مانند "برف نرم", "برف خشک" و .. را در برمیگیرد.
از سوی دیگر, فهمیدن آنکه واژه به چه چیزی اشاره میکند همواره از روی context آن روشن میشود و تاکنون
کسی پیدا نشده است که با دیدن واژه "شیر", نفهمیده باشد که به شیر آشامیدنی اشاره میکند یا شیر جنگل.
3- گفتگو را همینگونه پی بگیرید ما را خوشنودتر میکنید. پس نداشتن کژتابی و سرراست بودن زبان را شما یک کاستی و عیب میدانید؟
4- خودتان فهمیدید چه گفتید؟ زبان پارسی در همین ایران اسلامی تاکنون توانسته خود را در
سبکهای بسیار گوناگونی مانند rap, rock و یا metal جای دهد. اگر نمونههای زیادی از آنها
را نمیتوانید پیدا کنید, اشکال را در زبان نبینید, در حکومت اسلامی ببینید که با موسیقی دشمنی دارد.
5- شگفتا, دبیره و رسمالخط چه پیوندی با زبان دارد؟ دبیره کنونی پارسی از اعراب است
و این نویسههای بدردنخور صاد و عین و ... نیز به درد همان زبان عربی مکمول! میخورند.
رایانه:
- رایانه از کارواژه رایانش میآید که به چَم و معنی "شمارش یا حساب و کتاب کردن است".
- computer انگلیسی نیز از compute به همان چَم شمارش و یا حساب کردن میآید.
- rechner آلمانی نیز از همان rechnen و یا شمارش میآید.
- calculer فرانسوی نیز از همان calcul و یا شمارش میآید.
- حتی الحاسوب تازی نیز از همان حساب کردن میآید.
دیگر اینکه شما نمیدانید در زبان پارسی واژهای به نام"رایانش" داریم نیز دشواری و مشکل خودتان است.
درباره اختراع و نوآوریها سخن بسیار میتوان گفت و واژهها را میتوان بدستههای گوناگونی بخش و تقسیم نمود.
برای نمونه, من واژههای جهانی یا international را شایسته بازگردانی نمیبینم. پیتزا یا pizza
نیازی به بازگردانی ندارد. خوب است که یک واژه جایگزین برای آن داشته باشیم, ولی پافشاری در بکار بردن آن چندان سودمند نیست.
از سوی دیگر, در زبان پارسی نیز مانند تورکی که نام بردید, واژهسازی بدون همتافت کردن (ترکیب) شدنی است. واژگانی مانند آرتش (اَرتش امروزی) و یا چَم (معنی) از این دستهاند و زمانهایی پیش میآید که بایستی
دست به این واژهسازی زده و چیز ویژهای درباره آن نیست که بخواهید آنرا نقطه ضعف یا قوت بدانید.