10-10-2014, 07:45 PM
Rationalist نوشته: راسل جان(هنوز در مورد نام کاربری ات توضیح نداده ای) همان طور که خودت اشاره کردی؛ بحث اساسی هم همان لذت بخش تر کردن زندگی است. آنچه من در اینجا به عنوان "نیاز" مطرح کرده ام؛دربارهیِ مطالبی که گفته بودم حتما تا یادم نرفته در یک پست امروز فردا توضیح میدهم.
میلی شدید، ریشه در ناخودآگاه و غیر ارادی است که برای ارضای کورکورانه ی خود، ما(خودآگاهی) را تحت فشار قرار می دهد و اگر تن به ارضای آن ندهیم با رنجی شدید مواجه می شویم.
پس در اینجا تمایز میانِ برقراری یک رابطه عاطفی از روی فشارِ نیاز غریزی یا غیر غریزی با یک رابطه ی عاطفیِ آگاهانه و از روی سنجش خرد و انتخاب ارادی نمایان می گردد.
به گمانم با اندکی خردورزی می توان دریافت که کدام رابطه عاطفی، استحکام بیشتر و کیفیت بهتری دارد!
اما دربارهیِ نیاز، من با توجه به ذهنیت فعلی خودم نمیتوانم قبول کنم که همیشه لذت بیشتر را با فاصله از غریزه و سنت و جامعه... همراه است . یک موضوع دیگر که بنظرم درست میآید اینست که: اگرچه در دورهیِ مدرن، چه نیازهایِ درونی و غریزی، و چه نیازهایی که در نتیجهیِ شرطی کردن توسط اجتماع بما القا میشوند باعث کاهش خوشی ما میشوند، ولی به هیچ وجه همواره اینطور نبوده. در دوران پیشامدرن زندگی اجتماعی و لذتهایِ آن با لذت بردن اینچنین در تضاد نبوده. برای همین است که احساس خوشبختی در مکانهایِ دور افتاده و بکر و سنتیتر دنیا بسیار بیشتر از دنیای مدرن و آزادست.
یک مسالهیِ دیگر که در اینمورد بنظرم میرسد و بگمانم تو هم با آن مخالف نباشی لزوم قبول وجود و قدرت غرایز است، بنظرم برای کنترل و خودآگاهی بیشتر تنها راه تمرکز بر عرایز است و البته پیدا کردن کلکهاییست برای دور زدن آنها. و البته باز هم بنظر من دست یافتن به کنترل هدفی غیرواقعی بنظر میرسد و با تمام این تلاشها شاید بشود اثر آنها را بر خودمان کمی کم کنیم.
اما چیزی که من متوجه نمیشوم تاکیدت بر لذت ویژهیِ دانشآموزیست. بنظرت اینطور نیست که همانطور که دوستان منتقد هم میگفتند بعد از جدا کردن خودمان از این نیازها اساسا لذتی باقی نمیماند، مانند صادق هدایت در س.گ.ل.ل توصیف میکند؟
"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound