نامنویسی انجمن درست شده و اکنون دوباره کار میکند! 🥳 کاربرانی که پیشتر نامنویسی کرده بودند نیز دسترسی‌اشان باز شده است 🌺

رتبه موضوع:
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

جداییده: ساختارشناسی زبان پارسیک
#31

داشتم صندلی داغ مزدك بامداد را میخواندم به این سوال رسیدم گفتم حالا که اینجا در موردش دارید بحث میکیند پاسخ مزدك بامداد را بزارم اینجا
homayo نوشته: پاسختان به کسانی که میگویند:
''زبان عربی کاملترین زبان دنیاست'' چیست؟
یا کسانی که میگویند خیلی زبان خوب و باسوادانه ای است!

مزدك بامداد نوشته: همچه سخنی از چند سو کشک است. یکی اینکه باید دید "کامل" به چه میگویند.
برای نمونه آچار پیچ گوشی ابزار کاملی است برای باز کردن پیخ. ولی به درد
نواختن سمفونی پنجم بتهوون نمیخورد. اگر داو این گروه آن باشد که زبان
عربی برای هر زمینه ای از سخنگویی بسنده است و همه فرایافت های جهان
را میرساند، باید گفت که به هیچ روی چنین نیست و هتّا زبان های برتری مانند
آلمانی و انگلیسی هم به این تراز نرسیده و نمیرسند که بتوانند برای هر ریزترین
فرایافت های جهان، یک واژه ی داشته و در آمایش واژه ها نیز فرزام باشند.
برای نمونه در عربی کارواژه ی بودن to be (نه هستن to exist) و داشتن to have
( نه مالک بودن to possess ) نیست! در عربی برابری برای واژه های بیشمار،
مانند هشتپا، دمکراسی، .. در دست نیستند.
اگر کامل بودن را به گویش و واتها میگویند، باید گفت که بسیاری از آواها
و وات ها در عربی نیستند، مانند چ، ژ، پ، گ، و "تس" (z آلمانی یا ц روسی)
و شچ (щ یک وات روسی )
اگر "کامل" به این میگویند که دستور زبانش در برگیرنده ی همه ی ایستار های
دستوری میباشد، بازهم نادرست است، چون برای نمونه زبان آلمانی، مادینه و
نرینه و میانه (خنثی) دارد ولی زبان عربی تنها مادینه و نرینه دارد.
از این گذشته چون زبان عربی دارای توان واژه سازی وندی نیست و تنها، واژه ها
با کالبد های ویژه و مرزمندی مانند " فاعل، مفعول، استفعال، .."، میتوانند ساخته شوند،
همواره نیاز به افزودن ریشه های عربی ( مانند ذهب، قتل، مزح، طلب، خدم، ...) برای
ساختن واژه های نوین است. برای نمونه ، شما باید ۴۰۰۰ ریشه ی عربی را یاد بگیرید
که بتوانید به ان زبان بخوبی و ادبورانه چیره باشید ولی در آلمانی، شاید ١۰۰ کارواژه
برای اینکار بسنده باشد. در خود پارسی هم اگر "کندن" را بدانید و چم پیشوند هارا
هم بدانید، میدانید که آکندن، پراکندن، واکندن برکندن و .. چه چمی دارند ولی در
زبان عربی هرکدام از اینها یک ریشه جداگانه دارد.

----
زبان عربی بدست دانشمندان و اندیشمندان پارسی گو و ایرانی نژاد ، پس از یورش
اسلام به ایران، پرورده شد و زبان فلسفه و دانشهای آنزمان گردید ولی همین
مرزمندی و دشواری یادگیری آن، و از آنجا که زبان، هم پایه اندیشه و هم جامه ی
اندیشه است، از خود از بیخ عربها، هیچ فیلسوف و دانشمند و اندیشمندی که شایان
یادآوری باشد، بر نخواست و به گفته ی ابن خلدون، (در مقدمه ی تاریخ)، بیش از
۹۰% دانشمدان و اندیشمندان و هنرمندان "اسلامی" ایرانی و ایرانی تبار بوده و
زبان مهادین و مادریشان پارسی بوده و عربی را در جایگاه زبان دوم آموخته بودند.
اینها ب.ن. واژه هایی مانند "جبر" را برای رشته های مزدائیک بکار بردند و گرنه جبر
چم دیگری داشت.
--
زبان عربی در زمان عباسیان زبان "باسوادانه" ای بود، آنهم از سر کوشش ایرانیان.
اکنون انگلیسی زبان با سوادانه است و عربی زبان شتردوانی میباشد.


پارسیگر
پاسخ
#32

" بسم الله الرحمن الرحیم
.. ﻓَﺒَﻌَﺚَ ﺍﻟﻠَّﻪُ ﻏُﺮَﺍﺑًﺎ ﻳَﺒْﺤَﺚُ ﻓِﻲ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻟِﻴُﺮِﻳَﻪُ ﻛَﻴْﻒَ
ﻳُﻮَﺍﺭِﻱ ﺳَﻮْﺀَﺓَ ﺃَﺧِﻴﻪِ ۚ ﻗَﺎﻝَ ﻳَﺎ ﻭَﻳْﻠَﺘَﺎ ﺃَﻋَﺠَﺰْﺕُ ﺃَﻥْ
ﺃَﻛُﻮﻥَ ﻣِﺜْﻞَ ﻫَٰﺬَﺍ ﺍﻟْﻐُﺮَﺍﺏِ ﻓَﺄُﻭَﺍﺭِﻱَ ﺳَﻮْﺀَﺓَ ﺃَﺧِﻲ ۖ
ﻓَﺄَﺻْﺒَﺢَ ﻣِﻦَ ﺍﻟﻨَّﺎﺩِﻣِﻴﻦَ
31 ﺍﻟﻤﺎﺋﺪﺓ..."
" به شناسه خداوند مهرگستر خیلی مهربان
..باز پدیدارید خداوند کلاغیُ میکَند در زمین برامینگردش طوری میپنهاند بدشدهء برادرش گفت ای آخَم آیا درمانده ام که میباشم جورِ این کلاغ باز پنهانید بدشدهء برادر باز دگردید از پشیمانها 31 خوان.."
ببینید غراب کلاغ که پرنده ایست از غرب آمده پس عربی هم از ریشه واژه بهره ها میبرد ،
جورِ فُلک گردنده کشتی چه واژه قشنگی یا سفینه شاید براقایق باشد
یا فارسی میخوام روَم تو عربی افزودهء س در استذهب یا زود میروم ساذهب
در ساده سازی،
جدای این در عربی لِ نیز لَ هم و داریم برای پیشُ برای پسُ نیز __ُ_ داریم،
برای شناسا معرفه ال داریم جورِ الحسن نیکو آقا حسن که اگر ناشناس بود میگوییم حسنً نیکویی حسنی
یکی گیر داده برای کندنُ آکندنُ پراکندن ،،
من زبانشناس نیستم باز برای پاشیدن دانه اگر بکار بریم پراکندنُ ناسودمند هست
مگر بخواهیم رویم تو چاه بیل زنیم گلُ خاکُ گرداگرد پراکنده سازیم
برای آکندن پر کردن هم داریم
یا کندن چند جور داریم کندن برای جستجوی آب در چاه یا کندنِ پوست که دومی خراشیدن میشود
یا کنده کار که رو چوب میکَند با چاهکن میشود هردو را کنده کار گفت؟
خداوندا مرا از خشمگینهای ناباور آسوده دارُ برپاساز پیوست نماز نه کینه توز برادر کش صهیونی
پاسخ
#33

سارا نوشته: آها منظورتان همان جام جم است نه؟! یعنی فارسی زبان تا ""جام جم" را می شنود بی درنگ "تلویزیون" در نظرش می آید نه؟! پس برای نمونه این شعر حافظ هم اگر برای فارسی زبان بخوانیم بی درنگ تلویزیون در ذهنش نقش می بندد!!!!
سالها دل طلب جام جم از ما می کرد
آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد

البته تنها حافظ نیست و برای نمونه شاهنامه ی فردوسی و دیگر آثار نظامی گنجه ای و مولانا و.. پر از این واژه ی "جام جم" است و نکته ای که پیشتر هم گفتم و جنابعالی اینگونه پاسخ دادید

فاطی جان! جام جم به تلویزیون هم گفته میشود!
جام جم یعنی جام جهان نما! و درست به همین خاطر است که همچم تلویزیون هم هست!

