[mbk]

Chapter (24) sūrat l-nūr (The Light)

به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان

"آیا نمی دیده ای که خداوند می راند ابری را پس پیوند می سازد میانش پس می کندش فشرده ای باز می بینی باران درمی آید از بجامانده اش هم فرو می آورد از آسمان از کوههایی درش از یخ زده ای باز می زند به آن کسی را می خواهد هم برمیداردش برای کسی می خواهد نزدیک است درخشش روشنای اش برود به چشمها43 روشنایی"
مگر پیش از باران نمی بینیم که باد ابرها را در آسمان می راند سوی همسوی چرخش زمین غرب یا رودررویش شرق یا دیگر سو یا نمی بینیم که ابری که سیاهی اش بیشتر است پیشامد باریدنش بیشتر است همچنین در آسمان همچون کوه روی هم انباشته نیستند هر چه گشادی هم بلندی اش بیشتر باشد بیشتر خنک هستند که نورخورشید را بیشتر سایه کردند هم آذرخش هایی درخشنده ازشان نمیتابد چرا گلوله های تگرگ با گلوله های برف یکجور نیستند من دیدم اینه که تگرگ آب بارانی بوده که یخ زد اما برف خودش یخ زده بود در آغاز که بزرگتر شد
خداوندا مرا خودبین مگذار هم اندوهناک در برپایی