04-09-2012, 09:45 PM
Archive: zandiq.com - Q&A - #1
***
Mazdak Bamdad
03-13-2008
پیک 1
این جستار را در پاسخ به درخواست دوستی پدید آوردیم.
دوستان میتوانند در اینجا از هر دری سخنی و پرسشی
را به میان اندازند و كوشش ما در پاسخ بدانها خواهد بود.
هرآیینه تا جاییكه توان و دان ما یاری كند!
***
Mazdak Bamdad
03-13-2008
پیک 2
نخست باید كمی مفهوم های "پیوسته" و " گسسته"
را در ابعاد و اندازه ها و مقدار ها یاد بگیریم.
یك نمونه ی ساده:
زمانی كه آب را در یك لیوان میریزیم، آب پیوسته پر
تر و بالاتر میاید. آیا تاكنون دیده اید كه در گاه ریختن
آب، آب در لیوان نخست بالا نیاید و سپس جهشی
پر شود؟ خیر! ولی در جهان كوانتومی چنین است! یا
جهان كوانتومی مانند یك لیوان آب است كه هر چه
گرمش میكنیم همچنان مایع است ولی ناگاه در ١۰۰
درجه ی سانتیگراد، تبدیل به بخار میشود!
بزبان دیگر، تراز های انرژی ذرات، بصورت پیوسته
كم و بیش نمیشوند، بلكه تنها تراز های معینی میتوانند
داشته باشند و میان این تراز ها " تهی" است.
برای ما كه در جهان ماكرو زندگی میكنیم و بدان خو
گرفته ایم، انگاشتن اینكه میان مثلا ً ۳ و ۶ تهی است
و ۴ و یا ۵ ندارد، دشوار است و باید نخست به این
اندیشه و به این امكان و به این ویژگی خو بگیریم
تا بتوانیم كم كم به جهان كوانتومی پا بنهیم.تا سخن دیگر...
***
Mazdak Bamdad
03-14-2008
پیک 3
نقل قول:
نقل قول:نوشته شده توسط Rasoul Daramroei
http://zandiq.com/forum/vb/showthread.ph...#post40047
مرسی مزدک عزیز ، هر چند قبل از این دوست عزیز این خواهش را من از شما داشتم در پیام خصوصی
لطفا در مورد منابع قابل دانلود که بتوانند مثل یک جزوۀ آموزشی مارکسیسم را معرفی کند حرف بزنید !
خوب من اینجا خودم كم كم به شما یاد میدهم!.
نخست باید در یابیم كه همه ی جانداران جهان
از یك فرمان غریزی پیروی میكنند و آن همان
" مهاد فرازیست ژن" یا همان " اصل بقای نوع"است.
همه موجودات , تبدیل كننده های انرژی هستند
و همواره در پی انرژی، این گوهر گرانبها میجویند.
چون این گوهره ی گرانبها در چگالهای بالا كمیاب
است، میان جانداران بر سر آن نبرد در میگیرد
كه بنام نبرد فرازیست ( تنازع بقا، survival،
ueberlebenskampf ) در میگیرد. این نبردنه تنها
میان جانداران گوناگون، بلكه میان خود جانداران
از یك گونه هم در كار است و آدمی نیز از این نبرد و
گرفتاری بری نبوده و نیست. در این نبرد، گروه های
همسود انسانی ، پدید میایند و همبستگی ها و
شكاف ها در این میان روی میدهند. دوستی ها
و دشمنی ها تنها ریشه در این نبرد فرازیست دارند و بس.
زمانی كه گروه بندی ها ، از روی تفاوت خونی و زبانی
و .. باشد، جنگ های میان ملت ها پدید میایند. زمانی
كهگروه بندی روی دینها و باور ها باشد، نبرد های دینی
پدید میایند . ولی در درون هر همبود هم ، حتی اگر به
یك دین و یك نژاد و یك زبان هم باشند، یك تنش و جنگ
دیگر هم همواره در كار است ، چرا كه یك گروه بندی
مهادین هم هست كه آن، گروه بندی از روی میزان
بهره وری از دسترنج كار همگانی است. به این نبرد
بهره وری Verteilungskampf ، در آموزه یماركسیسم،
نبرد طبقاتی میگویند كه میان بهره كشان :
( برده داران، اربابان و فئودال ها، زمین داران بزرگ
و سرمایه دار ها و كارخانه دار ها و بازرگانان بزرگ ..)
و بهره دِهان و رنجبران: ( كارگران و كشاورزان و
پیشه وران و ..) در گیر است. این نبرد هم یكی از چهره
ها و شاید مهادین ترین چهره ی نبرد فرازیست است
و بنیاد آموزه ی ماركسیستی هم شناخت ویژگی ها
و قانون های این نبرد است ، تا بهره دهان بتوانند خود
و بشریت را از خطر نابودی كه در این نبرد طبقاتی برای
كل بشر ,طبیعت و حتی همه جانداران دیگرنهفته است،
رها كنند.
تا سخنی دیگر..جزوه هم میكوشم معرفی كنم
•
***
Mazdak Bamdad
03-17-2008
پیک 4
نقل قول:
نقل قول:نوشته شده توسط Rasoul Daramroei
http://zandiq.com/forum/vb/showthread.ph...#post40167
مشکل عمده در فهم مقالات مارکسیستی واژه ها هستند : بورژوا ، ..
بورژوا ، به معنی برج نشین و یا شهر نشین است و به
سرمایه داران تولیدی میگفتند ولی اكنون به طبقه ی
سرمایه دار میگویند.
بورژوا از واژه ی بورگ و یا همان برج خودمان میاید
كه در اصل بـُرژ و یا بـُرز بوده به معنی بلند است.
مثلاً بـُرزو یعنی آدم بلند بالا و یا البـُرز یعنی بلندترین.
این واژه ی برژ و یا بورگ هم اكنون هم در نام بسیاری
از شهر ها هست، مانند سن پترزبورگ، ، ادینبورگ و ..
در باستان هم شهر ها دارای دیوار و برج و بارو بوده
اند و معمولاً طبقات دارا و بهره كش در آنها زندگی
میكرده اند.
***
Mazdak Bamdad
03-17-2008
پیک 5
نقل قول:
نقل قول:نوشته شده توسط atheist_godless
http://zandiq.com/forum/vb/showthread.ph...#post40740
استاد شوك كهربایی چه طوری است و چگونه باعث مرگ میشود .
هر شوكی و/یا كوتاه مدت، به مرگ نمی انجامد
ولی اگر ولتاژ ان بالا باشد و آمپر بالا از پیكر
آدمی كه گونه ای " الكترولیت" است، ( یعنی
از اب و نمك ها و غیره درست شده) بگذرد،
به واپاشیدن و تجزیه درونی اندام ها و ارگان
ها درونی آدمی میانجامد و اگر مغز و دل و ..
از هم وا بپاشند، مرگ دست میدهد.
البته سوك های كوتاه و كوچك هم میتواند به
ایست قلبی بینجامد كه انهم مرگبار است ولی
نه به انگیزه ی ازهم پاشیدن دل ( قلب) بلكه
به این انگیزه كه چون خود دل با تاكت كهربایی
كار میكند، یك شوك بیهنگام میتواند این تاكت
را بهم بزند. البته از سوی دیگر، اگر كسی
دلش ایستاده باشد و تاكت كهربایی و شوك
كهربایی به او بدهند، ممكن است باز به تپش بیاید.
***
Mazdak Bamdad
04-14-2008
پیک 6
نقل قول:
نقل قول:نوشته شده توسط armity
http://zandiq.com/forum/vb/showthread.ph...#post43617
سپهر جان:
تعریفی که آقای بامداد در مورد سوسیلیسم کردند بدینگونه بود:
منظورت از سوسیالیست این بود که مارکسیست هستی و میخواهی بپرسی ایشان هم هستند؟
البته سوسیالیسم از نظر لغوی یعنی جامعه گرایی، یعنی اینکه منافع جمع را به منافع فرد ترجیح بدهی.
و از این نظر تعریفی گسترده تر از آموزه اجتماعی مارکسیسم دارد.
تعریف سوسیالیسم كه این نیست كه
آموزه ی اجتماعی ماركسیسم باشد!
بلكه ماركسیسم ، سوسیالیسم را
بعنوان آموزه ی اجتماعی خود پذیرفته!
***
Mazdak Bamdad
04-15-2008
پیک 7
نقل قول:
نقل قول:نوشته شده توسط sepehr.anti religion
http://zandiq.com/forum/vb/showthread.ph...#post43566
سپاس.
جناب مزدک ایا شما سوسیالیست هستید یا خیر ؟
اگر نیستید نقد شما بر سوسیالیسم چیست ؟
بله ، میتوانم خود را سوسیالیست بدانم.
***
Mazdak Bamdad
04-15-2008
پیک 8
نقل قول:
نقل قول:نوشته شده توسط armity
http://zandiq.com/forum/vb/showthread.ph...#post43758
آقای بامداد عزیزم
سپاس فراوان برای لطف و توجهات شما
ولی گویا آخرین پرسش من در باره فیزیک کوانتوم از نظرتان افتاد:
باز هم به چسبندگی برمیگردم، اینبار به شکلی دیگر:
1-با به ریشه بار منفی و مثبت رسیدیم، اکنون این پرسش مطرح است:
چرا و چگونه بار مثبت و منفی یکدیگر را جذب میکنند.
چرا یک الکترون افینیته (گرایش) به یک کوارک با بار مثبت را نشان میدهد؟
2-آیا رنگهایی خاص، افینیته (گرایش) بیشتری به رنگ خاص دیگری دارند؟
چون پیوند میان الكترون و پروتون " دوسویه" هست +دو رفتار:
دو "بار" تعریف شده است . ولی پیوند میان كوارك ها همواره
3 تایی است و یكسنجی ( سیمتری و تقارن) همكنشی های
كهربایی در ان نیست بلكه گونه ی ناسنجی ( عدم تقارن) و یا
یكسنجی 3 تایی ( مانند مثلث با بر های یكسان) در آن رواست
كه ناچار سه رنگ هم به میان امده است(آبی و سرخ و سبز) .
---
ما در جهان(ماكرو)، در هر راستایی، دو گزینه داریم، چپ و راست،
اینور یا انور، چرخش هم دو راستا دارد، یا در راستای مثلثاتی
و یا در راستای عقربه های ساعت. رانش و ربایش هم از این
دوگانگی پدید امده اند. یك فرفره كه اینوری میچرخد، با یك
فرفره كه آنوری میچرخد هیچ تفاوتی ندارد جز راستای چرخش
آن و این راستای چرخش آنهاست كه اگر این دو فرفره بهم
برسند، دو رفتار گوناگون از انها سر میزند. یعنی اگر هردو
در یك راستا بچرخند و یا اگر یكی در راستایی دیگر از آن
دیگر بگردد. دو موج هم میتوانند یكسان وبا یك فركانس هم
باشند ولی در هنگام تداخل در هم، همفاز باشند، نیرومند تر
میشوند و اگر فازشان 180 درجه دگرگونی داشته باشد، هم
دیگر را صفر میكنند. حال اگر این اختلاف فاز چیزی میان
0 و 180 باشد(90°)، حالتی میانه میان صفر و ماكزیموم
بدست میاید. بارهای منفی و مثبت و رنگها را هم باید گوناگونی
های رفتاری به انگیزه این " امكان" های گوناگون هستی دید
البته كوشیدم كه تا انجا كه شدنی است سخن را ساده كنم.
***
Mazdak Bamdad
04-15-2008
پیک 9
نقل قول:
نقل قول:نوشته شده توسط armity
http://zandiq.com/forum/vb/showthread.ph...#post43757
آقای بامداد عزیزم
کمی "آموزه" با "پذیرفتگی" فرق دارد.
همانگونه که تعبیر امروز کشورها کاپیتالیستی از سوسیالیسم کمی با انگاره سوسیالیسم مارکس متفاوت است.
روشن است كه هر كس میكوشد تعریفی در
راستای سود خود درست كند.درستی تعریف
هم از انیرو بیشتر به مشروعیت این " سود "
بر میگردد. !
***
Mazdak Bamdad
04-15-2008
پیک 10
نقل قول:
نقل قول:نوشته شده توسط Kourosh_irandoost
http://zandiq.com/forum/vb/showthread.ph...#post43700
مزدک گرامی
یگانگی الفبای پارسی و عربی از کی آغاز شد و چرا؟
از زمان 1400 سال پیش و استوار شدن پایه های
فرمانروایی تازیان بر سرزمین ایران. یعنی هر جا
كه تازیان گرفتند، ( و بیرونشان نتوانستند بكنند)،
دبیره ( الفبای) تازی روا شد. البته نا گفته نماند كه
ایرانی ها همچون ملت های فراوان دیگر، دبیره ای
از خود نداشتند، دیبره را فی نی قی ها درست كرده
بودند كه یونانیها از یك سو آنرا بردند و از آن دبیره ی
كنونی باختر زمین ( كه بسیار هم كارآمد است) درست
شد ( دبیره ی لاتین و دبیره ی سیریل روس و ریون های
وایكینیگی و ..) و از سوی دیگر سامی ها ( عبری ها و
آرامی ها و تازی ها ) آنرا گرفتند كه دبیره ی كنونی تازی
و عبری از ان است و دبیره ی پهلوی زمان ساسانیان
هم در اصل همان دبیره ی آرامی است. بر این پایه اگر
ما اكنون دبیره ی لاتین هم بگیریم، بازهم دبیره ای انیرانی
و از ریشه ی فینیقی است ولی دستكم كارآمد تر است.
***
Mazdak Bamdad
04-15-2008
پیک 11
نقل قول:
نقل قول:نوشته شده توسط Rasoul Daramroei
http://zandiq.com/forum/vb/showthread.ph...#post43807
درود بر شما
فرق بین کلماتی مانند توده ، مردم ، ملت ، امت بطور مشخص چیست !
چه کسانی و به چه دلیلی از هر یک از این اسامی برای خطاب به اهالی یک کشور استفاده میکند ؟
در نبرد برای فرازیست، گروهبندی های گوناگون ، هر كدام
بر طبق یك مرز جدایی میتواند پدید بیاید. مثلاً اگر سفید ها
بخواهند سیاه را برده كنند، سخن از نژاد گفته میشود.
اگر گروهی كه دارای یك زبان و یك تیره ی ژنتیك هستند،
برای خود هویتی با این كریتریوم ( مرزجدایی) درست كنند،
مفهوم ملت زاده میشود و اگر گروهی مثلاً دین اسلام را
مرز جدایی میان افراد بشر بدانند، سخن از امت اسلامی
به میان میاید . اگر كسانی وابستگی به یك طبقه ی اقتصادی
را مرز جدایی و جبهه ی نبرد بدانند، سخن از توده و خلق
در میان است در برابر ضد خلق ها و بهره كشان. همه ی
اینها مرزها و گروهبندی های سیاسی در راستای رسیدن
به برتری و یا بهره ی بیشتر از بهره های زندگانی , و در جایی
مشروع و در جایی غیر مشروع هستند. البته بایسته هم
نیست كه این واژه ها در باره ی مردم یك كشور بكار برده
شود بلكه مرزبندی جهانی هم میتواند باشد. بهرروی برای
دریافت بهتر این سخنان باید آموزه ی ریاضی " گردآیه ها "
( مجموعه ها) را خوب یاد گرفت و اینكه گردآیه ی هنباز
(مجموعه ی مشترك) چیست و یا جمع مجموعه ها چیست
و یا كریتریوم هموندی ( عضویت) در هر مجموعه چیست و ..
برای نمونه اگر شما یك ایرانی سفید پوست و مسلمان خوب
و كارگر یك كارخانه باشید، در یكزمان، هم از یك نژادید، هم
از یك ملت، هم از یك امت و هم از توده و خلق !
اگر بخواهید با پرچم كردن نژاد، مثلاً همه را بر پاد چینی ها
یگانه كنید، ( متحد كنید)، آنگاه نژاد و اریایی بودنتان پررنگ
میشود. اگر بواهید جلوی بهره كشی كارخانه دار كارفرمایتان
را بگیرید، نیاز به متحدان همدرد با خود دارید و پرچم " توده"
را بلند میكنید. اگر بخواهید هندوستان را مثلاً غارت بكنید،
بهترین پرچم، كافر بودن آنها و مسلمان بودن شماست،
انگاه امت پررنگ میشود، اگر بخواهید دختران محله را در روز
عاشورا تحت تاثیر قرار دهید، پرچم نعمتی / حیدری بلند
میكنید و با سینه زنان دیگر همچشمی و نبرد میكنید. اگر
هیچ مرزی هم برای تامین منافع خود پیدا نكردید، هر چیز
پیش پا افتاده را هم میتوانید مرز كنید، مثلاً بگویید كه به
مسیح 4 تا میخ زده اند و نه 3 تا، و بیدرنگ یك مذهب تازه
پیدا میشود! دست به سینه باید نماز خواند و نه دست فتاده!
باز یك مذهب و مرز دیگر برای نبرد برای بهره مندی های زندگی!
ما پوشاك سفید میپوسیم ! گروه تازه ی سفید جامگان ! و ...
***
Mazdak Bamdad
04-15-2008
پیک 12
نقل قول:
نقل قول:نوشته شده توسط armity
http://zandiq.com/forum/vb/showthread.ph...#post43843
آقای بامداد عزیزم:
منظور من چیستی این پیوند است.
حال که به ازلی ترین بارها و ذره-انرژی رسیدیم، چگونه میتوان این پیوند را تعبیر کرد؟
(در ضمن این را اضافه کنم که نمیخواهم از این بحث سودی برای افکارم بیابم)
این پیوند را دانش كوانتوم به سادگی روشن كرده.
یعنی اگر شما در فضا توپی را در یك راستا
بیندازید، در خلاف راستای ان به جنبش در میایید
و اگر توپی در فضا به شما بخورد و آنرا بگیرید،
در راستای همان توپ به جنبش درمیایید.
حال اگر شما دو نفر باشید كه هر دو مانند هم
باشید و هی توپ به هم پرت كنید، از هم دور میشوید
و یا بوارونه .چسبیدن دو ذره هم همین است كه هم
میان ذره ها و هم بیرون از آنها، توپ های كوچك
( مثلاً فوتونها) هستند و این توپ ها ذره ها را
چنان تكان میدهند كه اینها در یك حالت تعادل
( مثلاً مدار) نسبت به هم می مانند، یعنی اگر بخواهند
دورتر بشوند، یك توپ از انها در میرود و بجای خود
بر میگردند و اگر بخواهند نزدیك تر بیایند، یك توپ
بهشان میخورد و دور تر میروند و بدینگونه، با همكنشی
با این توپها، پوزیسیون تقریبی خود را در كنار هم
حفظ میكنند. ( فضای تهی هم پر از این "توپ" های كوچولو
و با انرژی های گوناگون است و اگر جایی توپ ها كم بشوند
توپهای دیگر بدانسو میایند ( افكت كازیمیر ))
نقل قول:
نقل قول:نوشته شده توسط armity
http://zandiq.com/forum/vb/showthread.ph...#post43843
..
(در ضمن این را اضافه کنم که نمیخواهم از این بحث سودی برای افکارم بیابم)
اگر هم چنین باشد ، برای من مهند نیست.
ما تا جاییكه اگاهی داریم پاسخ میدهیم .
***
Mazdak Bamdad
04-15-2008
[COLOR="#DDA0DD"][SIZE=1]
.Unexpected places give you unexpected returns