05-13-2015, 08:01 PM
چند چالش:
1- تمایز میان روح تمدن ِ غربی و شرقی
یک امر بسیار مهم که از طرف دوستان ِ طرفدار سنت نادیده گرفته شده، تفاوت ِ بنیادنی است
که در ماهیت ِتمدنِ غربی و تمدن شرقی وجود دارد. تمدن ِ غربی مبتنی است بر عقلانیت، نقد،
گفتگو و دیالکتیک. پایههای آن نیز از روزهای نخست تمدن ِ غربی بنا گزارده شده. یعنی از روزهای
نخست تمدن ِ یونان. در واقع این قرون وسطی است که انحراف از ریشههای تمدن غربی محسوب
میشود و انقلابهای فرانسه و دیگران در واقع رجعتی است به همان فرهنگ و بنمایههایش، نه برعکس.
شاهد این مدعا هم این است که هتا در عصر ایمان در اروپا، برساختن ِ توجیهات ِ عقلانی برای ایمان
و خدا، خود یک سنت بود و این نشاندهندهی آن است که چه میزان عقلانیت در غرب مهم و جدی بوده.
در مقابل، بینالنهرین و آسیای میانه، مرکز و بنگاه نشر ادیان الهی و اسطورهها بوده. ذهنِ شرقی جویای
بنیانهای عقلانی برای اخلاق نبوده است و ایمان ِ را شرط کافی برای همزیستی انسانها میشمرده.
در این جا مقایسهی میان تمدن ِ مصر و بابل با تمدن یونانی، بس آموزنده خواهد بود. من در ادامه این موضوع
را بیشتر خواهم گشود ولی با این مقدمه هدفم نشان دادن ِ دو مطلب بود:
1- مدل زیست اجتماعی مطلوب دوستان به هیچ عنوان نمیتواند جهان شمول باشد.
2-سنت میتواند عاری از دین نیز باشد(در این مورد در آینده مثالهای پرشمار خواهم آورد).
1- تمایز میان روح تمدن ِ غربی و شرقی
یک امر بسیار مهم که از طرف دوستان ِ طرفدار سنت نادیده گرفته شده، تفاوت ِ بنیادنی است
که در ماهیت ِتمدنِ غربی و تمدن شرقی وجود دارد. تمدن ِ غربی مبتنی است بر عقلانیت، نقد،
گفتگو و دیالکتیک. پایههای آن نیز از روزهای نخست تمدن ِ غربی بنا گزارده شده. یعنی از روزهای
نخست تمدن ِ یونان. در واقع این قرون وسطی است که انحراف از ریشههای تمدن غربی محسوب
میشود و انقلابهای فرانسه و دیگران در واقع رجعتی است به همان فرهنگ و بنمایههایش، نه برعکس.
شاهد این مدعا هم این است که هتا در عصر ایمان در اروپا، برساختن ِ توجیهات ِ عقلانی برای ایمان
و خدا، خود یک سنت بود و این نشاندهندهی آن است که چه میزان عقلانیت در غرب مهم و جدی بوده.
در مقابل، بینالنهرین و آسیای میانه، مرکز و بنگاه نشر ادیان الهی و اسطورهها بوده. ذهنِ شرقی جویای
بنیانهای عقلانی برای اخلاق نبوده است و ایمان ِ را شرط کافی برای همزیستی انسانها میشمرده.
در این جا مقایسهی میان تمدن ِ مصر و بابل با تمدن یونانی، بس آموزنده خواهد بود. من در ادامه این موضوع
را بیشتر خواهم گشود ولی با این مقدمه هدفم نشان دادن ِ دو مطلب بود:
1- مدل زیست اجتماعی مطلوب دوستان به هیچ عنوان نمیتواند جهان شمول باشد.
2-سنت میتواند عاری از دین نیز باشد(در این مورد در آینده مثالهای پرشمار خواهم آورد).
کسشر هم تعاونی؟!