04-09-2015, 03:29 PM
Russell نوشته: ول از همه من بگویم من شما را متهم به نهیلیست بودن نکردم، بلکه من شما را متهم کردمشما را نگفتم راسل گرانقدر، کلا در خلال این بحثها یکی دو باری با این اتهام (به میمنت، نیهیلیسم هم در این انجمن تبدیل به فحش
که درک و راهکاری درستی برای مقابله با نهیلیسم عصر ما ندارید و هر چه میخواهید
به آن چنگ بزنید محصول سنت است، یعنی مربوط به همین چند هزار سال آخر.
شد!) روبرو شدم، هر چند که در کمال شگفتی، من در اینجا، بابت نقدی که به راهکارهای سنتمحور ِ داشتهام، به لیبرال ِ مدرن متهم
شدم، آنهم از سوی شما، که چندبرابر بیشتر بر تعجبم افزود!
بله، درست میگوئید، من هیچ راهکاری ندارم و هتا شاید درک چندان کاملی هم از وضع موجود نداشته باشم، اینکه در این بحث هستم
به این معنا نیست که چنین ادعایی داشته باشم. من خوب میدانم که برای نظر دادن و به راهکار اندیشیدن در این مورد نیاز به اندیشیدنِ
بسیار و مطالعهی فراوان هست. با اینحال، من میکوشم با همین چیزهای اندکی که میدانم به آنچه در اینجا قابل ِ نقد کردن است، نقد
وارد کنم و از این طریق بابِ گفتگو را باز نگاه دارم؛ ضمن ِ اینکه گفتگو تنها هدف من نیست!
نیم میلیون سالی که بدان اشاره کردم، نیم میلیون سال زندگی بدویای است که اتفاقا با مدلهای ایدهآل امیر در این جستار تطابق ِ قابل
توجهی دارند. نیممیلیون سالی که من آن را به کنایه، عصر خوشحالی نامیدم، در واقع اشارهایست به اینکه چقدر آن مدل هماهنگ است با
مدل ِ ایدهآلی ِ امیر در صفات حتما و در ماهیت احتمالا؛ عصری که ما در آن آنقدر فارغ از قیل و قالهای تمدن، هتا در شکل سنتی و اولیهاش بودیم
که به معنای واقعی کلمه، دوری ِ انسان از خویشتن بود؛ مگر نه اینکه جدایی انسان از خویشتن و معطوف کردن ِ توجه و نگاهش به جایی خارج از خودش
مطلوب است از نظر شما؟
سخن از نیچه به میان آوردی و من تعجب میکنم که چطور شما انتخابی به مطالبِ این اندیشمند ِ بزرگ مینگرید؛ آیا نقد ِ نیچه بر اخلاق از نقد ِ
کوبنده و درهمشکنندهی او بر فرهنگ مسیحیای که شما آن را سترگ میشمرید آغاز نمیشود؟
در موردِ هنرمندانی که من آنها را برای نمونه به عنوان مواردی از آثار ِ قابل ِ تامل عصر ِ کوتاه ِ دگردیسی ِ تمدن ِ بشری از سنت به مدرنیته آوردم،
نباید فراموش کرد که تمام ِ آنچه در این عصر رخ داده، رویکرد و روشی تماما انقلابی داشته، و من گمان نمیکنم دوستان علاقهی چندانی به انقلابیگری
در برابر سنت داشته باشند! واگنر مشخص است که باید در مورد عصر وسطا اثر بسازد و نمیتواند در مورد دورهای که 200 سال پس از مرگ او قرار است
به ظهور برسد اثر خلق بکند؛ و من گمان میکردم که یهودیت که شاکلهی ادیان ابراهیمی ِ مورد ِ علاقهی دوستان است، چندان مورد نفرت باشد! واگنر
بطور خاص از دوستداران ِ عصر طلایی یونان بود که خود ِ این عصر الهامبخش اساسی ِ روشنگران و شخصیتهای عصر نوزایی بود.
کسشر هم تعاونی؟!