02-18-2015, 03:03 AM
Dariush نوشته: این که بیانصافی مطلق است. اینکه مصدق نمیتوانست دریابد که ایران
نروژ نیست و در فهم جامعهی ایرانی دچار اشتباهات ِ استراتژیک
شده بود، چنانکه نمیدانست که مردم در اینجا ناتوان از برقراری
و نگهداشت حکومتی ملی و ایجاد ِ مکانیزمهای مردمی برای
مصروف داشتن ِ اموال و داراییهای ملی در راستای اهداف
و مملکتی هستند و به دست خود همه چیز را تقدیم توتالیترها
میکنند، امریست فارغ از این بحث، وگرنه من و شما هستیم
که تنها هستیم، در سراسر جهان، برخلاف گفتهی شما، رفتن
پول ِ نفت به جیب ِ یک دولت ملی داخلی، حداقل بخشی یا گامی
از /به سوی ملی شدن آن صنعت محسوب میشود.
من هم البته با امیر موافقم البته نه به این شدتی که امیر میگوید!
شما بنگرید میبینید تمامی کشورهای نفت خیز و غنی از ثروتهایی مانند آن (الماس،گاز،ذغال سنگ و ...) به خصوص انواع خاورمیانه ای اش مفلوک، مصرف کننده، عقب مانده و در پیتی هستند. وجه مشترک تمام این کشورها ثروتی هنگفت است که اینها را از تلاش برای کسب ثروت از راه های دیگر وا میدارد!!!
فردا روزی نفت و گاز ایران به کل تمام بشود ایران منبع انرژی تمام نشدنی و خواستنی تر (دست کم در آینده) دارد! ایران دو کویر بسیار بسیار داغ دارد که میتواند انرژی آینده (برق) را از راهی پاک به میزان نا متناهی در آینده ای که چشم اندازش به سمت استفاده مطلق از این انرژی میرود تولید کند!!! یعنی برای سرزمینی مانند ایران همیشه ثروتهای طبیعی وجود دارد. برای همین من تا آنجایش که کار مصدق با توجه به اینکه نمیدانست این ملی کردن به چه قیمتی تمام میشود موافقم! ولی از آنجا به بعدش که از بیخ چنین کاری غلط است مشکل دارم!!!!!
اگر دو سر سیم لخت را فرو کنیم در ماتحت شخصی باعث برق گرفتگی میشود معنیش این نیست که کلن برق را ببوسیم بگذاریم کنار!!! باید سر سیمها را پوشاند و فرهنگ توی ماتحت نکردن سیم لخت حامل برق به ماتحت یکدیگر را به مردم آموخت!!!!
خدای ار به حکمت ببندد دری - به کرمک زند قفل محکم تری