04-21-2014, 07:48 PM
Persepolis نوشته: درودببخشید به قول بچه ها گفتنی من این جستار رو میس کرده بودم[FONT=&]؛ آخرش، هست یا نیست ![/FONT] :e057:
[FONT=&]
برای نمونه نظر کسروی در مورد جن گفته:
[/FONT] [COPY][FONT=&]آن ﺁﻳﻪ ﻫﺎ{آیه های جن} ﺩﺭ ﻗﺮﺁﻥ ﺧﻮﺩ ﺍﺯ ﺩﺷﻮﺍﺭﻳﻬﺎﺳﺖ ﻭ ﺑﺎﻳﺪ ﭘﺎﺳﺨﻲ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ. ﺑﻬﺮﺣﺎﻝ ﻧﺘﻮﺍﻥ ﺑﭙﺎﺱ ﺁﻧﻬﺎ ﺍﺯ ﺩﺍﻧﺴته ها ﭼﺸﻢ ﭘﻮﺷﻴﺪ. ﻧﺘﻮﺍﻥ[/FONT][FONT=&]ﺑﺪﺳﺘﺎﻭﻳﺰ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻮﺩﻥ ﺟﻦ ﺭﺍ ﭘﺬﻳﺮفت. ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ می ﻧﻮﻳﺴﻢ: ﺁﻓﺮﻳﺪﮔﺎﻥ ﺁﻧﭽﻨﺎﻧﻲ ﻧﺒﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﻧﻴﺴﺘند.[/FONT][/COPY]
[FONT=&]ببینید کسروی هم میگه جن وجود نداره حتا برای شما مسلمان عزیز...! [/FONT][FONT=&]و میگه تقصیر ما چیه اینها در این کتاب و کتابهای شیعی و ملایان هم بسط داده شده و آنوقت از ما انتظار دارند ثابت کنیم که وجود ندارند.
این سخن کسروی و خیلی های دیگه هست ولی چیزی که در این جستار دنبالیشیم اینه که آیا امکان وجودش هست یا نیست؟[/FONT] یعنی در مواجه با این موارد باید به طور قطع بگوییم خیر وجود ندارد و توهمه یا دروغه؟
[FONT=&]البته این نکته هم اضافه کنم که پندار جن از دوران باستان بوده و بعدش وارد اسلام شده.
[/FONT] [FONT=&]اولِ اول می خواستم ببینم شما مدافع فلسفه تجربه گرایی هستی که از آن زاویه به قضیه جن نگاه میکنی؟[/FONT][FONT=&] و به ما بگویید كه آیا انسان تصورات و تصدیقات مقدم بر تجربه هم دارد یا خیر؟! تا بعدش من بگویم قانع شدم یا نه .[/FONT]:e420:
![E404 E404](https://daftarche.com/images/smilies/emoji/e404.png)
در رابطه با پرسش نخستتون، باید بپرسم که جن چی هست اصن؟ اگه یک موجود ماوراء طبیعی و غیرطبیعی (غیرمادی) هست، بله مطمئن باشید وجود نداره (در پاسخ به پرسش دوم میگم چرا). اگه منظور چیزی هست که طبیعیه (طبق تعاریف اسلامی جن، این موجود از آتش بوجود آمده و آتش چیزی طبیعی- اگرچه غیرمادی - هست) پس ممکنه وجود داشته باشه ولی تا زمان حصول اطمینان از این امر، باورش همونقدر مسخرست که باور قوری راسل!
در مورد پرسش دوم هم باید بگم که از نظر هیوم ادراکات انسان در یک دسته بندی به دو دسته تقسیم میشوند: تاثرات ؛ تصورات.
تاثرات بخش مقدم بر تصورات هستند و تمام اون ادراک و آگاهی هایی رو شامل میشوند که انسان از طریق حواس خود به دست میاره. روشنه که این تاثرات نمیتونند از دایره چیستیِ خودِ حواس بیرون برند. یعنی چشم نمیتونه چیزی رو ببینه که غیرمادی و غیرطبیعیه!
دسته دوم تصورات هستند که با پردازش بر روی تاثرات بدست میان. مثلن انسان پرنده و شاخ رو به طور جداگانه از طریق تاثرات شناخته و اکنون میتونه با جمع کردن و مخلوط کردن اینها «پرنده شاخدار» (هما) رو در ذهن پدید بیاره.
از نظر هیوم عقل و فهم بشر فقط در چارچوب تجربه میتونه حکم کنه و نه میتونه و نه باید از چارچوب سپهر تجربه بیرون بره. به این معنی که عقل میتونه در حوزه ی تاثرات و تصورات کار کنه و چنانچه قبلن هم گفته شد، هر دو محصول و فرآورده تجربه و آروین هستند. به همین خاطره که در پاسخ به پرسش نخست گفتم جنِ غیرمادی و غیرطبیعی مطمئنن وجود نداره (که وجود* داشته باشه هم از دایره عقل بشری خارجه).
*البته اتلاق لفظ «وجود» به چیزی که از حوزه عقل بشر خارجه شاید خیلی معمول و عقلانی نباشه. یعنی وجود یا عدمش برای عقل برابره و فاقد ارزش.
[COLOR="royalblue"]
چو بخت عرب بر عجم چیره گشت --- هـمـه روز ایـرانیـان تـیـره گـشـت
جهـان را دگـرگونه شـد رسم و راه --- تـو گـویـی نتـابـد دگـر مـهر و مـاه
ز مـی نشئه و نغمه از چـنگ رفـت --- ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت
ادب خــوار شــد، هـنـر شـد وبــال --- بـه بستـنـد انـدیشـه را پـر و بــال
«توصیف فردوسی بزرگ از تازش اسلام به ایران»
[/COLOR]جهـان را دگـرگونه شـد رسم و راه --- تـو گـویـی نتـابـد دگـر مـهر و مـاه
ز مـی نشئه و نغمه از چـنگ رفـت --- ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت
ادب خــوار شــد، هـنـر شـد وبــال --- بـه بستـنـد انـدیشـه را پـر و بــال
«توصیف فردوسی بزرگ از تازش اسلام به ایران»
خردگرایی و ایمان ستیزی