07-13-2013, 06:18 AM
mmns2001 نوشته: با درودبرخلافِ شما من تصور میکنم انسانِ امروزین آنقدر عقل و شعور دارد که بتواند دستگاهِ اخلاقیِ خودش را بدونِ الگو گرفتن از امثالِ محمد و علی و دارو دسته بنا کند. جز اینکه شما بفرمائید ما برای اینکه بدانیم دروغ گفتن کاری بدی است، باید ببینیم محمد آنرا تایید کرده یا خیر؟!
شما نیز با تکرار یک گفته نمی توانید انرا اثبات کنید
تاریخ به ما میگوید عملی که امروز غیر اخلاقی است در زمانهایی غیر اخلاقی نبوده(اینها مصادیق دارد در تاریخ)
راهکار هدف گفتمان است نه تنها تغییر نگرش که البته تغییر نگرش هم در جهت گرفتن راهکار موثر است
ما با برسی سیر تحول فکری بشر راهکار میگیریم برای اینده
یعنی در مجموع هدف این است که ما بدانیم که انسانهایی در این سیر تحول فکری بشر موثر بوده اند در جوامع مختلف و زمانهای مختلف
که اینها(پیامبران و حکیمان و معلمان) تعالیمی ارزشمند برای جوامع خودشان بجا گذاشته اند و امروز ما می توانیم بفهمیم که روند تغییر اصلاح در تفکر و جامعه به چه شکل باید باشد تا در این سیر تحول فکر بشر بتوانیم کژ اندیشی را کنار بگذاریم
نقل قول:در ضمن چنگیز هم انسان موثری بوده در اسیای مرکزی و کتابی دارد به نام یاسایی(من نخوانده ام ولی گویا تعالیمی ارزشمند نیز در ان نهفته است) و توانست این قوم وحشی که کارشان بالا رفتن از دیوار چین بود و اختلاف باهم را انسجام بخشد
بله خب؛ مگر اینکه بتوانید از چنگیز و آتیلا و تیمور کمک بگیرید تا قدری محمد و "تعالیم ارشمند" ش را برایمان توجیه بفرمائید! اما قبل از اینکه درس تاریخ به ما بدهید، ما میدانستیم که چنگیز، مغولهایی که به صورتِ پراکنده میرفتند برای سیر کردن شکمِ زن و بچهی خود دزدی و راهزنی میکردند، با هم منسجم کرد طوری که دستجمعی بروند یک سرزمین را غارت کنند و حالش را ببرند! و البته این هم خودش یک "تعلیمِ ارزشمند " میتواند باشد و از نظرِ من در مقابل "تعالیمِ ارزشمندِ" اسلامِ محمد که همینها را آسمانی و مقدس کرد، طوری که 14 قرن پس از خودش همچنان استمرار و استدام دارد و میبینید مثلا پیروانِ این "تعالیمِ ارزشمند" در سالِ 2013 هر روز در یک مترو و هتل بمبگذاری میکنند یا یک مدرسهی دبستانی را به گلوله میبندند، بسیار کمتر حال به هم زن است. البته نگران نباَشید، چنگیز هم همچون محمد خیلی روی "عدالت" در تقسیم غنایمِ غارت حساسیت داشت و "عدالت" هم یکی از "تعالیمِ ارزشمند"ِ او بود. همچنین ایشان هم چون حضرتِ محمد که میگفتند "لا اکراه فی الدین" میفرمودند که در غارت هیچ اجباری نیست و اگر ملتی واقعا نخواهد ما او را غارت نخواهیم کرد ولی خب همانطور که لامصب پیامبر آنچنان جَلَب بودند که کاری میکردند که کفار، به تنها گزینهی ممکن برای زنده ماندن، یعنی مسلمان شدن، خودشان با رضایتِ قلبی تن در دهند، چنگیز هم همیشه بهانهای برای غارت پیدا میکرد! ایران هم که آمدند مردم با آغوشِ باز هر دو را پذیرفتند و مردان سرها و اموالشان را تقدیم کردند و زنها هم میگفتند شما را به خدا به ما تجاوز کرده و ببرید در بازارِ بردهفروشها بفروشید!
نقل قول:ینجا است که انسانی تنها میتواند دقیق برسی کند که هدف از زندگی بشر را درک کرده باشد یعنی هدف در خانواده و جامعه و در مقیاس وسیع جهانراهکارِ درست نه از الگو گرفتن از گذشتگان، بلکه از درس گرفتن و بررسیدنِ تاریخ بشر برمیآید و البته این هم تنها گزینه ممکن نیست. چرا که بشر خودش میتواند با تکیه بر خردِ خویش، اخلاقی که به واسطهی آن بتواند زندگیِ اجتماعیِ خود را تنظیم کند، تشخیص دهد وگرنه مثلا «سرقت ادبی نکردن» را ما از محمدی که تمامِ قرآنش را برپایه تورات و انجیل نوشته، بدون آنکه ارجاع بدهد، یاد نگرفتهایم. گذشتگان هم معمولا بسیار انسانهای خرفت و نادانی بودند و گهگاه نادر انسانهایی در میانِ آنها دانا یافت میشدند که همانها هم معمولا امثالِ محمد سر به نیستشان میکردند وگرنه ما درگیرِ این همه افسانه , خرافه و جهل نبودیم. برای بار چندم، شما باید با خود بیاندیشید آیا مثلا «دروغ نگفتن» در کنارِ «کفار و مشرکین (و البته خیلیهای دیگر) را گردن بزنید»، «مردان و زنانِ زناکار را سنگسار کنید»، «مرتد را از بالای کوه به درونِ دره پرت کنید»و ... میتواند ارزشی هم داشته باشد؟
کسی که در این وادی سرگردان است و نمی داند باید به چه سمت برود مشخصا نمی تواند راهکار درست را اقتباس کند
سپاسگذارم
کسشر هم تعاونی؟!