02-12-2015, 07:42 PM
undead_knight نوشته: به جز بیشتر شدن اختلاف ها،باید دقت کرد که زمان مصدق رهبری جریان ضد شاه دست ملی گرایان بود و مذهبی ها پیرو بودند،در صورتی که در انقلاب 57 رهبری جریان به دست مذهبی ها افتاد و نماد و رهبر جریان ضد شاه یک شخصیت تماما مذهبی بود.من فکر نمیکنم اینطور باشه. حساب چپها رو که باید بکل جدا کرد چون اونها معلوم هست برنامشون چی بوده ولی، ملیون اگر قدرت داشتند
در واقع من دارم میگم اگر جریان مصدق در قدرت مونده بود احتمال بیشتری داشت که انقلاب اسلامی رخ نده، چون جریان های چپ و ملی در پیروزی انقلاب به شدت موثر بودند(از سامان دهی و تبلیغات گرفته تا اقدامات نظامی) نیازی احساس نمیکردند که تحت لوای یک جریان مذهبی قرار بگیرند.
لازم نبود که پشت خمینی سنگر بگیرند. من فکر میکنم خود اینکه ملیون به این راحتی از خمینی شکست خوردند نشون میده که ضعیف شده بودند.
Agnostic نوشته: ببینید در زمان مشروطه و رضا شاه روشنفکران ضد اسلام بودند و معایب اسلام را مطرح می کردند. در زمان مصدق سه گروه سیاسی بود ملی ها مذهبی ها و کمونیستها. بعد از مصدق ملی مذهبی ها شکل گرفتند و ملیت را به تحجر اسلام پیوند زدندسپس شریعتی ملی مذهبی را با کمونیسم پیوند زد و فاضلاب اسلام را در قالب کمونیسم ریخت.در زمان رضا شاه اسلامیون کسروی رو بقتل رسودند آب هم از آب تکون نخورد. من فکر نمیکنم اونزمان اونها به معنای واقعی "اسلامستیز" بوده باشند.
یعنی مثلا نخبه های فرهنگی یا همان روشنفکرنماهای مسلمان بر خلاف روشنفکران مشروطه شنا کردند و مسلم بود آخر سر از این افتضاح ملایان به قدرت می رسند.
"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound