02-04-2014, 02:34 PM
دوستان نظرشان راجع به این مثال برای توضیح پیشرفتهتر بودن کشورهای کاپیتالیستی چیست؟
« سه نفر در جزیرهای دورافتاده به دام میافتند. نفر دوم زمین میخورد و توان ماهیگیری را از دست میدهد. نفر اول نیمی از صید روزانهی خود را با او تقسیم میکند. اما نفر سوم همهی صید خود را نگاه میدارد و چیزی را با کسی تقسیم نمیکند. در پایان روز نفر سوم ماهیهای بیشتری از نفر اول و دوم خواهد داشت ».
اکنون آیا درست است که بگوییم مارکسیستها تقسیم ماهی را وظیفهی اخلاقی و یا نفع جمعی میدانند و میخواهند نفر سوم را وادار به این کار بکنند؟ و اگر بله، پس واداشتن او به ماهیگری چه تفاوتی در ماهیت خود با بردهداری خواهد داشت؟
« سه نفر در جزیرهای دورافتاده به دام میافتند. نفر دوم زمین میخورد و توان ماهیگیری را از دست میدهد. نفر اول نیمی از صید روزانهی خود را با او تقسیم میکند. اما نفر سوم همهی صید خود را نگاه میدارد و چیزی را با کسی تقسیم نمیکند. در پایان روز نفر سوم ماهیهای بیشتری از نفر اول و دوم خواهد داشت ».
اکنون آیا درست است که بگوییم مارکسیستها تقسیم ماهی را وظیفهی اخلاقی و یا نفع جمعی میدانند و میخواهند نفر سوم را وادار به این کار بکنند؟ و اگر بله، پس واداشتن او به ماهیگری چه تفاوتی در ماهیت خود با بردهداری خواهد داشت؟
زنده باد زندگی!