ارسالها: 63
موضوعها: 10
سپاسهای گرفته:
سپتسهای داده: 0
تاریخ عضویت: January 2011
اعتبار:
0
فاز :
اولين مشكلی محمد اين بود كه بيشتر افراد آنزمان ميگفتند ما دين و آيين پدرانمان را ترك نمكنيم و بشدت روی آيين پدرانشان تعصب ميورزيدند و حاضر نبودند به سخنان محمد گوش كنند. اين گفتگوها در بسياری از آيات منعكس شده است:
چون به ايشان گفته شود كه از آنچه خدا نازل كرده است پيروى كنيد، گويند: نه، ما به همان راهى مىرويم كه پدرانمان مىرفتند. حتى اگر پدرانشان بيخرد و گمراه بودهاند. (بقره/170)
و چون به ايشان گويند كه به آنچه خدا نازل كرده است و به پيامبر روى آوريد، گويند: آن آيينى كه پدران خود را بدان معتقد يافتهايم ما را بس است. حتى اگر پدرانشان هيچ نمىدانستهاند و راه هدايت نيافته بودهاند؟ (مائده/104)
چون كار زشتى كنند، گويند: پدران خود را نيز چنين يافتهايم و خدا ما را بدان فرمان داده است. بگو: خدا به زشتكارى فرمان نمىدهد. چرا چيزهايى به خدا نسبت مىدهيد كه نمىدانيد؟ (اعراف/28)
گفتند: آيا آمدهاى تا ما را از آن آيين كه پدرانمان را بر آن يافتهايم منصرف سازى تا در زمين سرورى يابيد؟ ولى ما به شما ايمان نمىآوريم. (يونس/78)
و چون به آنها بگويند: از آنچه خدا نازل كرده است متابعت كنيد گويند: نه، ما از آيينى كه پدران خود را بر آن يافتهايم متابعت مىكنيم. اگر چه شيطان به عذاب آتششان فراخوانده باشد. (لقمان/21)
نه، مىگويند: پدرانمان را بر آيينى يافتيم و ما از پى آنها مىرويم. (زخرف/22)
بدين سان، پيش از تو، به هيچ قريهاى بيمدهندهاى نفرستاديم مگر آنكه متنعمانش گفتند: پدرانمان را بر آيينى يافتيم و ما به اعمال آنها اقتدا مىكنيم. (زخرف/23)
اگر خدا وجود میداشت، من فکر میکنم که بعید است او آنقدر بیهوده و لوس باشد که از اینکه افرادی در وجود داشتن او شک کنند آزرده شود. «برتراند راسل»