10-22-2014, 04:11 PM
Rationalist نوشته: ولی همچنان تاکید می ورزم که @Dariush به معنای واقعی کلمه، حرف های مرا از نقطه نظری که خردگرایی را درمی یابم؛ "نفهمیده" است!من براستی هرگز در گفتگو با کسی اینقدر دچار یاس و تاسف نشدهام؛ اینگونه که شما حرفهای مرا نه فقط اینکه نفهمیدهاید، که آن را به بدترین و منحرفترین شکل ِ ممکن فهمیدهاید، چنانکه تصور میکنم پستهای مرا یا اصلا نمیخوانید یا اینکه تنها یکی دو خط بیشتر نمیخوانید و بعد هم میکوشید آنها را نقد بکنید، اما لازم است که به شما گوشزد بکنم که اینهایی که شما در مورد نوشتههای من به هم میبافید در هیچ شکلی از حالات ِ ممکن نمیتوانند نقد به آنها محسوب شوند و هتا اصلا به آنها مربوط باشند. اکنون باید بگویم به حقیقت معنای بیزاری نیچه را وقتی که میگفت «بد فهمیده شدن بس بسیار دردناکتر از فهمیده نشدن است»، به عمیقترین شکلاش درک کردهام.
برای نمونه اینجا را ببینید:
Rationalist نوشته: اتفاقا یکی از اصلی ترین عواملِ طغیانِ دهشتناکِ خردگرایی همان موجودیست که آن را می ستایید! آنجا که صداقت و احساساتی پاک، سلاخی دروغ و تزویر آنها می شوند...آنجا که از احساس، زیبایی و لطافت به بی شرمانه ترین شکل سوء استفاده می شود؛ موجب زنجیر پاره کردنِ خرد عاصی و دردمند می گردد!در آن پست ِ کذایی من کجا زنان را ستودم؟ کجا از آنها برای نقد به خردگرایی بهره گرفتم؟ کسی که اینها را در پاسخ به نوشتهی بنگاشته است، بیشک هیچ سعیای برای فهمیدن و یا احتمالا هتا خواندن ِ آن نیز نکرده و گویی همچون ناموسپرستان به خشم و خروش آمده و کوشیده پاسخی دندانشکن به مخاطباش بدهد.
و چه مضحک است دست آویز شدن به طبیعت های بشری یا به جنس زن(!) به عنوان نقدی(؟!!!) بر خردگرایی. خردگرایی که اساسا در رهایی از آنها معنای خود را یافته است.
ما بارها به روشنی گفتهایم که خردگرایی در تعریف ِ شما اصلا مهم نیست؛ چرا که آن آنطور است که شما آنرا تعریف میکنید، آنچه مهم است خردگرایی در ذات ِ خویش است، آنطور که در رواج است، آنطور که آدمها خویش خردگرا میشمارند نه آنطور که شما خویش را خردگرا میشمارید، آنطور که شما خردگرایی را میفهمید همانطور است که شما آن را میخواهید بفهمید، اما آنچه در میان ِ خردگرایان مخرج ِ مشترک است، آن است که در اینجا سابجکت است و نقد میشود و نهایتا احتمالا تنها کسی که میتواند و رغبت میکند ایدهئولوژی شما را به نقد بکشاند تنها خودتان هستید، چرا که تنها خودتان به آن به فرزامی آشنا هستید.
اگر اینطور نیست و اگر شما خردگرایی را آنطور که خودتان آن را میشناسید، در میانِ عموم ِ خردگرایان در رواج و همهگیری میبینید و سپس خردگرایی را دارای قابلیتِ درمانِ همهی به زعم ِ شما ناهنجاریهای ناشی از ناخردگرایی میدانید، باید از خودتان بپرسید که چرا هنوز ما در میان ِ همهی این سوپرفرهنگهای جهانی، دچار ِ همان بیماریها و ناهنجاری هستیم و هر روز نیز بدتر میشوند؟ پاسخ ِ شما کاملا قابل ِ پیشبینیست: کمتر کسیست که با عظمت و سترگی ِ خردگرایی آشنا باشد یا هتا بتواند با آن آشنا بشود یا پیراموناش مطالعه بکند (گلههای گوسفند!)؛ بله، این پاسخ کاملا درستیست، اما ایراد به شکلی دیگر همچنان برقرار میماند: خردگرایی زمانی که نتواند عمومیت کسب بکند عملا هیچ کاربردی نخواهد داشت و در سطح ِ جهانی، بود و نبودش یکسان خواهد داشت. دفعهی بعدی که خواستید بروید بیرون، ببینید که کدامیک از انسانها یا چه تعداد از آنها از روی نسخهی اخلاقی ایدهآلیستی کانتی یا از سیستم اخلاقی لیبرالیستی پوپری عمل میکنند و چه تعداد از آنها اساسا علاقه دارند که پیرامونشان بدانند؟
پس از آنکه شما مدرنیسم و تکنولوژی را به درستی و بیآنکه به من زحمتاش را بدهید از دایرهی محصولات ِ مستقیم ِ خردگرایی بیرون کشید، و پس از آنکه من در دو پاراگراف ِ بالا جایگاه ِ رفیع عمومی ادعایی خردگرایی را رد کردم، اکنون آنچه از خردگرایی به راستی باقی میماند جایگاه، کاربرد و معنای آن در نزد ِ یک یک ِ آدمهای خردگرا است. این بود که من کوشیدم که نشان بدهم که شخص ِ خردگرا چطور پیرامونِ خویش را میبیند و آدمها، رفتارها و پدیدهها را از چه زاویهای مورد بازشناسی خودآگاهانه قرار میدهد و این شناخت دارای چه خصیصهها و آفتهاییست. بیشک شخص خردگرا «یک یا چند چیز» را بطور جزمی مورد ِتمسک ِ فکری قرار میدهد و آنها را به عنوان ِ معیار سنجش و عملکرد میشناسد، ما کوشیدیم آنها را بشناسیم و مورد ِ نقد قرار دهیم، کاری که در عمل از سوی شما چیزی دریافت نکرد جز مشتی کنایه و «نفهمیدید نفهمدید» به بیانهای گوناگون. من به شخصه از شما انتظار داشتم که به جای اینکارها و اینکه یکسره بکوشید از موضع خویش دفاع بکنید و ما را فلان و بهمان خطاب بکنید، به پیشبرد ِ بحث و بیان ِ ساختارمند ِ نظرات ِ خویش بپردازید؛ آنچه اما در عمل رخ داد مرا به راستی ناامید کرد.
با این تفاسیر، من گمان میکنم بهتر است ما نوشتههای یکدیگر در این مورد را تا پیشامدی خاص نادیده بگیریم چرا که به راستی نمیتوانیم با یکدیگر در این مورد ارتباط ِ مسمر ثمر و جدی برقرار بکنیم.
کسشر هم تعاونی؟!