10-12-2013, 12:46 AM
کوشا نوشته: در این جستار بیشتر بر اساس پایه قرار دادن دیدگاه دوستان کلام آنها را نقد کرده ام بن مایه فکری خود را تا حدی در جستار فرد آورده ام.
سن و سال من از دوره کامجویی از دنیا کمی فاصله گرفته است.
نمی دانم در کجا چنین توصیه ای به دیگران کرده ام؛ من خداباور هستم و تاکنون با هیچ استدلالی نتوانسته ام معنای شناخت واقعیت و حقیقت را بدون حضور خدا درک کنم.
اگر بنا را بر بیخدایی بگذاریم هیچ کسی حق ندارد دیگری را از راه و روشش منع کند مگر اینکه تجاوز به حریم دیگران کند.
پارسیگر
خب من که هیچ چیز بدی در سخنان شما ندیدم, بویژه واپسین گزاره:
— اگر بنا را بر بیخدایی بگذاریم هیچ کسی حق ندارد دیگری را از راه و روشش منع کند مگر اینکه تجاوز به حریم دیگران کند.
که بدرستی همین است, یعنی مرز حق و حقوق هر کس در نگرش مادیگرایی همین است که کُنش وی آسیب سرراست یا ناسرراستِ بزرگِ فیزیکیای بر دیگران دربر نداشته باشد.
پندارهیِ خدا هم به نگر میاید برای شما تنها کارکرد آرامبخشی دارد که به خودی خود هیچ بد نیست, ولی نمونهوار بخش بزرگی از این آرامبخشی از اینجا ریشه میگیرد که درون همهیِ ما ترس ژرفی از
مرگ و نیستی میباشد, زمانیکه به آفریدگاری مهربان و توانا میباوریم خود به خود این ترس میکاهد و میتوانیم زندگی آرام و آسودهتری داشته باشیم. ولی بیایید از نگاهی دیگر به همین
بنگریم, بیانگارید شما یک درد فیزیکی دارید, ولی بجای آنکه نزد پزشک بروید پیوسته آرامبخش میخورید جوریکه هیچ دردی هم دیگر سهش نمیکنید, نون آیا کارتان درست است یا نادرست؟
پارسیگر
.Unexpected places give you unexpected returns