06-07-2014, 09:07 AM
Dariush نوشته: با این تفاسیر چه سبکی بهتر از نابغهی شکنجهشده میتواند برای من کار بکند؟
به نظر من؟ «عوضی بامزه»! واقعیت اینست که شما باید از آنچه برایتان آسان و طبیعیست بپرهیزید تا پیشرفت بکنید، و تا بازی را به نحوی که برایتان غیرطبیعیست تجربه نکنید، نمیتواند سبک «طبیعی» خودتان را به کمال برسانید. وقتی «دشوارترین» نوع بازی برای خودتان را تجربه میکنید و از طریق به موفقیت، حالا هر میزانی از آن میرسید، احساس پیدا کردن یک «ابرقدرت» جدید در شما پدید میآید که میتوانید از آن برای پیشرفت هرچه بیشتر سبک اصلی خودتان استفاده بکنید. ضمن اینکه دینامیک بودن در بازی هدف نهاییست و توانایی شما در سوئیچ کردن میان سبکهای مختلف تضمین اینکه میتوانید «هر دختری» را که خواستید به رختخواب بکشید. ولی مشکل اینست که باید فردیت خود را چند ماهی کنار بگذارید، همهی هوش و دریات و ارادهی خود را متمرکز بکنید و واقعا به روی آن کار بکنید. دلیل اینهمه تلاش؟ اینکه بازی «فقط» دربارهی سکس نیست، بازیکن حرفهای در جامعه تقریبا به اندازهی یک زن ارزشمند است، چنانکه مردان بتا حاضر هستند برای دور و بر او بودن و از تهماندههای او تغذیه کردن پول خرج او بکنند، او را به پُستی بسیار سطح بالا استخدام بکنند، از پرستیژ، ثروت، اعتبار و روابط خود او را بهرهمند بکنند شاید روزی «راز» خود را با ایشان در میان گذاشت!
گمان میکنید من چگونه امروز پشت این میز نشستهام و دارم برای شما چرت و پرت مینویسم و سر ماه چک تُپل نقد میکنم؟ منهم یک زمانی مثل شما در شرایط اقتصادی فاجعهآمیز، شرایط اجتماعی نامطلوب و شرایط جنسی بدتر از آن دو قرار داشتم. اینرا بدانید که در نظر مردان بیبازی هیچ چیز دشوارتر از بدست آوردن زن زیبا نیست، حتی مردان بسیار ثروتمند و متنفذ برای به دام کشیدن دختران زیبا و جوان مشکل دارند... خدا میداند چند بار من با این مردانی که دوستان مثل شهریار گمان میکنند «هیچ» مشکلی در مخزنی از زیبارویان ندارند رفتهام دختربازی و «عاشق» اولین هشتی شدهاند که به آنها لبخند زده!
بازی را دستکم نگیرید، یک ابرقدرت است که میتوانید از آن برای خودتان همه چیز بسازید.. پس سرمایهگذاری بسنده بکنید تا بازگشت سرمایهی متناسب داشته باشید.
Dariush نوشته: اما یکی دو پرسش از امیر گرامی دارمببینید کلک بازی در رابطهی بلندمدت این است که شما آرامآرام تبدیل به «خودتان» بشوید با پنجرههای مقطعی که به روی آن آدم اول گشوده میشود. نابغهی شکنجه شده بطور خاص دشوار است چون زن وقتی به سراغ «هنرمند» و «نویسنده» و … میرود درپی آنست که از طریق او جاودانه بشود، انبوه این زنانی که موضوع آثار برجستهی تاریخ بودهاند یا این آثار به آنها «تقدیم» شده از همین راه در تاریخ بشری جاودانه شدهاند. من نمیدانم این اشتیاق در زنان از کجا میآید اما آویزان یک نابغه شدن تقریباً به اندازهی بردهی یک آلفای غارنشین شدن برایشان جذاب است.
دشمن شما در این مدل از بازی هم مثل تمام دیگر انواع آن خودتان هستید، اگر افراط نکنید، دائم به روی این تصویر تمرکز بیش از اندازه نداشته باشید، و کلاً کمی ولوم «تلاشی» که برای جلب نظر دختر میکنید را کاهش بدهید موفقیت بلندمدت در آن هیچ دشوار نیست. کافیست نمایشهای انفجاری و فصلی از «نبوغ» خود ارائه بدهید. من در آیندهی دور(بازگشت دوباره)دربارهی بازی در روابط بلندمدت بیشتر خواهم نوشت، اما همینقدر بدانید که همهی انواع بازی چنان کمیاب، اندک و نادر هستند که ذرهای از آن فرسنگها شما را پیش خواهد انداخت.
شما قادر به تکرار آن موفقیت نبودهاید چون بطور آگاهانه درپی بازتولیدش نرفتهاید. حالا که فرمول را میشناسید، طراحی دوبارهی علایم و سیگنالهای خیلی ساده و ابتدایی برای ارسال پیغامهای درست در مواقع درست کار بسیار آسانی خواهد بود.
فقط یک نکته: هرگز مردان دیگر را بیدلیل تحقیر نکنید، تلاش برای غلبه به مردان دیگر در ذات خود بتا، حتی اندکی امگاست و خلاء اعتماد بنفس بسیار عمیقی را لو میدهد. مردی که «آلفاست» پیشاپیش خود را سلطان جنگل میداند و برای سلطان شدن تلاشی نمیکند! او تنها مردیست که امکان زیر بال و پر گرفتن مردان دیگر را دارد و از وجود ایشان احساس خطر نمیکند. اگر مردی شروع به تعرض به حریم شما کرد او را با بیاعتنایی و سگمحلی پاسخ بدهید، یا شروع بکنید از دوستدختر/خواهر/همسرش در حضور او دلبری کردن، اگر مردی از دوستدختر شما شروع به دلبری کرد اینجا سلاح «تحقیر» بکارتان میآید، اما در مواقع عادی، وقتی یک مردی همینطور در جمع حاضر شده، هرگز او را تحقیر نکنید، همان سیگنال «تلاش خارج از قاعده» را ارسال میکند.
Dariush نوشته: آیا جایی خطایی کرده بودم؟از اول تا آخرش خطا بود!
اما به جای دانهدانه برشمردن خطاهای بیشمار شما، فقط اینرا بدانید که ذهنیتتان به شدت نامناسب بود، خودباختگی، تلاش کردن، مرتب ضعف نشان دادن... مسیر درست اینست که اینها را به آزمایش بگذارید و از این نظر کارتان درست بوده، اما نحوهی انجام آنها به شدت ایراد داشت... من دو سه تا را برای پرهیز در آینده بازگو میکنم:
۱. «چند هفته» رابطهی خشک را ادامه دادید، رابطهی خشک باید دست بالا یک هفته ادامه داشته باشد. بهترین قاعدهای که تاکنون پیدا شده اینست: آشنایی -> قرار همان لحظه (اگر نشد) -> گرفتن شماره -> فقط یک بار تلفن -> قرار اول دست بالا سه روز پس از آشنایی - > سکس!
به قرار دوم هم اگر کشید برای بازیکن مبتدی مشکلی نیست، اما حواستان باشد که از آشنایی تا سکس اگر بیش از یک هفته فاصله بیافتد فاجعهآمیز خواهد بود. مردان دارای گزینه برای رسیدن به سکس بیش از یک هفته صبر نمیکنند و زنی که شما را جذاب یافته «توان» صبر کردن ندارد. زن از شما توقع دارد که برای پیشبرد رابطه وارد عمل بشوید و سکان رهبری را دست بگیرید، و مردی که دلبری میکند اما آنرا یک مرحله جلوتر نمیبرد یا فریبکار به نظر میآید(«هدف دیگری دارد»)، یا همجنسگرا! از لحظهای که دختر را میبینید، تا رسیدن به سکس باید بطور بیوقفه و مداوم پروسه را در جهت رسیدن به رختخواب رهبری بکنید، «بیوقفه». درنگ در این مورد راه مستقیم است به فرندزون.
۲. به هیچ عنوان بازی تلفنی، تکست، ایمیل و … انجام ندهید. اینها برای شما آسان و برای زن مناسب است، به جای این کار، روبروی او بنشینید، در چشمانش زل بزنید و مثل یک مرد جذاب با او سخن بگویید. هر پخمهای میتواند از «راه دور» آلفابازی دربیاورد، مهم آنست که در حضور او باشید. از تلفن و … فقط برای تنظیم کردن قرارها استفاده بکنید، متوجه شدید؟ «فقط»! اگر «قرار همان لحظه» اتفاق نیافتاده، شاید لازم باشد بار اول که زنگ میزنید ده دقیقهای با او صحبت بکنید تا جذابیت دوباره ریشارژ بشود و دعوت شما به قرار حضوری را بپذیرد، اما هرگز نه بیشتر، و در پایان این ده دقیقه زمان و محل قرار را تائید بکنید. یکی دو ساعت قبل از قرار زنگ بزنید و آنرا تائید بکنید. همین!
مردان دارای گزینه ساعتها وقت برای هدر کردن پای تلفن با «زن» ندارند، با موضوعاتی بسیار مهمتر درگیر هستند. اساماس را هم هر پنج تا یکی جواب بدهید!
۳. مشکل شما طبق معمول «بتابازی» زیاد بوده نه کم. اساساً قانون سه به یک را فعلاً فراموش بکنید، بهتر آنست که کلا عوضی به نظر برسید تا بتا. در آغاز کار طبع بتا دائم مزاحم احوال شماست نیازی نیست آگاهانه «بتابازی» در بیاورید. هرچه دارید رو بکنید، فقط مراقب «عقده»ای بازی در نیاوردن باشید، باقی مواقع تا میتوانید عوضی بازی در بیاورید.
۴. ذهنیت شما همانطورکه گفتم مشکل دارد، و یک باور عمیق در آن غوطهور است که لیاقت این دختر و آن دختر را ندارید، او خیلی زیباست، نمیتوانم، دلم نمیآید... آخرش این میشود! زیبایی زن کاملا فاقد موضوعیت است، راز موفقیت خیلی ساده است، یک جورهایی همه آنرا میدانند، با زن زیبا مثل زن زشت و با زن نجیب مثل فاحشه رفتار کن، «خیلی معصوم است» و «چقدر مظلوم است» و «چقدر زیباست» ... این «گل زیبای ظریف» دیدن زنان همان توهم مرد بتاست که حتی آگاهی از فضاحتی که زن مدرن باشد نتوانسته آنرا در ذهن شما نابود بکند. دلیل آن به نظر من کمبود تستسترون است داریوش جان! واقعیت اینست که شما تا هفتهای چهار روز وزنه نزنید، تستسترون کافی برای ابژهی جنسی دیدن زنان را ندارید. ما خیلی بیش از آنچه گمان میکنید تحت تاثیر هرمونها هستیم. شش ماه ورزش و تغذیه و خواب درست، آن دختر زیبای معصوم ِ مظلوم را در همان قرار اول به خانه ببرید و روی صورتش بنشینید و چنان به زیر خایههای خود او را کبودش بکنید که آبی رنگ بشود و سپس وادارش بکنید زوزه بکشد برای بیشتر! :e405:
خلاصه که، زنان را از این جایگاه مقدسی که قرارشان دادهاید به زیر بکشید و میوهها را بچینید.
زنده باد زندگی!