04-18-2015, 02:14 PM
Mehrbod نوشته: نخست ما چند تئوری ناجور در نوشتههایِ بالا داریم, یکی اینکه اگر تکنولوژی را رها کنیم و برگردیم به طبیعت همگی
عقبماندهیِ ذهنی خواهیم شد, هنگامیکه بروشنی در کاربرد بالای تکنولوژی است که ما بسوی واپسماندگی ذهنی
میرویم, زیرا منطقا, مغز بمانند هر اندام دیگری تنها زمانی تواناییهایش میشکفد که از آن بخوبی کار کشیده شود.
اشتباه است!!!
تمامی تاریخچه بشری درست برعکس این را نشان داده و مشخصن هرچه بیشتر با تکنولوژی آشنا شده ایم از نظر فکری و توانایی های ذهنی هم توانا تر شده ایم.
نمونه بسیار ساده اش کودکان 30 سال پیش را مقایسه کنید با کودکان امروزی.
Mehrbod نوشته: بخش دیگر سخن در این است که در بازگشت به طبیعت همهیِ ما ناتوان و بیچاره خواهیم بود و در برابر کوچکترین نسیم سرد
طبیعت یا زمینلرزه (آنهم در جنگل!) از هم فروپاشیده خواهیم شد. من انکار نمیکنم که یک آدم شل و نرمپستان امروزین (چیزی
مانند عکس بالا) بمانند گربهیِ خانگی اگر به طبیعت برگردد احتمالا مشکلات فراوانی خواهد داشت, ولی این حکم کلی که
آدم نخستینی در برابر طبیعت سراسر ناتوان است را بیشتر از همه برآمدهیِ پروپاگانداهای سیستم تکنولوژیک میابم تا چیز دیگر.
در جنگل فقط زمین لرزه نیست!!! ببر و پلنگ و شغال هم هست که ما در برابرشون به جز تکنولوژی و علم هیچ وسیله دفاعی نداریم!!!
همچنین در جنگل پزشکی هم نیست که در هنگام بیماری (ولو یک سرماخوردگی ساده) به آن مراجعه کنیم و همان بیماری ساده میتواند منجر به مرگ شود.
همچنین زلزله در جنگل :
[ATTACH=CONFIG]4658[/ATTACH]
اگر جنگل نزدیک ساحل باشد که بدتر :
[ATTACH=CONFIG]4659[/ATTACH]
پس میبینیم که تصور شما در همین مورد هم نادرست هست و آوار به خاطر زلزله در همان جنگل هم میتواند بر سر شما خراب شود! با این تفاوت که نه کسی هست که به دادتان برسد! نه تکنولوژی هست که بتواند اندکی بیشتر در مقابل زلزله مقاومت کند تا به شما درصدی شانس فرار بدهد!!! نه پزشکی هست که در صورت آسیب دیدن درمانتان کند!!! پس باز شانس مردنتان بیشتر است.
Mehrbod نوشته: این شیوهیِ نگاه به زندگی نخستینی, همانگونه که کازینسکی میپردازد همان نگاه political correct جامعهیِ مدرن
است که به گذشته گسترانده شده است. نویسندهیِ همچو نوشتههای داستانگونهای,
واقعیتهایی همچون مرگ و میر بسیار بالا در نوزادان, بیماریهایِ گوناگون, سختیها در برآوردن خورد و خوراک,
سرپناه, پوشش و همچنین گاه خشونت بالا و بسیاری چیزهای دیگر را چشم میپوشاند و آنها را خودفریبانه نیست میانگارد.
سخن ما — هتّا تئودور کازینسکی — در اینجا هرگز این نبوده که زندگی نخستینی برترین شیوهیِ
زندگیست, ولی همانجور که کازینسکی بخوبی میگوید, زندگی نخستینی نه آن زندگی تیرهایست
که پروپاگاندیستهای مدرن تجسم نمودهاند (و در نوشتههایِ بالا میبینیم), نه آن
زندگی روشنی که برخی طبیعتگرایان با دروغ و خودفریبی برای خودشان تجسم آوردهاند.
کازینسکی در کتاب خود The Technologcial Slavery بخوبی و با موشکافی بسیار بالا به
زندگی نخستینی پرداخته است و بیشترین و معتبرترین ریفرنسها را نیز در این باره یکجا گردآورده
است, که خواندن آن میتواند چهرهیِ درست و واقعبینانهای از زندگی نخستینی به خواننده ببخشد.
مشخصن شما حتا تمدن!! را هم چیز بد و اخی دانشته اید و به شکلی کاملن بی ربط طاعون را هم به آن بسته اید!!! پس طبیعیست این حرفها نوعی خود فریبی و شاید دگر فریبیست !!! زندگی فردی به دور از تمدن و تکنولوژی در جنگل چیزی بیش از آنچه تعریف شده نیست مگر اینکه شما فکر کنید دنیای ما یک دنیای کارتونیست و هر فرد با خانواده اش هم یک دکتر ارنست!!!!
Mehrbod نوشته: ما کمتر شیر یا ببر یا پستاندار دیگری را برای نمونه میبینیم که در طبیعت از نبود "پزشک" رنج
ببرند, چراکه گزینش طبیعی / natural selection خودبهخود اگرنه همه, اکثریت گستردهای از بیماریها و ناتوانیها را میپالاید.
این میشود همان چیزی که آندد گفت! یعنی بعد از مدتی انسان توانایی های ذهنی اش را از دست میدهد و به کل از فرهنگ و تمدن و تکنولوژی و علم و دانش دور میشود و خنگ و خرفت میشود به مانند همان شیر و ببر!!! تازه انسان توانایی های آنها را هم ندارد! در برابر سرما به دور از تکنولوژی بی دفاع است!!! به خواب زمستانی نمیرود!!! و از همه مهم تر تنها ابزار شکاری که در اختیار دارد توانایی راه رفتن به مدت طولانیست که چندان کارآمد نیست. برای همین است که باز تکرار میکنم انسان نخستین شانس زنده ماندن بیش از 20 تا 30 سال و حتا کمتر را در دامان طبیعت نداشته!! ولی انسان امروزی 7 میلیارد نفر جمعیتش است که همگی شانس بقا و زندگی دارند حتا آن آفریقایی که از گشنگی رنج میبرد!!!!
Mehrbod نوشته: در دست دیگر, آدم نخستینی آزادی بسیار بالاتری روی شیوهیِ زندگی و گزینشهای خود دارد. یک شهروند امروزین در برابر
همهیِ نهادهای بزرگ, شرکتهای و دولتهایِ غولپیکر از خود بیاراده است. او در همهیِ زمینههایِ زندگیش خواه ناخواه
پیروی ِ شیوهایست که به او دیکته میشود و تنها دسترسی مشروط به گزینههایی دارد که
خود سیستم در برابر او پیش میگذارد. ژاک الول اشاره میکند که ما همیشه تنها نیز
دسترسی به "گزینههای تایید شده"یِ سیستم داریم و نه هرگز دسترسی به دستگاه «موّلد» این گزینهها.
در برابر شیر و پلنگ و سرما و گرما و نارگیلی که ممکن است به سرت بخورد و بکشدت و خیل عظیم انواع و اقسام بیماری های ساده ولی کشنده چه آزادی بالاتری وجود دارد دقیقن ؟!
Mehrbod نوشته: پس زمانیکه ما همهیِ اینها را بررسی مینماییم و با زندگی نخسینی مقایسه میکنیم, میتوانیم
ببینیم که آنچه تکنولوژی به آدمی بخشیده است تنها گزینههایی محدود, مشروط و پیشتر تایید
صلاحیت شده میباشند و در برابر آنچه تکنولوژی از او گرفته است, کمابیش همهیِ چیزهای دیگر میباشد.
همه آنچه نوشته شده بر پایه پروپاگاندا و حتا بی اطلاعی و یا دست کم حساب ویژه باز کردن روی ناآگاهی خواننده هست و نه حقیقت!!! بالاتر چند مثال بسیار ساده زده ام ! در پست پیشین هم مثال زده ام که البته هنوز پاسخی یافت می نشد!!
خدای ار به حکمت ببندد دری - به کرمک زند قفل محکم تری