ما بقی سخنان هم که از بیخ کل کل بیخودی هست و پاسخ دادن وقت کشی!
شما بروید فکر کنید عربی خفن ترین زبان دنیاست! ولی به جایش ما به این حقیقت مینگریم که عرب زبانان به جز تروریست تا کنون دستاوردِ درست و درمان نداشته اند :))

خدای ار به حکمت ببندد دری - به کرمک زند قفل محکم تری  
پاسخ
#34

sonixax نوشته: فاطی جان! جام جم به تلویزیون هم گفته میشود!
جام جم یعنی جام جهان نما! و درست به همین خاطر است که همچم تلویزیون هم هست!

ما بقی سخنان هم که از بیخ کل کل بیخودی هست و پاسخ دادن وقت کشی!
شما بروید فکر کنید عربی خفن ترین زبان دنیاست! ولی به جایش ما به این حقیقت مینگریم که عرب زبانان به جز تروریست تا کنون دستاوردِ درست و درمان نداشته اند :))

نخست آنکه اگر نام مادرتان فاطی یا کماندو است دلیلی ندارد که نام دیگر بانوان هم همین باشد! افتاد؟!!
دو، آنکه بیسواد ! توتی وار تکرار کردن یک چیز بر بیسوادیتان بیشتر دلالت دارد! اینهمه نوشتم و روشن کردم چقدر احمقانه و کودنانه است که تلویزیون را جام جم بخوانیم:))))

پس با این حساب شعر حافظ را باید اینگونه بخوانیم:

سالها دل طلب تلویزیون از ما می کرد
وانچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد!!
24Fuuthatshi

من حال و حوصله ی سرو کله زدن با بیسوادی که هنوز قادر به فهم ساده ترین مسائل زبان شناسی نیست و مدام جاهلانه تکرار می کند تو برو فکر کن عربی خفن ترین زبان دنیاست و.. از این چرندیات را ندارم... اگر نوشته ام فهم می شد که نشده است این نتیجه گیری های احمقانه از آن گرفته نمی شد.
پس دیگر پاسخی به چرندیات بیسوادان نمی دهم و در صورت نقل قول گرفتن، مفتخر نموده و نامشان را به بلک لیستم می افزایم!

در ضمن من بیشتر برای خوانندگان و بازدیدکنندگان این جستار آن نوشته ها را گذاشتم نه برای کسی که هنوز مفاهیم ساده و پیش پا افتاده ی زبانشناسی را نمی داند:)))))






پاسخ
#35

سارا نوشته: نخست آنکه اگر نام مادرتان فاطی یا کماندو است دلیلی ندارد که نام دیگر بانوان هم همین باشد! افتاد؟!!

پس فاطی هم شده توهین! پس شما بیخود میکنید از اسلام دفاع میکنید چون فاطی مقدس ترین نام اسلامیست :))))

سارا نوشته: دو، آنکه بیسواد ! توتی وار تکرار کردن یک چیز بر بیسوادیتان بیشتر دلالت دارد! اینهمه نوشتم و روشن کردم چقدر احمقانه و کودنانه است که تلویزیون را جام جم بخوانیم:))))

به جای کل کلهای احمقانه با من تنها و تنها دو خط و نه بیشتر کتاب بخوانید :))


سارا نوشته: پس با این حساب شعر حافظ را باید اینگونه بخوانیم:

سالها دل طلب تلویزیون از ما می کرد
وانچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد!!

بله و دقیقن با همین حساب اعراب قبل از اختراع تلویزیون از تلویزیون استفاده میکردند :)))


سارا نوشته: من حال و حوصله ی سرو کله زدن با بیسوادی که هنوز قادر به فهم ساده ترین مسائل زبان شناسی نیست و مدام جاهلانه تکرار می کند تو برو فکر کن عربی خفن ترین زبان دنیاست و.. از این چرندیات را ندارم... اگر نوشته ام فهم می شد که نشده است این نتیجه گیری های احمقانه از آن گرفته نمی شد.
پس دیگر پاسخی به چرندیات بیسوادان نمی دهم و در صورت نقل قول گرفتن، مفتخر نموده و نامشان را به بلک لیستم می افزایم!

در ضمن من بیشتر برای خوانندگان و بازدیدکنندگان این جستار آن نوشته ها را گذاشتم نه برای کسی که هنوز مفاهیم ساده و پیش پا افتاده ی زبانشناسی را نمی داند:)))))

شنیده اید که گفته اند اینها برای فاطی تمبان نمیشود فاطی جان ؟ با جیغ و داد کردن نمیتوانید گندی که زده اید را لاپوشانی کنید.

خدای ار به حکمت ببندد دری - به کرمک زند قفل محکم تری  
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع / نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان