09-24-2011, 02:34 PM
Havadar_e_Democracy نوشته: راسل جان اون مثال مادر به نظرم مناسب نباشه!!! مادر شاید برای بقای فرزندش کاری رو انجام بده یعنی یه عمل اخلاقی در قبال زیر پا گذاشتن عمل اخلاقی دیگه,مثلا بره دزدی کنه!!! اما از خود بی خود شدن چی؟!چرا هر دو مثال کاملاً درست هستند.اینجا مساله تقابل احساسات و عقل هست.یعنی یک شاه عاشق میشود میرود بجنگ یک کشور دیگر،اگر احساس عاشقی نبود و بجای آن عقل بود اینکار را نمیکرد،مادری که برای بچه خود دزدی و قتل انجام میدهد هم همنیطور است.رانندگی هم نیازمند تمرکز و دوری از احساسات دارد اگر با موزیک یا الکل احساسات را تحریک کنید جان خود و دیگران را بخطر میاندازید که این بی اخلاقیست.
مثال پشت فرمون نشستن هم مناسب نیست تصادف کردن عمل غیر اخلاقی نیست,یه خطای انسانی هست و عوامل متعددی داره. موسیقی گوش دادن هم کسی رو از خود بی خود نمیکنه( منظورم به اون شکلی که ناشی از مصرف مستقیم یه ماده باشه).تازه نمیشه عملا یه تصادف رو به موسیقی به عنوان تنها عامل مستقیم و تاثیر گذار ربط داد..
در مورد کنسرت و پارتی مساله جای کنترل شده مطرح نیست,مسال مصرف کنترل شده هست که اونم عملا امکان پذیر نیست!!!
در مورد احساسات انسانی هم من درست متوجه نشدم چه ربطی به مصرف مواد روانگردان داره؟!
در آن فیلم Equilibrium هم که گفتم مثال بارز چنین ماجراییست که به زیبایی هر چه تمام تر تصویر میشود،یعنی ماده ای کشف شده که با تزریق آن انسانها دیگر هیچ احساسی ندارند،نه عشق نه موسیقی نه دوست داشتن فرزند و نه خشم و...
همواره هم در گوششان تکرار میشود که در گذشته جنایات بسیاری در نتیجه این احساسات شده و کنترل ناپذیر هستند و خطرناک.اما چنین زندگی کاملاً بیمعنیست.
"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound