01-25-2015, 05:20 PM
undead_knight نوشته: نقطه مقابل این حرف این میشه که مخاطب هنر رو کشف نمیکنه.تناقضی نیست،
خب اگر تشخیص هنری بودن یک چیز رو وابسته به تجربه شخصی میدونی چطور میتونی این رو گفته باشی؟
به عنوان کسی که قایل به نظریه «بازآفرینی هنر» در برابر «آفرینش هنر»، باور دارم که هنر است که هنرمند
را تعیین و مرزگذاری میکند. بنابراین همچنان مخاطب در ارزشگزاری بر اثر بیوجه است، آنچه هنرمند در
اثر نوعی «شهود» و لبریز شدن از یک حس ناشی از تجربهای شخصی، میآفریند میشود اثر هنری.
آنچه مخاطب در ارتباط با اثر هنری درک میکند یا حس میکند میتواند به کلی از همان ِ هنرمند منفصل
باشد.
Crusader نوشته: شما «علم» را با «هنر» مقایسه میکنید گرامی؟ قلمروی علم چهارچوب معین و قوانین و قواعد مشخصی دارد. شما در یک سیستم مقدار انرژی هدر رفته/ورودی و... آنرا دقیقا محاسبه میکنید، مقدار «هنر» موسیقی ناب ایرانی! را چطور میخواهید اندازه بگیرید؟ واژهی مبتذل و جندهی «هنر» را حتی نمیتوان بدرستی تعریف کرد چه برسد آنکه شما مرز و قاعده برای آن تعیین بکنید.یکبار دیگر این جمله را بخوانید:
Dariush نوشته: برای من دادن ِ هرگونه معیار(!) عینی در مورد هنر دادن در عین
سفاحتِ ذاتی عمل، گشودن ِ پای هر ننهقمر ِ نااهل به آن جاییست که اساسیترین
خاصیتاش همانا «خاص» بودناش است. چنان که در مورد «علم» چنین شد و آن
را به لجنزاری تبدیل کرده که میبینیم.
برای من هنر پدیدهایست در قلمروی انسانی و برای انسانها و در مورد آنها!
آنچه در علم پیش آمده این است که هر بیسروپایی به آن راه یافته و آن را به
ابزاری برای جعل قدرت خویش تبدیل ساخته. علم با آن همه بدبینی و تردیدها
بسیار رسواتر از آنیست که بتواند نقش ساحتی چون هنر را ایفا کند.
کسشر هم تعاونی؟!